گزارش فیلم «پاسداران کهکشان»: اتحاد یاغیان فضایی

مرورگر شما HTML5 را پشتیبانی نمی کند

قهرمانان کمدی حادثه‌ای تخیلی «پاسداران کهکشان» از میان شخصیت‌های یکی دیگر از مجموعه‌های کتاب مصور شرکت انتشاراتی «مارول Marvel» هستند که سناریست وکارگردان، جیمز گان James Gunn با الهام از آنها، داستانی منسجم ساخته است. در مقایسه با انتقامجویان Avengers و فیلم‌های ابرقهرمانی دیگر تابستان امسال بر اساس شخصیت‌های کتاب‌مصورهای شرکت مارول Marvel، -- مرد عنکبوتی Spider Man و مردان ایکس X-Men -- که دنباله‌های مجموعه‌های سینمائی آشنا بودند، وظیفه سنگین آغاز یک روایت سینمائی تخیلی جدید بر دوش این فیلم قرار دارد.

کارگردان «جیمز گان» که 44 سال دارد، بیشتر از 30 سال است، یعنی از 12 سالگی، به ساختن فیلم‌های تخیلی، نگارش و نقاشی کتاب مصور و کارهای خلاقه دیگر، از جمله رمان‌نویسی پرداخته و سناریست یا کارگردان فیلم‌های پرفروش است، از جمله دو فیلم در باره شخصیت کارتونی «اسکوبی‌دو» و فیلم سینمائی در ژانر زامبی، «طلوع مردگان.»

شخصیت‌های اصلی پاسداران، هر یک از سوی فرمانده‌ای تبهکار ماموریت دارند گوی نقره‌ای سحرآمیزی را که درست نمی‌دانند چه خاصیتی دارد، بربایند و هر یک می‌کوشند با پیشدستی بر دیگریُ و برای سود بیشتر، آن را به یک مجموعه‌دار بفروشند، اما وقتی به خاصیت آن، که نابود کردن تمام کهکشان است، پی می‌برند، در اتحاد ناخواسته‌ای گرد هم می‌آیند.

رهبری آنها را یک تبهکار و سارق زمینی برعهده دارد به نام پیتر کوئل، که خود را «ارباب ستارگان Star Lord» می نامد. نقش او را کمدین تلویزیونی «کریس پرت Chris Pratt ایفا می‌کند. در کنار او، گامورا، مشهور به سرباز، اغواگر سبزاندامی است، از کرات دیگر، با بازی زوئی سولدانا، که یک آدمکش تعلیم‌دیده است. درکس Drax یا ویرانگر، با بازی قهرمان سنگین‌وزن، دیو باتیستا Dave Bautisa عضو دیگر این گروه است. در باره او می‌شنویم که، بعد از مرگ همسرش، سرگردان در کهکشان، در جستجوی دنبال انتقام است.

موشکُ یا راکت، یک راکون شرور فضائی مسلسل‌بدست، با صدای «بردلی کوپر» نیز به آنها پیوسته. این راکون پرمدعا، متهم است به چندین فقره سرقت وسائط نقلیه و فرارهای متعدد از زندان، و برای سرکوب دشمنان خود، از درخت انسان‌نمائی استفاده می‌کند به نام «گروت»، که دستیار و محافظ او است. گروت فقط یک خط دیالوگ دارد: «من گروت هستم!» ولی این جمله را هنرپیشه محبوب فیلم‌های حادثه‌ای «ویم دیزل» ادا می‌کند، و جالب است که دیزل، برای بازارهای خارجی، این یک جمله را به چندین زبان ضبط کرده.

جیمز گان، سازنده این شبه اپرای فضائی، می‌گوید فیلم را ابتدا به صورت تصویری در مغز خود مجسم ‌کرد، و بعد ده صفحه قصه نوشت و فرستاد به شرکت «مارول» و کار اینطور شروع شد. او می‌گوید داستان فیلم، به دور دوم سریال قصه مصور «پاسداران کهکشان» که تیم دن ابنت Dan Abnett و اندی لنینگ Andy Lanning می‌نوشتند، نزدیک‌تر است. انتشار این سری، از سال ۲۰۰۸ شروع شد، با شخصیت‌های جدید. گان می‌گوید علاوه بر شخصیت‌هاُ، لحن فیلم را هم از این مجموعه اقتباس کرده، که علیرغم مقیاس بزرگ داستان‌هاُ، شوخ و سبک هستند، ولی ضمنا، در بعضی جاها، تیره. او می‌گوید سری دوم «پاسداران» ترکیب جالبی بود از لحن های دوگانه، که به نظر او در فیلم هم سعی شده حفظ شود. اما فیلم «پاسداران کهکشان،» بیشتر حاصل خیال‌پردازی و خلاقیت خود جیمز گان است که در آن آشکارا از فیلم‌های علمی – تخیلی حادثه‌ای معروف وام گرفته.

شرکت «مارول» ناشر کتابچه‌های قصه مصور، انتشار مجموعه «پاسداران کهکشان» را سال 1969 آغاز کرد، تقریبا یک دهه قبل از بر پرده آمدن نخستین فیلم مجموعه «جنگ ستارگان.» این، نخستین مجموعه قصه‌مصورهای مارول بود که در فضا می‌گذشت.

افتتاح اکران جهانی فیلم در تئاتر دالبی، در لس آنجلس، با حضور هواداران سرسخت مجموعه، پرازدحام بود. مراسم افتتاح اکران اروپائی آن در لندن برگزار شد. در سنگاپور نیز مراسم افتتاح دیگری ترتیب دادند برای شرق دور.

برای کریس پرت، بازیگر کمدی‌های تلویزیونی، ایفای نقش در یک فیلم پرخرج و تخیلی عظیم سینمائی، تجربه تازه‌ای است، ولی شخصیت پیتر کوئل یا Star Lord از ویژگی‌های شوخ نقش‌های تلویزیونی او بی بهره نیست.

کریس پرت می‌گوید گوشه‌هائی از فضا را می‌بینیم که فقط هوادارهای سرسخت کتاب‌های مارول از آنها خبر دارند و داستان‌های خارق‌العاده ای برای گفتن هست. به نظر او در این اولین فیلم، خوب کار کرده‌اند و او به آن می‌بالد.

بازی کریس پرت در محور فیلم در نقش یک رزمنده فضائی بی کله، لحن و جهت‌گیری فیلم را مشخص می‌کند و منتقدها آن را از نقاط قوت «پاسداران کهکشان» می دانند. از دید منتقد آسوشیتدپرس، فیلم، زیادی شلوغ و انباشته به نظر می‌رسد، و شوخی‌ها را ترفندهای بصری، زیاد کش می‌دهند، اما گستاخی شوخ‌طبع فیلم، به نظر اسکات فونداس، منتقد ورایتی، به سرزندگی آن کمک کرده. منتقد «تایم اوت»، پاسداران کهکشان را به یک جعبه بزرگ پر از شکلات‌های پیچیده در زروق‌های براق و رنگین تشبیه کرده که همگی به شیرینی وشگفتی، منفجر می‌شوند.

از ویژگی‌های فیلم، اینطور که منتقدها اشاره کرده‌اند، این است که داستانی قائم به‌ذات و منسجم دارد که شبیه قصه‌های مجموعه «پاسداران کهکشان» نیست. ابتکار آن این است که پنج یاغی فرصت‌طلب، علیه ارباب‌های خودشان، قیام می‌کنند و از طمع‌کاری شخصی دست بر می‌دارند، برای جلوگیری از رسیدن گوی نقره‌ای سحرآمیز به دست آنها که می خواهند از آن برای نابود کردن کهکشان استفاده کنند.

مجموعه کتابهای «پاسداران کهکشان» و قهرمان‌های آن، قدوسیت شخصیت‌های دیگر کتاب‌های مارول، مثل «کپتن آمریکا» یا ثور Thor را ندارند. به همین سبب، راه تخیل‌پردازی و بازی با آنها، حذف خیلی ها، و خلق مجدد آنها، برای جیمز گان، باز بوده.

داستان و فضای آن، شباهت‌هائی به «جنگ ستارگان» دارد، انگار، به قول منتقد ورایتی، آن شخصیت‌های عجیب و غریبی که در میخانه وسط فیلم «جنگ ستارگان» نشسته بودند، خواستار فیلمی بشوند که بتوانند در آن بدرخشند. از جهاتی هم، به فیلم «مهاجمان صندوق گمشده» Raiders of the Lost Ark اولین فیلم سری «ایندیانا جونز» شبیه است. صندوق گمشده سحرآمیز، اینجا تبدیل شده به گوی نقره ای سحرآمیز. از جهات دیگر هم یادآور آرامش، یا Serenity ، فیلم «جاس ودون» است در باره یاغیان فضائی.

حالا خوره‌های کتاب‌مصور و فیلم‌های حادثه‌ای-تخیلی، خواهند نشست برای یادداشت‌برداری از هر جمله دیالوگ یا هر صحنه یا شخصیت جانبی، که اشاره آشکار به فیلم‌های حادثه‌ای و تخیلی بی‌شمار دیگر دارد. اما آنچه قابل تحسین است این است که از این همه، یک فیلم یگانه و منحصربفرد به وجود آورده که واقعا مثل هیچ فیلم دیگری نیست. دیوید ادواردز، منتقد «دیلی میرور» لندن این فیلم را پاسخی قرن بیست و یکمی به «جنگ ستارگان» می‌داند و نوشته در این تعریف‌اش از فیلم، هیچ اغراقی نیست.

در جهان تخیلی کتاب‌ها و فیلم‌های شرکت «مارول»، اگر ابرقهرمان‌هائی که در فیلم Avengers دور هم جمع شده‌اند را، صدرنشین بدانیم، قهرمان‌ها، با بهتر بگوئیم، ضدقهرمان‌های فیلم «پاسداران کهکشان»، ته‌نشین کلاس به حساب می‌آیند، و این با خط کلی کارهای جیمزگان، خیلی برازنده است، چون هر چه باشد، جیمز گان هنرمندی است که چهار سال پیش فیلم خنده‌دار ولی تلخ و تیره «اَبر» یا Super را خلق کرد که در آن، ابرقهرمانی، نوعی بیماری روانی ضداجتماعی تصویر شده بود.

تقریبا در همه نقدها، از جنبه طنز و کمدی سبک‌سرانه این فیلم تعریف شده. مثلا دیلی میرور لندن، جاذبه فیلم را در شوخ طبعی مشنگ آن دانسته، و یادآور شده که تخیل خلاقه‌ای که در این فیلم هست، آن را از فیلم‌های مشابه متفاوت می‌کند. دن جولین Jolin، در نشریه سینمائی امپایر انگلیس هم خیلی از این فیلم تعریف کرده، ولی ایراد گرفته از اینکه فرمول کتاب‌های شرکت مارول در آن خیلی توی ذوق می زند. از دید او، فیلم را به عمد برای علاقمندان به فیلمهای تخیلی – علمی دهه 1980 درست کرده‌اند. موسیقی فیلم که به تمامی از ترانه‌های آشنای دهه 1980 برگرفته شده‌اند، تائیدی است بر حرف او، و عاملی برای کشیدن تماشاگران بزرگسال به سینما.

در ساختن چنین فیلمی، گزینش بازیگرها کلید اصلی موفقیت است. حضور کریس پرت، در نقش اصلی یک فیلم حادثه ای، هوشمندانه گزینه‌ای است ضد تیپ. چون با حساسیت‌های دوست داشتنی کمدی خودش، گوشه‌های تیز شخصیت Star Lord یا پیتر کوئل را، نرمی و انحنا می بخشد.

گزینه خوب دیگری که تحسین شده، زوئی سولدانا است که هم در فیلمهائی تخیلی علمی مثل Avatar و استارترک Star Trek سابقه دارد و هم در فیلم‌های بزن بزن حادثه‌ای، و راحت می‌تواند در نقش قهرمان حادثه‌ای، آدمکش فن‌آشنا و کارکُشته، مورد قبول تماشاگر قرار گیرد. از شخصیت‌های خیلی جذاب فیلم، که صحنه‌های خود را تصاحب می کند، «موشک» یا رکون است که اصلا موجودی مجازی است وبا نقاشی کامپیوتری درست شده، ولی «بردلی کوپر» با صدایش، به این شخصیت روح بخشیده.

فروش خوبی برای «پاسداران کهکشان» انتظار می‌رود. سینماها حالا می‌خواهند با این یک فیلم، ضررهای تابستان امسال را تا جائی که ممکن است، جبران کنند. چون فروش بلیت سینماها در تابستان، که باید عید سینمادارها باشد، امسال 13 درصد نسبت به سال گذشته افت داشته. از افت فروش بلیط‌ها، سینمادارها بیشتر از صاحبان فیلم متضرر می‌شوند، چون غیر از نمایش در سینماها، برای فیلم‌ها، مجراهای درآمدساز دیگر فراوان‌اند، از جمله شبکه‌های تلویزیونی، و شبکه ویدیوئی خانگی، ولی وقتی فروش بلیت سینماها می‌افتد، سینماها دیگر نمی‌توانند به همان اندازه، تنقلات و نوشابه بفروشند، در حالیکه در آمد اصلی آنها، از محل فروش این چیزها تامین می‌شود.

فیلم پاسداران کهکشان هم با اینکه می‌بینیم خیلی از سوی منتقدها خیلی تحسین شده و هوادارهای ابرقهرمانهای کتاب مصور ماه‌هاست منتظر اکران آن هستند، قرار نیست یک تنه، بار همه تابستان صنعت سینما را به دوش بکشد، ولی در هر حال، آخرین فیلم فصل سینمائی تابستان امسال است. این فیلم با فروش بالای۳۷ میلیون دلار در نخستین روز (جمعه) کارشناسان را به حیرت انداخت. خیلی‌ها برای دیدن آن عجله کردند، چون ۳۰ درصد از فروش روز جمعه، در واقع حاصل فروش خارق‌العاده سانس دیروقت ‌پنج‌شنبه شب بود. با این حالُ، فروش نخستین روز پاسداران به پای فروش نخستین روز «ترانسفورمرز ۴» و گادزیلا نرسید. کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند که فروش شنبه هم بهتر از متوسط باشدُ، چون فیلم پاسداران از ۹۲ درصد نقدهای خوب و همچنین اظهارنظرهای مثبت تماشاگران و تبلیغ ‌دهان‌بهٔ‌دهان بهره‌ می‌برد و در تبلیغات، بر خانوادگی بودن فیلم تاکید شدهُ، که برای روز شنبه خوب است.