مسافرخانه ها یا مُتِل های کنارجاده ای بخشی جدایی ناپذیر از زندگی مردم آمریکا است، که پیشینه آن به سالهای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ بازمی گردد. این مُتِل ها حتی امروز هم چشم انداز آشنای بزرگراههای آمریکا هستند. روایت این مُتِل ها موضوع کتاب جدیدی است از زندگی مهاجران به آمریکا.
صنعت مُتِل داری در ایالات متحده، از مُتِل های کوچک و مستقل گرفته تا مُتِل های زنجیره ای بزرگ، هم اکنون در قبضه جامعه هندی تباران امریکاست. بسیاری از این آمریکاییان هندی تبار طی هفته جاری برای شرکت در کنوانسیون سالانه «انجمن هتلداران آمریکایی آسیایی» در آتلانتا در ایالت جورجیا گردهم می آیند. این کنوانسیون از محبوبیت بسیاری برخوردار است و چهره های سرشناس و معروفی همچون بیل کلینتون، رئیس جمهوری پیشین، جک ولش، رئیس جنرال الکتریک و دیگر شخصیتهای شناخته شده برای سخنرانی به آن دعوت می شوند.
این پدیده اخیراً در کتاب جدیدی زیر عنوان «زندگی پشت لابی: مُتِل داران آمریکایی هندی و رویای آمریکایی» مطرح شده است. پاوان دینگرا، استاد جامعه شناسی کالج اوبرلین این کتاب را به رشته تحریر درآورده است.
دینگرا می گوید: «(آمریکاییان هندی تبار) مالک بیش از نیمی از مُتِل های سراسر کشور هستند. اما آنها فقط یک درصد جمعیت آمریکا را شکل می دهند و از آنجا که بیشتر صاحبان مُتِل ها اهل ایالت گوجارات هند هستند، در واقع کمتر از یک درصد» جمعیت را تشکیل می دهند.
دینگرا می گوید آمریکاییان هندی تبار به هدف تسخیر صنعت مُتِل داری به ایالات متحده کوچ نکردند و «نسل اول (مُتِل داران) معتقدند که به طور اتفاقی در این صنعت قدم گذاشتند. وی می افزاید بیشتر آنها بدون هیچ تجربه ای در این زمینه وارد آمریکا شدند».
بنا به گفته دینگرا، ورود این هندی تباران آمریکا به این صنعت با فعالیت مهاجران هندی در زمینهای کشاورزی شمال کالیفرنیا آغاز شد. کارگرانی که در هتلهای مسکونی زندگی می کردند که یک مهاجر هندی مالک آن بود و بقیه هم این کار را از او آموختند.
دینگرا می گوید بسیاری از کارگران دریاقتند که گذران زندگی با اداره یک مُتِل خیلی بهتر از کار در زمین و شخم زدن است. و اداره یک مُتِل با موج مهاجرت مهاجران جدید جور درمی آمد. دینگرا می گوید مهاجران می توانستند با داشتن یک دانش ابتدایی از بازرگانی و خدمات کار را اداره کنند و فصاحت در زبان انگلیسی ضروری نبود. به علاوه، آمریکاییان هندی تبار برای اداره مُتِل ساخته شده اند.
او افزود: «آنها در کاهش هزینه ها و افزایش کیفیت اقامت (مسافران) مهارت دارند. بخش بزرگی از کار را خودشان انجام می دهند و به جز اعضای خانواده شان کارمندی ندارند و اغلب خودشان هم در مُتِل زندگی می کنند.»
این واقعیت که صاحبان مُتِل ها در محل کار خود زندگی می کنند، در رواج و محبوبیت مُتِل ها و مالکیت آنها بین هندی تباران کلیدی است.
دینگرا می گوید «این واقعیت که فرد می تواند به طور رایگان در مُتِل اقامت کند، عامل مهمی بود که اعضای خانواده آنها می توانستند از هند به آمریکا سفر کنند و آنها نیز این تجارت و حرفه را بیاموزند.
در آستانه تصویب قانون مهاجرت در سال ۱۹۶۵ که درهای مهاجرت به ایالات متحده را به روی اقوامی باز کرد که از پیشینه های قومی و نژادی متنوع تری برخوردار بودند، تعداد بیشتری از مهاجران اهل گجرات به آمریکا کوچ کردند و در صنعت مسافرخانه داری مشغول به کار شدند. از سویی دیگر، هندیهای اهل گجرات که مقیم شرق آفریقا بودند و کسب و کارهای کوچکی در آفریقا داشتند نیز به آمریکا کوچ کردند و وارد تجارت مُتِل داری شدند.
بنا به گفته دینگرا، این مهاجران در بهترین زمان ممکن وارد این صنعت شدند چرا که موج مهاجران هندی تبار زمانی به ایالات متحده رسید که بسیاری از مالکان مُتِل ها درصدد فروش مُتِل های خود و اغلب به قیمت مناسبی بودند.
دینگرا خاطرنشان می کند که امروز کلیدهای موفقیت، آمیزه ای از فرصت، انگیزه و شبکه بزرگ و روزافزون آمریکاییان هندی تبار مُتِل دار است.
در مقام نمونه، «انجمن هتلداران آمریکایی آسیایی» برای منافع تقریباً ۱۱ هزار عضو خود رایزنی می کند و فرصتهای متعددی برای آنها فراهم می کند تا شبکه خود را توسعه دهند و بهترین شیوه ها را از یکدیگر یاد بگیرند. براساس اطلاعات موجود در تارنمای این انجمن، اعضای آن مالک بیش از ۲۰ هزار هتل هستند که ارزش ملک آنها حدود ۱۲۸ میلیارد دلار است.
دینگرا می گوید اداره مُتِل برای بسیاری از مالکان مُتِل ها فراتر از صرفاً یک شغل است.
او می افزاید: «آنها طوری در مورد کار خود صحبت می کنند که گویی ماشین هایشان را خودشان ساخته اند، به شیوه ای واقعاً احساسی و خالصانه.» وی می افزاید که زمانی که با صاحب یک مُتِل در آن قدم می زند، آنها اغلب به شیوه های دکوراسیون، نوع فرشهایی که پهن کرده اند و حتی سیم کشی آن افتخار می کنند و پز می دهند.»
او می گوید: «این کار برای آنها کسب و کار و تجارت نیست، شیوه زندگی است، شاید خیلی از این راه پول درنیاورند، اما بیشتر آنها از عهده هزینه دانشگاه فرزندانشان و گذران معیشت و نیز سرمایه گذاری در ملک برمی آیند.»
نسل جوان تر آمریکاییان هندی تبار همچون نسلهای گذشته والدینشان به صنعت مسافرخانه داری علاقه و توجه نشان نمی دهند اما اغلب آن را به عنوان یکی از حرفه های آینده خود انتخاب می کنند.
نسل جوان که شاهد ساعات طولانی کار والدینشان بوده اند، وارد دانشگاه می شوند و با کسب مدرک، وارد بازار کار سطح بالا می شوند و بنابراین علاقه و توجه چندانی به انتخاب این کار برای حرفه آینده خود ندارند. اما از سویی دیگر، بعدها تصمیم می گیرند که شغل مستقل خود را داشته باشند و بنابراین مدیریت یکی از این مسافرخانه های زنجیره ای را به عهده می گیرند.
دینگرا به نمونه ای اشاره می کند که یک آمریکایی هندی تبار جوان پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه از هتل بسیار شیک و مدرن «والدورف آستوریا» پیشنهاد کار گرفت اما او این پیشنهاد را رد کرد و تصمیم گرفت تا مدیریت مسافرخانه خانواده اش را به عهده بگیرد.
دینگرا می گوید با وجودی که دوستان آمریکایی این جوان متعجب شده بودند اما دوستان هندی تبار او علت این تصمیم را درک کردند و این که او نمی خواست در این هتل کار کند و در سطح میانه مدیریت بماند زیرا آن ها واقعاً می خواهند سرنوشت خود را به دست بگیرند و اداره یک کسب و کار کوچک اجازه چنین کاری را به او خواهد داد.