از جمله آیین های این جشن ۵ روزه، كه در شمار روزهای سال و ماه و كار نبود، برای شوخی و سرگرمی حاكم و امیری انتخاب می كردند كه رفتار و دستورهایش خنده آور بود و در پایان جشن از ترس آزار مردمان فرار می كرد. ابوریحان از مردی بی ریش یاد می كند كه با جامه و آرایشی شگفت انگیز و خنده آور در نخستین روز بهار مردم را سرگرم می كرد و چیزی می گرفت. و هم اوست كه حافظ به عنوان « میرنوروزی» دوران حكومتش را « بیش از ۵ روز» نمی داند.
از برگزاری رسم میر نوروزی، تا لااقل ۷۰ سال پیش آگاهی داریم. احتمال می دهند كسانی كه در روزهای نخست فروردین، با لباس های قرمز رنگ و صورت سیاه شده در كوچه و گذر وخیابان با دایره زدن و خواندن و رقصیدن مردم را سرگرم می كنند و پولی می گیرند بازمانده شوخی ها و سرگرمی های انتخاب «میر نوروزی» و «حاكم پنج روزه » باشند كه تنها در روزهای جشن نوروزی دیده می شوند و آنان در شعرهای خود می گویند: «حاجی فیروزه، عید نوروزه، سالی دو (چند) روزه».
حاجی فیروز دختر: امسال برای اولین بار در خیابان ها پدیده ای نوظهور دیده می شود که تا پیش از این بی سابقه بوده است: حاجی فیروزهای دختر و حاجی فیروزهای کودک. این ها همان کودکان کارهستند که خود را به صورت حاجی فیروز درآورده اند. حاجی فیروزهای شب عید معمولا مردان بزرگ سالی بودند که صورت خود را سیاه می کردند و کلاه بوقی بر سر و رخت سرخ در بر می کردند و با لهجه عروسک های خیمه شب بازی شعرهای شاد می خواندند و مژده بخش آمدن نوروز و جشن فروردین و رسیدن بهار بودند. بیش از همه حاجی فیروزها اسباب تفریح و شادی بچه ها بودند. اما امسال با این کودک – حاجی فیروزهایی که به جای آن که به حاجی فیروزها بخندند، خود حاجی فیروز شده اند، حاجی فیروز دیگر نه خنده دار و شادی بخش است و نه مژده بهار و نوروز می دهد ، بلکه پیام اور فقر و بی عدالتی است و از خشونت و ستم بر کودکان خبر می آورد.