دکتر جلال پارسایان، تحلیلگر امور بین المللی
واکنش جمهورى اسلامی نسبت به امضای قطعنامه کنگره در مورد برقراری تحریم های جدید علیه ایران و روسیه و کره شمالی ملایم بوده است. گرچه بعید نیست که در روزهای آینده سخنان شدیداللحن تری از زبان رهبر جمهورى اسلامى شنیده شود. سپاه پاسداران نیز که گفته بود «اگر تحریم ها تصویب شود، آمریکا باید مراکز نظامی خود در منطقه را تا فاصله یک هزار کیلومتری دور سازد»، تا هنگام نگارش این سطور واکنش تهدیدآمیز تازه ای انتشار نداده است. ارزیابی می شود که خود رژيم می داند که گزینه های زیادی برای اقدام متقابل علیه ایالات متحده در اختیار ندارد. ولی آیا کشورهای اروپایی در اجرای تحریم ها علیه ایران، با ایالات متحده همکاری خواهند کرد؟
بسیار طبیعی است که شورای امنیت عالی ایران و دفتر آیت الله خامنه ای و فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در روزهای اخیر مشغول مطالعه و بررسی امکانات برای انجام اقدامات متقابل هستند. ولی خوب می دانند که گزینه های زیادی در برابر خود ندارند.
آن چه برای ایران نگران کننده است آن که برقراری تحریم ها به برنامه های موشکی رژیم محدود نمی شود، بلکه سه موضوع دیگر را نیز هدف قرار می دهد که اهمیت آن ها کمتر از فعالیت های موشکی نیست: از جمله، آمریکا خواهان توقف یاری رسانی های مالی و تسلیحاتی ایران به سازمان های ترور است.
رکس تیلرسون در سخنان اخیر خود به وضوح به این نقش ایران اشاره کرد و گفت: «رژیم ایران همسایه خوبی برای کشورهای منطقه نبوده است» و افزود: «رژیم ایران به فعالیت های خرابکارانه خود در خاورمیانه ادامه می دهد».
دولت جدید آمریکا می کوشد یک حربه دیگر سیاسی و تخریبی را از دست ایران خارج کند و آن ربودن شهروندان دوتابعیتی به هدف باجگیری از کشور دوم می باشد. ایران به این شیوه در دوران جنگ هشت ساله با عراق، در ابعاد گسترده عمل می کرد تا به کلاشی پرداخته و بتواند از ایالات متحده و کشورهای غربی اسلحه دریافت کند.
همزمان، مقامات ارشد آمریکایی بیش از پیش بر اهمیت رعایت حقوق بشر در ایران تاکید می كنند. ردیف کردن این چهار موضوع (برنامه های موشکی، کمک به گروه های ترور بین المللی، ربودن شهروندان آمریکایی و نقض حقوق انسانی شهروندان در ایران) باید موجب نگرانی شدید ایران شود که احساس می کند امريكا این بار در اقدامات خود بسیار جدی می باشد.
عباس عراقچی در نخستین واکنش خود به توشیح قطعنامه کنگره توسط پرزیدنت ترامپ گفت: «فشار این تحریم ها بر ملت ایران خواهد بود».
علی خامنه ای و محمود احمدی نژاد در گذشته گفته بودند که این تحریم ها کوچکترین تاثیری بر ایران نخواهد داشت.
سپاهی مسعود جزایری در واکنش خود به اتهامات تیلرسون در مورد حمایت رژیم ایران از گروه تروریستی حماس، تنها گفت: «آمریکا پاسخ توهین هایش را دریافت خواهد کرد و راهی جز ترک غرب آسیا ندارد.
واکنش حسن روحانی، آن گونه که انتظار می رفت، ملایم بود. او گفت: «حرکت جدید آمریکا بی پاسخ نخواهد ماند». او خواهان «احترام گذاشتن به حقوق ملت ایران» شد – گویی که مفهوم «حقوق مردم ایران» ادامه برنامه های موشکی و تروریسم پروری، همراه با ربودن شهروندان دو تابعیتی، در کنار ادامه سرکوب ملت ایران است.
با این همه، هیچیک از سران، در حال حاضر تهدید نمی کند که رژیم ممکن است در واکنش، فرجام را ترک گوید و برنامه های اتمی را از سر گیرد.
به عکس، علی شمخانی می گوید که «این دولت آمریکاست که می خواهد رژیم ایران را به ترک برجام وادارد» و می افزاید: «ولی این فرصت را به آن ها نمی دهیم». به عبارت دیگر، علیرغم برقرارى تحریم های جدید، رژیم ایران قصد دارد به اجرای برجام ادامه دهد، زیرا می داند خروج از آن چه هزینه گزافی ممکن است داشته باشد.
اکنون پرسش آن است که آیا اروپا نیز برای اعمال این تحریم ها به ایالات متحده خواهد پیوست و یا آن که رژیم ایران خواهد توانست با کمک كشور های تاجرمسلک اروپایی، تحریم های آمریکایی را دور بزند؟
پاسخ به این پرسش بسیار ساده است: حتی اروپای اهل بیزنس به خطرات تولید موشک های دوربرد در ایران آگاه است. اروپائیان می دانند که آن چه به نام «ماهواره بر سیمرغ» معرفی شده، در واقع پوششی برای آزمایش یک موشک بالیستیک نظامی است که اگر تکمیل شود خواهد توانست همه پایتخت های اروپای غربی را نیز هدف قرار دهد. موشکی که قادر باشد یک «ماهواره» ٢٥٠ کیلوگرمی را به ارتفاع ٢٠٠ کیلومتری از سطح کره زمین برساند، قادر خواهد بود یک کلاهک اتمی را تا فاصله ٤٥٠٠ کیلومتری حمل کند.
بی جهت نیست که سه کشور اروپایی (بریتانیا، فرانسه و آلمان) در کنار ایالات متحده علیه پرتاب «سیمرغ» به شورای امنیت شکایت برده اند.
و بالاخره اينكه آیا غرب تاجرمسلک ، با تحریم های اقتصادی آمریکا علیه رژیم ایران همکاری خواهد کرد؟
درست است، غرب «تاجر» است. ولی درست به همین علت است که غربیها ناچار به همکاری با آمریکا خواهند بود – زیرا حجم دادوستد بازرگانی اروپاييان با امريكا، صد برابر معاملات با ایران است. به عنوان مثال، باید گفت که ارزش سالیانه معاملات بازرگانی آلمان بر ١١٤ میلیارد دلار بالغ می شود که تنها ۲.۵ میلیارد دلار آن با ایران است.
پس، کدام را برخواهند گزيد؟ عدم همکاری با ایالات متحده و سیستم بانکی بین المللی که عملا تحت نظارت آمریکاییها است، ممکن است کل صادرات اروپائیان را به خطر اندازد.