جمشید ح – روزنامه نگار در تهران
بسیاری از فرماندهان سپاه پاسداران در سخنرانیهای آتشین خود میگویند که جمهورى اسلامی ایران به یک ابرقدرت منطقهای مبدل شده و سرنوشت خاورمیانه را آن گونه که میخواهد دیکته می کند و راه را برای برقراری حکومت اسلامی جهانی هموار میسازد.
فرماندهان سپاه، گاهی به صورت صریح و زمانی در لفافه، میگویند که هم اکنون جمهورى اسلامی در پایتختهای چهار کشور منطقه تسلط دارد و بزودی دیگر نقاط این منطقه را نیز در راستای برپایی حکومت الهی در اختیار خواهد گرفت.
اشاره آنها به بیروت پایتخت لبنان، دمشق پایتخت سوریه، صنعا پایتخت یمن و بغداد پایتخت باستانی عراق است.
همزمان، آنها به یک کارزار شدید سیاسی و تروریستی و فتنه انگیزی ادامه میدهند تا شاید بتوانند رژیم بحرین را براندازند و خاندان آل سعود در ریاض را از کرسی قدرت پائین بکشند و کلید حرمین شریفین را از دست وهابیها بیرون آورند.
متاسفانه بسیاری از تحلیلگران خارجی نیز که به نوشتههای آنان در تهران دسترسی پیدا می کنند، جمهورى اسلامی ایران را یک قدرت عظیم منطقه ای تصویر می کنند – و این در صورتی که از دیدگاه من، حکومت کنونی در ایران، در اجرای هدف های پیش از انقلاب و پس از آن که توسط آيت الله خمینی مطرح شد و سران رژيم و فرماندهای سپاه آن را مرتبا تکرار می کنند، کاملا شکست خورده است.
علی (عزیز) جعفری فرمانده سپاه پاسداران چندی پیش گفت: اکنون ما در مسیری قرار داریم که به برقراری حکومت اسلامی در سراسر جهان منتهی می شود.
جعفری در فرصت دیگری گفته بود: هدف انقلاب اسلامی ایران ایجاد حکومت اسلامی فی الارض است. به گفته او، انقلاب جهانی اسلام اکنون در مرحله سوم عملی شدن خود قرار دارد و هدف نهایی احداث دولت اسلامی در سراسر جهان است.
علی سعیدی یکی از نمایندگان آيت الله علی خامنهای در سپاه پاسداران، چندی پیش در نطقی گفت: انقلاب اسلامی ما سرآغاز جهانی شدن اسلام است.
اسماعیل کنعانی در سمت جایگزین فرمانده سپاه قدس گفت: تردیدی نیست که شهدای ما و عزیزانی مانند فاطمیون به هیچ چیز دیگری جز حاکمیت حضرت امام غایب بسنده نخواهند کرد.
علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه گفت: امروز ما نه در خانه خود می جنگیم، بلکه نبرد ما هزاران کیلومتر دورتر جریان دارد.
اینها تنها جملاتی از قدرت نماییهای فرماندهان سپاه است که در سخنان امامان جمعه و روحانیون صاحب قدرت در کشور نیز به کرات شنیده شده است.
جمهورى اسلامی ایران از روزی که شکل گرفت، تا امروز که ٣٨ سال از آن می گذرد، ده ها میلیارد دلار را صرف عملیات تخریبی در کشورهای همسایه کرده است. سازمانهایی چون حزب الله لبنان، حماس، جهاد اسلامی آزادی فلسطین، المجلس اعلا للثورة الاسلامیه فی العراق (که بعدها آن را سپاه بدر نام دادند) و ده ها سازمان کوچک و بزرگ دیگر بودجه های کلانی هرسال از ایران گرفته و میگیرند.
اگر به این مبلغ نجومی، هزینههای نجومی تری چون تلاش برای تولید بمب هستهای و همچنین هزینه تولید انواع موشکها و جنگ افزارهای دیگر را نیز اضافه کنیم، میبینیم که هرسال حدود نیمی از توان مالی و اقتصادی ایران صرف این بلند پروازی ها شده که نتیجه آن کارتن خوابها و گورخوابان در داخل ایران بوده است.
آیا حكام ایران واقعا بر پایتخت های چهار کشور عرب همسایه تسلط دارند؟
در بیروت، حزب الله یک نهاد مزدور خارجی شناخته شده و جز آنانی که از پول ایران تغذیه می کنند (سخنان حسن نصرالله را به یاد داشته باشیم که گفت حتی نان و آب حزب الله و همه اسلحه آن توسط جمهورى اسلامی ایران تامین می شود) هیچ گونه پایگاه مردمی ندارد.
در دمشق، ایران اکنون شش سال است که در کنار بشار اسد می جنگد و قربانی میدهد و هزینه های کلان مالی را تحمل می کند. ولی بشاراسد حدود دو سوم از خاک سوریه را از دست داده و سپاه پاسداران و حزب الله لبنان قربانیان زیاد متحمل شده اند و احتمال بسیار می رود که وقتی سوریه آرام بگیرد، سر ایران بی کلاه خواهد ماند.
در عراق نیز، ایران علیرغم حضور گسترده سپاه پاسداران، موفقیت های جنگی بسیار ناچیزی داشته و حیدر العبادی یک شیعه میانه رو است که همکاری با امريكا را بر فرمانبرداری از ایران ترجیح می دهد. رژیم قصد داشت مقتدی صدر را نیز تحت تسلط خود بگیرد که نتوانست و سپاه صدر هم که با هزینه کلان توسط ایران (زیر پرچم المجلس اعلا للثورة الاسلامیة) برپا شده بود تقریبا وجود خارجی ندارد و رژیم ناچار شده "الحشد الشعبی" را به جای آن برپا کند.
در یمن نیز حوثیها همچنان در جا میزنند و حتی شماری از مواضع خویش را از دست دادهاند و معلوم نیست مصیبت آن سرزمین چه هنگام پایان خواهد گرفت و رژیم ایران در آنجا چه نفوذی خواهد داشت.
رژیم در یک کارزار تبلیغاتی و روانی، در ماههای اخیر گزارشها و تصاویری منتشر ساخته و ادعا کرده است که قاسم سلیمانی مرتبا بین کشورهای منطقه در رفت و آمد است و جنگها را پیروزمندانه اداره میکند. شماری از همسایگان خانه او که با آنها تماس گرفتهام، سوگند میخورند که تقریبا هر روز قاسم سلیمانی را در حال آمد و شد به خانه اش دیدهاند. تردیدی نیست که بسیاری از عکس های منتشر شده نیز فتومونتاژ است.
از دیدگاه من، جمهورى اسلامى با ٣٨ سال تلاش بی وقفه برای صدور انقلاب، و علیرغم هزینه کردن مبالغی که ممکن است حتی از یکصد میلیارد دلار بیشتر باشد، در رسیدن به هدف هایی که فرماندهان سپاه پاسداران ادعای آن را می کنند، کاملا شکست خورده است و آنانی که رژیم کنونی را «ابرقدرت» منطقهای می دانند، در ارزیابی خویش اشتباه میکنند.
از دیدگاه من، حکومت خون مردم ایران را مکیده تا با آن درختان بیگانه را آبیاری کند و همچنان ناکام و دست خالی باقی مانده است.
این نوشتار بیان کننده ارزیابی های نویسنده آن است و الزاما دیدگاه صدای آمریکا نیست.