مقالهای از گرت اسمیت برای تهران بیورو در روزنامه گاردین
برداشت قدیمی وجود دارد که ایرانیها دیپلمات های سرسختی هستند. شاید این بخشی از ژن آنهاست یا شاید نتیجه قرنها انجام روابط خارجی سلسلههای بزرگ در ایران باشد.
سر تامس هربرت، نویسنده قرن هفدهم میلادی که دیپلماتهای بریتانیایی را در سفر به ایران همراهی میکرد، نوشته است مهمانهای خارجی به پوشیدن لباسهای خود ترغیب میشدند زیرا «هر چه تفاوت ها بیشتر» بود شاه احساس میکرد «دربار و کشورش در ایران مورد احترام قرار می گیرند.»
در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در ماه گذشته یکی از پرفروشترین کتابها بیوگرافی محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، بود. کتاب «آقای سفیر» که طی دو سال به چاپ ششم رسیده است، زندگی دیپلماتی را نقل میکند که در تلاش است با قدرتهای جهانی به یک توافق هستهای برسد.
آیا کارهای ظریف و حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، نشانگر پیوند دیپلماسی سرسختانه با شور ایدئولوژیک انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ است؟
گفتگوهای پیچیده و طاقت فرسا همراه با جزئیات فراوان، با قدرت های جهانی بر سر برنامه هستهای ایران اکنون بر چگونگی تایید توافق و نحوه بازگشت تحریمها در واکنش به کوتاهیهای احتمالی ایران متمرکز شده است: «این امری همزمان سیاسی و فنی است. مسولان فنی و سیاسی در این مرحله باید از نزدیک با هم بر روی مسائل کار کنند.»
این نکته، مشکل محوری گفتگوها – حفظ اتحاد میان قدرت های جهانی- را به تصویر میکشد. ایالات متحده میخواهد تحریمها در صورت نقض توافق از سوی ایران به صورت اتوماتیک دوباره برقرار شود و روسیه میخواهد هرگونه وضع دوباره تحریمها به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع داده شود. در عین حال، جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، باید با خشم دو متحد واشنگتن در خاورمیانه، عربستان سعودی و اسراییل، در این باره دست و پنجه نرم کند.
ریچارد لبران، کارشناس ارشد شورای آتلانتیک، سفیر پیشین آمریکا در کویت و کاردار سفارت آمریکا در اسرائیل، می گوید ترس کشورهای عرب سنی و اسرائیل نسبت به ایران دلایل متفاوتی دارد ولی ترسی واقعی است: «عرب ها از شور انقلابی ایران و عزم آن ها برای گسترش نفوذشان در منطقه می ترسند و معتقدند که آمریکا تصمیم دارد از ایران برای ایجاد تعادل علیه منافع شان استفاده کند. گسترش جنگ افزار هسته ای هرگز چنین در صدر فهرست نگرانیهای آنها قرار نداشته است. اما هر گامی از سوی ایران در جهت بیرون آمدن از انزوا گامی به عقب برای سعودیها محسوب میشود. اسرائیل از یک قدرت هستهای غیرقابل پیشبینی در خاورمیانه که از منظر ایدئولوژیک با آن مخالفت دارد میترسد؛ آنها غیر از حمایت ایران از حزب الله و تا حدود کمی حماس چندان نگران مداخلات منطقهای جمهوری اسلامی نیستند.»
کسانی که با ایران مذاکره کردهاند حسی از احترام و ناامیدی را ابراز میکنند. دو دیپلمات پیشین اروپایی که در سال های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ درگیر مذاکرات هستهای با ایران بودند از چالشهایی جدی سخن میگویند.
سر ریچارد دالتون، سفیر بریتانیا در ایران در سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶، دیپلمات های ایرانی را افرادی «سرسخت و مصمم» میداند که به دفعات موضع شان را عوض میکنند: «آنها اغلب در فکر توطئههای طرف مقابل هستند. تحلیل در هم پیچیده آنها از طرح توطئه ها باید با دقت و به آرامی از هم باز شود تا فصل مشترک در مورد هر موضوع مورد بحث روز یافته شود.»
به گفته سر ریچارد دالتون، سیاست داخلی ایران هم مسالهای است: «ایران یک کشور انقلابی است که دیپلماتها و مذاکرهکنندگان آن ممکن است از سوی افراطیهای داخلی مورد حمله قرار بگیرند؛ افرادی که ادعا میکنند نماینده ارزشهای حقیقی نظام هستند. سیاستمداران و دیپلماتهای ایرانی اغلب از دشمن خارجی برای تقویت اتحاد داخلی استفاده می کنند. مباحثه پر شور و حرارتی میان جناحها و شخصیتهای متنفذ در جریان است و حل و فصل آنها زمان می برد؛ از این رو لازم است که افراد درگیر در مذاکره با ایران صبوری و پوست کلفتی پیشه کنند.»
پال فان مالتزان، سفیر پیشین آلمان در تهران در سال های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶، نسبت به خطرات سیاست داخلی ایران به ویژه اگر مذاکرات از ضرب الاجل نهم تیر ماه بگذرد هشدار میدهد: «آنها نباید خیلی به جدول زمانبندی بچسبند. اگر نهم تیر جواب نداد به مذاکرات ادامه دهید. اهمیت این امر به اندازه کافی روشن است. اما صحبت من از یک یا دو هفته است، نه زمانی طولانی زیرا پس از آن روند مذاکرات از مسیر خود خارج می شود.»
فان مالتزان مشکلی را به خاطر دارد که دقیقا زمان تماس مذاکره کنندگان ایرانی با مقامات مسئول پیش آمد. سال ۱۳۸۲ زمانی که حسن روحانی رئیس شورای عالی امنیت ملی ایران و مسئول مذاکرات هسته ای بود در نقطه حساسی از مذاکرات در کاخ سعدآباد در شمال تهران، تنفس داد تا برای گرفتن تایید رهبر جمهوری اسلامی با آیت الله خامنهای تلفنی تماس بگیرد.
فان مالتزان به یاد میآورد که یکی از مذاکرهکنندگان ارشد پیشنهادهایی را مطرح میکرد بدون اینکه روشن باشد این پیشنهادها فرضیاند یا از حمایت رهبر برخوردارند. حسین موسویان، معاون روحانی، «چند بار» به اقامتگاه سفیر آلمان آمد تا «ایده هایی را در میان بگذارد.»
بعضی دیپلماتهای اروپایی «طرح ایده برای آزمودن طرف مقابل» را اقدام تعمدی تهران با هدف سر در گم کردن طرف مذاکره تعبیر کردند. آنها به ویژه بد گمان بودند که مذاکره کنندگان ایرانی احتمالا وقتی نسبت به از دست رفتن زمان و تحت فشار بودن از سوی «تندروها» هشدار می دادند، در پی برتریهای تاکتیکی در مذاکرات بودند.
این قضاوتی ساده و راحت نبود. در واقع، همان طور که ایرانیها هشدار داده بودند، شکست مذاکرات و انتخاب محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهوری در سال ۱۳۸۴ به کنار رفتن روحانی و موسویان از مذاکرات انجامید و حتی موسویان برای مدتی کوتاه بازداشت شد. اروپاییها بعد سالها وقتشان را صرف شنیدن سخنرانیهای سعید جلیلی کردند در حالی که برنامه هستهای ایران در حال گسترش بود.
با وجود این شاید به خاطر تجربیات فان مالتزان و دالتون در تهران، هر دو نسبت به مذاکرات حال حاضر محتاطانه ابراز خوشبینی میکنند. بر خلاف مذاکرات ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵، آمریکا نه تنها به طور مستقیم درگیر مذاکرات است بلکه در اصول پذیرفته است که ایران میتواند سطحی از غنیسازی اورانیوم را انجام دهد.
اینک فرانسه سختترین موضع را اتخاذ کرده است و مشخصا بر دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به مراکز نظامی ایران اصرار دارد و میخواهد ایران توضیحات دقیق تری درباره تحقیقاتی ارائه کند که ادعا میشود قبلا برای آزمایش جنگ افزار هستهای انجام گرفته است.
هر چند خط رسمی ایران که به طور قوی از سوی خامنهای ابراز شده است این است که دسترسی به سایتهای نظامی، عبور از «خط قرمز» است؛ فان مالتزان معتقد است روحانی در ۱۳۸۲ اشاره داشت که این مساله به طول کامل غیرقابل طرح نیست. «روحانی به این مساله به عنوان کارت بازی نگاه میکرد، برگی که در مرحلهای از مذاکرات ممکن است بازی شود. مساله عمده برای ایران عدم تبعیض است؛ اینکه با آنها برخوردی متفاوت از دیگران صورت نگیرد.»
از منظر فان مالتزان تفکر تهران متوجه یک توافق است. او معتقد است: «ایران به این نتیجه رسیده است که گزینه هستهای برای اعمال قدرت بیشتر در منطقه ضروری نیست. با انشقاق عراق و کاهش نقش منطقهای مصر، ایران عملا قدرتمندترین کشور منطقه است. ایرانیها نیازی به برابری هستهای با اسرائیل ندارند زیرا این امر در هر شرایطی برایشان بسیار پر هزینه خواهد بود. پس چرا به آن سو بروند؟»
دیگر قدرتهای منطقهای مدتهاست که عواقب یک توافق هستهای را ارزیابی میکنند. سابقه ندارد که مشکلات به جای راههای دیگر از طریق دیپلماسی حل شود؟ عربستان سعودی بمباران هوایی حوثیها در یمن را برای نمایش عزم خود در برابر حمایت ایران از متحدانش انجام میدهد اما آیا سعودیها میتوانند مذاکره کنندگان را همچون اف ۱۶ ها مستقر کنند؟ وقتی از فان مالتزان پرسیده شد چرا ریاض در سال ۲۰۱۳ فرصت نشستن بر کرسی شورای امنیت و ارائه مساله اش را رد کرد با نگاهی تردید آمیز و با لحنی توام با کنایه گفت «کدام مساله؟»
سفیر پیشین آلمان در تهران بر خلاف تصور عمومی نسبت به عملکرد گروه دیپلماتیک ایران ابراز احترام کرد و ظریف را فردی «شجاع» توصیف کرد. فان مالتزان تمجید خود را متوجه عباس عراقچی کرد که بیشترین بخش کار در طرف ایرانی را بر عهده داشته است: «عراقچی از خانوادهای فرش فروش میآید. او اصفهانی بسیار رو راست و صریح است.»