چرا توافق هسته ای به نرم شدن تندروی های سیاسی ایران منجر نشده است

شبیه‌سازی ملوانان دستگیر شده آمریکایی در راهپیمایی 22 بهمن 1394

مقاله ای از دنیس راس در نشریه پولیتیکو

ایرانیان خواهان اصلاحات و گشایش های اقتصادی هستند، ولی آنچه که از زمان انجام توافق هسته ای روشن تر شده، این است که تقریبا هیچ چیز به لحاظ اجتماعی و فرهنگی تغییر نکرده است. در سیاست های فراگیرتر ایران هم بعید است به زودی تفاوتی دیده شود. علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران، به مخالفت با "نفوذ آمریکا" ادامه می دهد و درگیر جنگ لفظی با سعودی ها است ،در حالی که از حزب الله و دیگر گروه های شبه نظامی شیعه برای گسترش نفوذش در منطقه حمایت و استفاده می کند. این قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس است که سیاست های ایران در عراق، سوریه، لبنان، و یمن و پرداخت ۷ هزار دلار به هر "شهید" فلسطینی را برنامه ریزی و اجرا می کند، نه حسن روحانی رییس جمهوری میانه رو ایران.

درست است که توافق هسته ای موضع روحانی را به لحاظ سیاسی تقویت کرده یا دست کم در میان مردم محبوب تر کرده است و این ممکن است طی زمان نتایجی داشته باشد، اما در حال حاضر مراکز کلیدی قدرت در ایران تضعیف نشده است. اگر حقیقتا می خواهیم روحانی و نیروهای عملگرا به مرور تقویت شوند باید هزینه فعالیت های بی ثبات کننده و تهدیدآمیز ایران در منطقه را برایش بالا ببریم و نشان دهیم که اقدامات سلیمانی در منطقه برای ایران هزینه دارد و توسعه آینده آن کشور را کند می کند.

انتخابات هفتم اسفند در ایران و رای سلبی مردم تاییدی بود بر محدود بودن تغییرات در ایران. ناتوانایی روحانی در شکستن حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸، بالا رفتن آمار اعدام ها، و افزایش بازداشت ژورنالیست ها از دیگر نشانه های محدود بودن گستره تغییرات در ایران است.

رای ایرانیان علیه تندروهایی که خواهان وضع محدودیت هایی بر آزادی های اجتماعی داخلی و مواجهه خارجی بودند نباید مایه شگفتی باشد، زیرا ایرانی ها هر بار فرصت بیان خود از منظر سیاسی را یافتند به تغییر وضع موجود رای دادند. اگر ایرانیان می توانستند به تغییرات واقعی رای بدهند حتما چنین می کردند، ولی گشایش نظام سیاسی، آزادی محدودیت های اجتماعی، محدود کردن قدرت ملاها و سپاه پاسداران، بهبود حاکمیت قانون، و توقف حمایت های شدید و پرهزینه از شبه نظامیان شیعه در منطقه هرگز به رای عمومی گذاشته نخواهد شد.

هر چند نشانه های دیگری از محدودیت قدرت روحانی وجود دارد، از جمله این که او هیچ کنترلی بر قوه قضاییه، نهادهای امنیتی، و سپاه پاسداران ندارد، اما در این تردیدی نیست که روحانی از حمایت خامنه ای بهره می برد. خامنه ای همچنان رویکرد عمیقا خصمانه ای نسبت به آمریکا دارد ولی، ظاهرا استدلال روحانی را پذیرفته است که جمهوری اسلامی برای حفظ مشروعیت اش و پرهیز از از دست دادن حمایت مردمی به مدرن شدن نیاز دارد. خامنه ای ضمن ادامه "اقتصاد مقاومتی" به روحانی اجازه داده اقتصاد کشور را در پی لغو تحریم ها با ورود سرمایه گذاران اروپایی ها و آسیایی توسعه و بهبود ببخشد. ولی گشایش اقتصادی با آزادسازی های اجتماعی و فرهنگی بسیار متفاوت است.

اگر خواهان مشاهده تغییرات مطلوب در ایران و کاهش سیاست های منطقه ای خصمانه هستیم، باید از همان منطقی که در کشاندن ایران به میز مذاکرات هسته ای استفاده کردیم بهره ببریم، اما اگر قاسم سلیمانی بدون هزینه به گسترش نفوذ ایران ادامه بدهد، ممکن است توافق هسته ای هم پایدار نماند.

* برگردان فارسی این مقاله ها تنها برای آگاهی رسانی منتشر شده و نظرات بیان شده در آنها الزاماً بازتاب دیدگاه صدای آمریکا نیست.