دیدگاه: تبدیل شدن به «ابرقدرت موشکی» هزینه سنگینی برای ایرانیان دارد

نوشتۀ: محسن ایراندوست - آلمان

چگونه ممکن است شلیک شش فروند موشک به هدفی به فاصله ششصد تا هفتصد کیلومتر، حکومتی را به یک «ابرقدرت موشکی» مبدل سازد؟ به فرض محال هم که این ارزیابی درست باشد، چه سودی به حال ملت ایران دارد و تا چه حد می تواند در راه تحکیم امنیت ایران و بازگرداندن مقام و مکان سرزمین ایران در خانواده جهانی کارساز باشد؟

من هیچگونه تخصص نظامی ندارم و از صنعت موشک سازی نیز چیزی نمی دانم، ولی آیا معلوم شده است که آن موشک های «نقطه زن» که شش فروند آن ها به سوی دیرالزور و «مرکز فرماندهی داعش» پرتاب شد، تا چه حد دقیق بوده و به هدف اصابت کرده باشد؟

اصلا، اگر «نقطه زن» است، پس چه لزومی داشت که شش فروند شلیک کنند و نه یک فروند؟

ادعای آنان که می گویند هدفشان حفظ و تحکیم امنیت داخل ایران است، نمی تواند قابل قبول باشد. امنیت را از طریق روابط دوستانه با کشورهای همسایه و تعامل با کشورهای دیگر جهان می توان به دست آورد.

آیا از خود پرسیده اند که برپایی یک قدرت موشکی، چه هزینه گزافی برای بیت المال ایران دارد، و اولویت آن در مقایسه با انبوه مشکلات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و غیره چیست؟

تنها، هزینه طراحی و ساخت موشک ها نیست، بلکه نگاهداری آن ها نیز بسیار گران است. خودشان می گویند که برای انبارکردن این موشک ها دل کوه را شکافته اند. حتی کارخانه موشک سازی خود را در زیرزمین ساخته اند که مبادا مورد بمباران قرار گیرد.

مبدل شدن به یک قدرت موشکی (و اتمی) تا چه حد می تواند منافع ملی ما ایرانیان را تامین کند؟

سپردن موشک به حوثی های یمن که رفت و آمد کشتی های جهانی را در آبراه بین المللی باب المندب مختل کند، چگونه می تواند در بهبود حال ملت ایران موثر افتد و فقر را ریشه کن کند و کارتن خواب ها و گور خواب ها را از وضع فلاکت بار خود نجات دهد؟

پاسخ این پرسش را باید در اظهارات فرماندهان سپاه پاسداران و روحانیون ارشد حکومتی یافت که علنا می گویند که هدفشان مسلط کردن اسلام شیعه (به نسخه آیت الله خمینی) در سراسر جهان است.

آیا واقعا با قدرت موشکی (و حتی با قدرت اتمی) می توان ملت های دیگر را به انقیاد در آورد و بر آن ها حکومت کرد؟ آیا دوران امپریالیسم و کولونیالیسم سپری نشده است؟ آیا وقتی آن ها می گویند که هدفشان حمایت از مستضعفین و مبارزه با استکبار است، همین تسلط بر جهان و تسلط بر ملت های دیگر را منظور دارند؟

آن ها به قدرت موشکی خود سخت می نازند و زبان به زیاده گویی می گشایند که چگونه قادرند در ظرف «چند روز» و حتی «چند دقیقه» کشوری را و یا اهداف نظامی بسیاری را نابود کنند.

آن ها با در پیش گرفتن شعار «صدور انقلاب» و این ادعا که می خواهند قرائت خود از اسلام را بر جهان مسلط سازند، وارد صحنه شده اند که ماحصل آن تا کنون شعله ور شدن آتش جنگ بین شیعه و سنی است که سراسر منطقه را فرا گرفته است

آیا هرگز حساب کرده اند که اگر به چنین اقدامی دست بزنند، با چه ضربات دردناکی روبرو خواهند شد و چه بهای سنگینی خواهند پرداخت؟

آیا قدرت های موشکی و غیرموشکی «دشمنان» خود را در منطقه به حساب آورده اند؟

آیا ادعاهای آن ها در مورد «ابرقدرتی موشکی» یک جنگ روانی نیست؟

بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در واکنش به حمله موشکی سپاه پاسداران گفته است «ما حرف نمی زنیم، ما عمل می کنیم.»

دیگران می گویند که اسرائیل بیش از دویست بمب اتمی در اختیار دارد. آیا هرگز شنیده اید که سران اسرائیل از «قدرت اتمی» خود کوچکترین سخنی بگویند و یا حکومت های دیگر را به جنگ اتمی تهدید کنند؟

آیا فرماندهان سپاه پاسداران از خود پرسیده اند که اگر موشک های «نقطه زن» دارند، کشورهایی که ممکن است هدف تعرض آن ها قرار گیرند، چه نوع موشک هایی و دیگر امکانات جنگی دارند؟

کره شمالی، هم موشک «نقطه زن» دارد و هم می گوید که بمب اتمی تولید کرده است. آیا رسیدن به این قدرت به حساب نان و آب و سلامت جسمی مردم کره شمالی نبوده است؟

بی تردید، حمله موشکی شب دوشنبه، اعضای کنگره آمریکا را در تصویب نهایی و به اجرا گذاشتن تحریم های جدید علیه رژیم جمهوری اسلامی ایران بسیار قاطع تر خواهد کرد.

آیا ایران خواهد توانست یک بار دیگر در برابر تحریم ها دوام آورد؟

رسیدن به مقام «ابرقدرتی» تنها در داشتن توان موشکی خلاصه نمی شود، بلکه باید مولفه های متعدد دیگری نیز داشته باشد. مهمترین آن ها داشتن یک اقتصاد قوی و یک ملت راضی است که پشت سر رژیم بایستد.

هیچیک از این مولفه ها را در حکومت کنونی ایران نمی بینیم – آن چه می بینیم تهدیدهای فرماندهان سپاه است که می گویند قادرند دنیا را به خاک و خون بکشانند. این تهدیدها چه پشتوانه ای دارد؟

آن ها با در پیش گرفتن شعار «صدور انقلاب» و این ادعا که می خواهند قرائت خود از اسلام را بر جهان مسلط سازند، وارد صحنه شده اند که ماحصل آن تا کنون شعله ور شدن آتش جنگ بین شیعه و سنی است که سراسر منطقه را فرا گرفته است و ادامه تلاش برای رسیدن به «ابرقدرتی موشکی» نیز ممکن است برایشان پیامدهای معکوس داشته باشد.

این نوشتار، ارزیابی نگارنده آن است و در چارچوب بحث آزاد انتشار می یابد و الزاما بازتاب دهنده دیدگاه های صدای آمریکا محسوب نمی شود.