برنامه صفحه آخر؛ اعدام های ۶۷ در دزفول و سرنوشت مقامهای قضایی آن وقایع

برنامه صفحه آخر ۱۷ شهریور به گفت و گو با محمد رضا آشوغ، زندانی سیاسی دهه ۶۰ دزفول که موفق به فرار از اعدام‌های سال ۶۷ شد، و بررسی مقام‌های امنیتی و قضایی وقت دزفول از جمله علیرضا آوایی اختصاص داشت.

در بخشی از گفت و گو، نامه محمد حسین احمدی حاکم شرع دزفول به آیت الله خمینی خوانده شد که از بخشی از مسائل مطرح شده در جریان بازجویی پیش از احکام اعدام سال ۶۷ انتقاد داشت. احمدی در آن نامه نوشته بود که نماینده اطلاعات در بازجویی‌ها از زندانیان پرسید حاضرند برای دفاع از اسلام و انقلاب به جنگ رفته و روی مین بروند؟ در ادامه نامه، احمدی نوشته بود که برخی زندانیان از جمله محمد رضا آشوغ، نفی کردند و جواب قطعی ندادند که موجب شد با حکم اکثریت به اعدام محکوم شوند.

در ادامه، محمد رضا آشوغ، زندانی سیاسی دهه شصت در دزفول که اکنون در هلند زندگی می‌کند در گفت و گو با برنامه صفحه آخر، موضوع را به این صورت شرح داد: «شنبه هشتم مرداد ۶۷ به ما گفتند که هیات عفو می آید. ما را به صف کرده و در گروههای هشت نفری به داخل اتاق بردند. هنگام صحبت چشمبندم را برداشتم و دیدم که آقای آوایی(وزیر کنونی دادگستری)، محمد حسین احمدی حاکم شرع، شمس الدین کاظمی، عبدالرضا سالمی‌نژاد، نماینده اطلاعات و چند نفر دیگر بودند. از من پرسیدند مسلمانید؟ گفتم بله پدرم گفته مسلمانم. پرسیدند. برای کشورت حاضری بجنگی؟ گفتم بله. نماینده اطلاعات گفت حالا که مسلمانی حاضری به خاطر اسلامی روی مین بروی؟ گفتم حالا چون مسلمانم باید بروم روی مین؟ بین خود آقایان به خاطر نوع پرسیدن این سوال بحث شد و در نماینده اطلاعات گفت که نامش را در لیست بنویسند.»

آقای آشوغ توضیح داد که روز بعد آنها را برای بردن به اهواز به صف کردند و به او گفتند که وصیتنامه‌اش را بنویسد چرا که حکمش اعدام است. او گفت که در مسیر انتقال به اهواز، موفق شد از مینی بوس زندانیان فرار کند خود را به کوههای شمال دزفول برساند.

ماجرای زندان یونسکو و سرنوشت بازجوهای دهه شصت دزفول

در ادامه برنامه صفحه آخر، دلیل شهرت یونسکو برای زندان مرکز شهر دزفول توضیح داده شد. یونسکو پیش از انقلاب برای مبارزه با بیسوادی و حمایت از کودکان ساختمانی در دزفول بنا کرده بود اما پس از انقلاب و بازداشت های سال ۶۰، این ساختمان به زندان تبدیل شد و از آن به عنوان زندان یونسکو یاد شد.

بخش دیگر برنامه به بررسی سرنوشت بازجوها، پاسدارها و مقام‌های قضایی دزفول، که در اعدام‌های دهه شصت نقش داشتند، اختصاص داشت. عبدالرضا سالمی نژاد، از حاضران در هیات قضایی اعدام‌های ۶۷ در دزفول در حال حاضر نویسنده ولایی است و صاحب انتشارات نیلوفران است.

عبدالعظیم توسلی، یکی دیگر از بازپرسان دادگاههای یک دقیقه ای اعدام های ۶۷ نیز توسط وزیر اقتصاد دولت روحانی به عضویت هیات عالی نظارت بر سازمان جمع آوری و فروش اموال تملیکی در آمده است.

علیرضا آوایی، دادستان دزفول هم اکنون وزیر دادگستری دولت روحانی است.

یک ماهه قاضی شدیم

در ادامه برنامه، بخشی از خاطرات محمد حسین احمدی، حاکم شرع وقت دزفول نقل شد که در آن نحوه ورود به دستگاه قضایی را شرح داده بود.

آقای احمدی در مصاحبه‌ای گفته بود: «بعد از ۳۰ خرداد ۶۰ که تعداد دستگیری ها بالا بود، آقای اراکی حاکم شرع خوزستان از ازما که طلبه بودیم خواست که در رسیدگی به پرونده ها کمک کنیم. ما به طور غیررسمی کمک می‌کردیم و بازجویی می‌کردیم اما حکم نمی‌دادیم. آیت الله مومن که عضو شورای قضایی بود، به ما گفت که شما باید دوره ای کارآموزی کنید تا ابلاغ قضایی برای شما صادر شود و بتوانید حکم صادر کنید. این شود که ما وارد کارآموزی قاضیی شدیم.»

او توضیح داده بود که یک دوره یک ماهه کارآموزی در زندان اوین زیر نظر آقای لاجوردی و معاونش، آقای فلاحیان گذراند و بعد از آن دوره ابلاغیه قضایی دریافت کرد.

بدین ترتیب او پس از یک ماه دوره، قاضی و ادامه حاکم شرع شد.