نیویورک تایمز زیرعنوان "اسناد آرشیو عراق معرف ذهن توطئه گر حسین" می نویسد روز ۱۵ نوامبر ۱۹۸۶ صدام حسین دستیاران ارشد خود را به شرکت در يک جلسه مهم استراتژیک فراخواند. دوروز قبل از آن پرزیدنت رانلد ريگان در یک سخنرانی تلویزیونی اذعان کرده بود که دولت او تسلیحات و قطعات یدکی به ایران فرستاده است.
آقای حسین، بی اطلاع از واقعیات نتیجه گرفته بود که آمريکا سعی می کند جنگ تا آن هنگام شش ساله ایران و عراق را طولانی کند، و بر شمار تلفات سنگین عراق بیفزاید. وی گفت "این فقط می تواند توطئه ای علیه عراق باشد".
در حقیقت دولت ریگان فرستادن تسلیحات رابه دلایلی متعدد - که هیچیک ارتباط چندانی با عراق نداشت - ترتیب داده بود: برای کسب آزادی گروگان های آمريکائی در لبنان، گشودن یک کانال خصوصی ارتباطی با کادر رهبری جدید در تهران، و تولید منافعی پنهانی که بتواند برای شورشیان نیکاراگوئه ارسال شود.
جزئیات بحث ها و اظهارنظرهای محارم آقای حسین در آرشیوی بزرگ از اسناد و مدارکی منعکس است که پس از حمله سال ۲۰۰۳ آمريکا به عراق به دست نیروهای آمريکائی افتاد.
بخش عمده ای از این اسناد اکنون به صورت دیجیتالی در دانشگاه دفاع ملی نگاه داری می شود، وعلنی نشده است. اما دسترسی پژوهشگران به بخشی کوچک از آنها امکان پذیر است، و ۲۰ مورد از این متون روز سه شنبه در ارتباط با کنفرانسی در باره جنگ ایران و عراق در مرکز مطالعات بین المللی وودرو ويلسون در واشنگتن منتشر شد.
آقای حسین ارتش ایران را چنان دست کم گرفته بود که به غلط تصور می کرد حملات اولیه هوائی ایران در جریان جنگ ، حملاتی است که هواپيماهای اسرائیلی انجام داده اند.
آقای حسین زمینه جنگ با ایران را با بی ارزش شناختن يک موافقتنامه سال ۱۹۷۵ فراهم ساخت که منازعه بر سر آب راه استراتژیک شط العرب را برطرف می ساخت.
آماتزیا بارام Amatzia Baram کارشناش اسرائیلی متخصص در امور عراق می گوید بنظر می رسد این تصمیم در جلسه ای در روز ۱۶ سپتامبر ۱۹۸۰ اتخاذ شد که اقای صدام با خوش بینی تصور می کرد ایرانی ها از ترس نیروهای عراقی مستقر در نزدکی مرز، بی آنکه بجنگند، تسلیم می شوند.
اما جنگ، که در نهایت با صدها هزار تلفات هشت سال طول کشید برای آقای حسین بسیار سخت تراز آن تمام شد که وی پيش بینی می کرد. به فاصله ای کوتاه پس از شروع جنگ، هواپیماهای ایران يک رشته هدف هائی را بمباران کردند که پالایشگاههای نفت عراق و نیروگاه اتمی اوسیراک Osirak درجنوب بغداد از جمله آنها بود. حملات چنان غافلگیر کننده بود که عراقی ها نمی توانستند باور کنند از ایران سرچشمه گرفته باشد.
آقای حسین روز اول اکتبر ۱۹۸۰ در جلسه ای گفت "این اسرائیل است".
این تصوراو که اسرائیل و غرب برای تضعیف دولت وی متحد شده اند حتی تا مدتها پس از پایان گرفتن جنگ ایران و عراق نیز ادامه داشت. در سال ۱۹۹۰ آقای حسین خود شخصا مداخله کرد تا از اعدام فرزاد بازوفت، خبرنگار ایرانی الاصلی که برای روزنامه بریتانیائی آبزرور کار می کرد، مطمئن شود. آقای بازوفت را هنگامی که به اتهام جاسوسی برای اسرائیل دستگیر کرده بودند در باره انفجاری مرموز در یک پادگان نظامی در جنوب بغداد تحقیق می کرد.