هاشمی رفسنجانی، معمار هرم قدرت پس از مرگ آیت الله خمینی

اکبر هاشمی رفسنجانی، از پرنفوذترین سیاستمداران پس از انقلاب سال ۵۷، که از او به عنوان یکی از معماران جمهوری اسلامی به ویژه پس از درگذشت آیت الله خمینی یاد می‌شود، روز سه شنبه ۱۹ دیماه به دلیل عارضه قلبی در ۸۲ سالگی درگذشت.

نقش هاشمی رفسنجانی در حلقه قدرت در جمهوری اسلامی از یکسو به دلیل تاثیرگذاری او در تحولات قدرت و از سوی دیگر به خاطر اختلافات او با آیت الله خامنه ای و منصوبانش، قابل توجه است.

او که اهل روستای بهرمان شهر رفسنجان در استان کرمان بود، پس از تکمیل تحصیلات حوزوی خود به مبارزات سیاسی روی آورد و وارد حلقه انقلابیون شد.

رفسنجانی از نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب سال ۵۷ در کنار آیت الله خمینی حضور داشت و به مرور به نزدیکترین و قابل اعتمادترین سیاستمدار نزدیک به رهبر انقلاب اسلامی تبدیل شد. هاشمی رفسنجانی ابتدا در شورای انقلاب حضور داشت، مدتی سرپرست وزارت کشور شد و تا سال ۱۳۶۸ دو دوره هم رئیس مجلس شورای اسلامی بود.

او پس از خلع بنی صدر از ریاست جمهوری، از سوی آیت الله خمینی به سمت جانشین فرمانده کل قوا منصوب شد. از آنجا که این سمت همزمان با اوج گیری جنگ ایران و عراق به عهده هاشمی رفسنجانی بود، او را نقش آفرین جزئی ترین و گاه جنجالی ترین تصمیمات جنگ کرد. موضوع‌هایی نظیر حضور مک فارلین، نماینده دولت آمریکا برای انجام معامله تسلیحاتی و کمک به آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان، شکست‌های عملیات مختلف سپاه پاسداران در جبهه‌های جنگ و سرانجام پذیرش قطعنامه مربوط به پایان جنگ از سوی آیت الله خمینی از مسائل جنجال برانگیز دوران جنگ بود که نام اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان تاثیرگذارترین چهره در آنها به چشم می خورد.

معمار هرم قدرت پس از درگذشت آیت الله خمینی

آقای رفسنجانی پس از مرگ آیت الله خمینی در خرداد ماه ۶۸، با روایت معروف خود در جمع اعضای مجلس خبرگان، راه را برای رهبری آیت الله علی خامنه ای هموار کرد. در آن هنگام خامنه ای رئیس جمهوری ایران بود و وزن زیادی نزد حوزه علمیه قم و اساتید آن نداشت اما آقای رفسنجانی روایتی تعریف کرد که در آن به گفته او آیت الله خمینی آقای خامنه ای را چهره ای مناسب رهبری توصیف کرده بود.

هاشمی رفسنجانی یک ماه پیش از مرگ آیت الله خمینی از سوی او به عنوان یکی از اعضای هیات بازنگری در قانون اساسی منصوب شد و از آنجا که قدرتمندترین چهره سیاسی ایران محسوب میشد، نقش به سزایی در تغییر قانون اساسی ایفا کرد. تغییرات قانون اساسی که همزمان با آقای خامنه ای به سمت رهبری صورت گرفت، شامل حذف شرط مرجعیت از سمت رهبر جمهوری اسلامی، حذف سمت نخست وزیری از دولت، تغییر ولایت امر به ولایت مطلقه امر، افزایش اختیارات رهبری، افزایش اختیارات شورای نگهبان و تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام بود.

تغییرات قانون اساسی ایران همزمان با انتخابات ریاست جمهوری در مرداد ماه سال ۶۸ به همه پرسی گذاشته شد و پس از انتخاب اکبر هاشمی رفسنجانی به سمت ریاست جمهوری، اجرا شد.

بدین ترتیب اکبر هاشمی رفسنجانی علاوه بر کمک به انتخاب آقای خامنه ای به عنوان رهبر، در تعیین چارچوب حکومت جمهوری اسلامی و نحوه اداره آن در سالهای بعد نقش کلیدی ایفا کرد.

دو چهره متفاوت دولت

آقای رفسنجانی در دو دوره ریاست جمهوری خود تلاش کرد تا چهره جدیدی از جمهوری اسلامی به نمایش گذاشته و با میدان دادن به تکنوکرات‌ها در عرصه اقتصاد و سیاست، روند حرکت حکومت را به سمت بهبود روابط بین المللی پیش ببرد، با این حال از آنجا که دستگاههای امنیتی و فرهنگی دولت، به ویژه در دوره دوم ریاست جمهوری او، به دست محافظه کاران تندرو سپرده شده بود، روابط دولت او با بسیاری از کشورهای اروپایی به تدریج رو به کدورت رفت.

چهره های منتقد سیاسی و فرهنگی داخل کشور در آن سالها به شدت از سوی وزارت اطلاعات دولت آقای هاشمی تحت تهدید و زندان قرار گرفتند و حتی مرگ برخی از مخالفان و نویسندگان از جمله سعیدی سیرجانی و ترور رهبران کرد مخالف در رستوران میکونوس برلین، به پای این بخش از دولت گذاشته شد.

با این حال تغییرات اساسی دولت در بخش اقتصاد و آزادسازی تدریجی در این بخش علاوه بر تاثیرگذاری در رشد اقتصاد، نظرات متفاوتی را در پی داشت.

از عالیجناب سرخپوش تا نفر سی ام انتخابات مجلس

اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و نزدیکان او، که در به قدرت رسیدن دولت محمد خاتمی نقش چشمگیر داشتند تنها دوسال پس از روی کار آمدن دولت محمد خاتمی در پی وقوع قتل های زنجیره ای از سوی نزدیکان آقای خاتمی متهم به مسئول بودن در آغاز این قتل ها شدند. از آقای رفسنجانی در این دوره با لقب عالیجناب سرخپوش یاد می شد و منتقدان، او را رئیس جمهوری می دانستند که دست علی فلاحیان، وزیر اطلاعات خود را در برخورد با مخالفان باز گذاشته بود.

تلاش نزدیکان آقای هاشمی در بهبود چهره او پس از قتل های زنجیره ای بی نتیجه ماند، چنانکه او در انتخابات مجلس ششم در سال ۱۳۷۸ حتی به میان سی نفر منتخب از تهران راه نیافت و پس از ابطال برخی از آرا از سوی شورای نگهبان در حالیکه به عنوان آخرین نفر راه یافته از تهران به مجلس معرفی شد، از رفتن به مجلس انصراف داد.

دوران احمدی نژاد

موقعیت اکبر هاشمی رفسنجانی در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد و پایان یافتن آن دوران، شاهد ضعف و قدرت بسیار بود. آقای هاشمی که به عنوان یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ وارد شد، در دور دوم انتخابات از محمود احمدی نژاد شکست خورد. چهارسال نخست ریاست جمهوری احمدی نژاد به کشمکش شدید میان چهره های نزدیک به هاشمی و دولت احمدی نژاد سپری شد.

احمدی نژاد بارها به ثروت خانوادگی هاشمی رفسنجانی اشاره کرد و از آن به عنوان ابزاری برای کنار زدن آقای هاشمی از قدرت استفاده کرد. از سوی دیگر، دولت او همزمان با اجرای سیاست های اصل ۴۴ قانون اساسی و تغییرات در دولت، مدیران نزدیک به هاشمی را از مراکز قدرت اقتصادی نظیر خودروسازی، نفت، بانکها، صنایع مخابرات، سدسازی و نظیر آن برکنار کرد و راه را برای واگذاری بخشی از آنها به سپاه هموار کرد.

آقای هاشمی در این چهار سال بیشتر به نقش خود در ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام پرداخت.

تحولات سال ۸۸ و علنی شدن اختلافات با رهبری

با آغاز رقابت‌های انتخاباتی سال ۸۸، در حالیکه چهره های نزدیک به آقای هاشمی از موسوی و کروبی حمایت کردند، احمدی نژاد بار دیگر اتهامات اقتصادی علیه فرزندان هاشمی رفسنجانی مطرح کرد و در یک مناظره تلویزیونی با بیان این جمله که «پسران آقای هاشمی در این مملکت چه میکنند»، خود رامدافع مبارزه با اشرافی گری و فساد سیاسی معرفی کرد. این مناظره و نتایج آن منجر به نامه اعتراضی اکبر هاشمی رفسنجانی به آیت الله خامنه ای شد؛ نامه ای که از آن به عنوان «نامه بدون سلام» یاد می شود.

نامه آقای هاشمی بیانگر عمق اختلاف اکبر هاشمی رفسنجانی با رهبر جمهوری اسلامی بر سر، احمدی نژاد، رئیس جمهوری مورد حمایت آقای خامنه ای بود. پس از آغاز اعتراضات به نتایج انتخابات سال ۸۸، در حالیکه منتقدان آقای هاشمی فرزندان او را از مسئولان بروز ناآرامی و مطرح کردن تقلب در انتخابات می دانستند، آیت الله خامنه ای در نماز جمعه اعلام کرد که آقای هاشمی و آقای احمدی نژاد در برخی مسائل اختلاف دارند و در این بین، نظر احمدی نژاد در بسیاری از مسائل به نظر او (آقای خامنه ای) نزدیک‌تر است.

آقای هاشمی در ادامه اعتراضات خیابانی پس از انتخابات تلاش کرد حکومت را به مصالحه و شنیدن صدای مخالفان ترغیب کند؛ رفتاری که به شدت با اعتراض اصولگرایان تندرو مواجه شد. اوج این تلاش ها در آخرین خطبه های نماز جمعه آقای هاشمی رخ داد، جایی که سخنان او درباره راه مصالحه با مخالفان و لزوم آزاد کردن زندانیان این حوادث با شعارهای مخالفان و موافقان قطع می‌شد.

آقای رفسنجانی که ریاست مجلس خبرگان را بر عهده داشت، در پی اوج گیری انتقادات علیه او، سال ۸۹ از نامزدی برای ریاست یک دور دیگر مجلس خبرگان انصراف داد.

او پس از حوادث سال ۸۸ تقریبا نقش چندانی در تحولات سیاسی ایفا نکرد. در این بین، فائزه هاشمی، دختر او نیز به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق حضور در تجمعات غیرقانونی به حبس محکوم شد و برای مدتی نیز زندان را تحمل کرد. فشارهای بسیاری نیز از سوی اصولگرایان برای بازگشت مهدی هاشمی، پسر آقای هاشمی، به ایران و برخورد قضایی با او اعمال شد.

حمایت از ریاست جمهوری روحانی، ادامه اختلافات با خامنه ای

انتخاب حسن روحانی، چهره بسیار نزدیک به آقای هاشمی به عنوان رئیس جمهوری ایران، نه تنها به اختلافات آقای هاشمی و دیگر اعضای حلقه رهبری جمهوری پایان نداد بلکه ابعاد دیگری از آن را علنی ساخت.

آقای هاشمی رفسنجانی که از ریاست جمهوری حسن روحانی و اقدامات او در مذاکرات هسته ای حمایت کرده بود، گاه از سوی رسانه‌های نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی به عنوان یکی از «خواصی که از تحولات سال ۸۸ نمره قبولی نگرفتند»مورد انتقاد قرار گرفت. در عین حال، آقای هاشمی نیز در سه سال اخیر با اظهار نظراتی مخالف با نظر رهبر جمهوری اسلامی، واکنش شدید مخالفان خود را بر انگیخت. او در حالیکه آقای خامنه ای دولت آمریکا را غیرقابل اعتماد و دشمن جمهوری اسلامی عنوان می کرد، پس از گشایش سفارت بریتانیا به خبرنگاری گفت که گشایش سفارت آمریکا در ایران نیز دور از ذهن نیست.

در تحولی دیگر، پیامی از آقای هاشمی در توئیتر او واکنش آقای خامنه ای را برانگیخت.

پس از اینکه هاشمی رفسنجانی در توئیتر خود نوشت «دنیای آینده دنیای گفتمان هاست نه موشکها»، آقای خامنه ای آن را حرف غلطی دانست و گفت که دنیای آینده هم گفتمان می خواهد و هم موشک.

اگر چه دفتر آقای هاشمی این توئیت را بخشی از یک پیام طولانی خواند که به اشتباه به طور ناقص در توئیتر منتشر شده، اختلاف نگاه آقای هاشمی و همفکران او در دولت با نگاه آقای خامنه ای و اطرافیان او قابل چشمپوشی نبود؛ اختلافی که حتی پس از مرگ او در پیام تسلیت آیت الله خامنه ای به آن اشاره شد.