بیست و یکمین جلسه دادگاه حمید نوری: تنش لفظی بین شاهد و متهم با وساطت قاضی پایان یافت

عکس از آرشیو

بیست و یکمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام های تابستان ۶۷، روز پنجشنبه هشتم مهر ۱۴۰۰ در دادگاه شهر استکهلم سوئد برگزار شد. این جلسه به شهادت فریدون نجفی آریا، یکی از نجات یافتگان از آن اعدام‌ها، اختصاص داشت که به‌صورت مجازی و مستقیم از استرالیا در این دادگاه شرکت کرد.

فریدون نجفی آریا در سال ۱۳۶۰ در جریان یورش نیروهای امنیتی برای دستگیری خواهر و برادرش به جای آنها دستگیر شد. آنها از هواداران سازمان مجاهدین خلق بودند. او در زمان دستگیری سرباز بود و از هواداران مجاهدین، اما ارتباط تشکیلاتی با سازمان نداشت. او به ۱۵ سال زندان محکوم شد که پس از گذراندن ۱۰ سال آن در زندان‌های گوهردشت، قزل حصار و اوین، در سال ۱۳۷۰ آزاد شد.

شاهد و شاکی امروز دادگاه نوری حدودا سه سال در سلول انفرادی نگهداری شد. او را یک بار به همراه ۱۹ تن دیگر برای اعدام به اوین بردند، ولی اعدام انجام نشد و باز به زندان گوهردشت بازگرداندند. فریدون نجفی آریا سه بار به راهروی مرگ رفت. نخستین بار آن نهم مرداد بود. او یک بار در دوازدهم مرداد ۶۷ در حالی که از جریان اعدام‌ها مطلع بود، بدون چشم بند در برابر هیئت مرگ قرار گرفت.

نجفی آریا شهادت داد که حمید نوری را بارها و گاهی با پوشه‌ای در دست در راهرو و هیئت مرگ دید. شاهد گفت ناصریان او را نزد هیئت مرگ برد و در آنجا حمید نوری را دید که با پوشه و پرونده در دستش در پشت سر ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری فعلی ایران، نشسته بود. او در توضیح شخصیت و رفتار نوری گفت که او «ریلکس» (خونسرد و آرام) بود و می‌خندید.

نجفی آریا از جیره غذایی مختصر زندانیان در راهروی مرگ گفت که تکه نان و پنیری بود و در مقابل برای هیئت مرگ به اندازه بیست سی نفر جوجه کباب و چلوکباب بردند. شاهد گفت که هیئت مرگ برای یکی دو ساعت تعطیل شد و «آنها مثل گاو خوردند.» بعد از گفتن این جمله، حمید نوری بلافاصله اعتراض کرد و گفت: «حق نداری توهین کنی. گاو پدرت است.» قاضی نیز از حاضران خواست تا شأن دادگاه را رعایت کنند. نجفی آریا نیز پورش خواست و گفت تنها قصد تشبیه داشت.

شاهد، داستانی را از دوست هم بندش به نام «عمو سعید» روایت کرد و گفت، در راهروی مرگ منتظر بودند که «عمو سعید» دستش را برای رفتن به توالت بلند کرد. عباسی (نوری) توی سر او زد و گفت «چرا شماها هر وقت ما را می‌بینید یاد توالت می‌افتید؟ حالا صبر کن. پاهایت که رفت هوا، خودت خودت را خالی می‌کنی.»

فریدون نجفی آریا شهادت داد که بعد از اعدام‌ها با زندانیان دیگر به اجبار به حسینیه زندان اوین برده می‌شدند؛ جایی که حمید نوری از زندانیان جان به در برده مصاحبه می‌گرفت، آنها را مسخره می‌کرد و می‌خندید. یوران یالمارشون، وکیل مشاور شاهد، تاکید کرد که موکلش تقریبا با همه افرادی که نامشان در فهرست کیفرخواست دادستان به عنوان شاکی یا شاهد یا هر دو آمده، در تماس مستقیم بوده است، مخصوصا با آنهایی که او وکیل آنهاست. او گفت موکلش هنوز به خاطر مسائل زندان کمک درمانی می‌گیرد.

فریدون نجفی آریا دو کتاب «نت‌های درخشان» و «۶۷» را نوشته و یک کتاب جدید هم به نام «ورای مستی» در دست چاپ دارد. ادامه ادای شهادت او به جلسه فردا، جمعه ۹ مهر، موکول شده است.