مبارزه مخفی تنها راه مهار اتمی تهران است؟

مبارزه مخفی تنها راه مهار اتمی تهران است؟

گاردین، چاپ بریتانیا زیر عنوان "مبارزه مخفی تنها راه متوقف ساختن جاه طلبی های اتمی ایران" می نویسد هیچکس نباید نسبت به تمایل غرب و اسرائیل برای حل و فصل مسئله اتمی ایران از طريق گفتگو شکی داشته باشد. ویروس استاکس نت، انفجارهای مرموز در پادگان های نظامی و تاکتیک های جیمزباندی ضاربین موتورسیکلت سوار موضوع بحث در بسیاری از ستون های تفسیری وسائل ارتباط جمعی بوده است، اما کمتر مفسری تلاش های گروه موسوم به E3+3 یعنی کشورهای فرانسه، آلمان، بریتانیا، آمريکا، روسیه و چین برای رسیدن به راه حلی دیپلماتیک را زیر ذره بین گذاشته است.

از سال ۲۰۰۳ ببعد، قدرت های غربی، ضمن همکاری نزدیک با همتاهای اغلب مقاوم روسی و چینی خود، باب مذاکره را به روی ایران باز نگاه داشته اند. این اقدام به رغم اقدامات مستمرو تحريک آمیز ایران، چه از طريق ایجاد تاسیسات مخفی برای غنی سازی اورانیوم، نظیر تاسیسات فردو در نزدیکی قم، و چه از طريق اعلامیه های تند و تیز در مورد غنی سازی، انجام گرفته است.

گروه E3+3 کماکان پیشنهاد های سخاوتمندانه خود را به ایران معتبر می داند و از تهران می خواهد در ازای متوقف ساختن برنامه نظامی اش، که حتی آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز درباره آن ابراز نگرانی کرده است، زمینه را برای جذب سرمایه گذاری های اقتصادی و برخورداری از یک برنامه اتمی مدرن غیر نظامی و توام با ایمنی، مساعد سازد. از دیدگاه خیلی ها این یک معامله خوب است.

بسیاری از مفسرین می گویند حامیان مبارزه مخفی چنین مبارزه ای را جایگزینی برای جنگ می بینند. آنها هشدار می دهند که مبارزه مخفی فرصت های تعامل با ایران را از بین می برد، ضمن آنکه تهران را به استفاده از عملیات مخفیانه ترغیب می کند. آنچه که آنها نمی بینند این است که ایران مدت هاست با مهارت درگیر در عملیات پنهانی است.

مبارزه مخفی، بجای آسیب رساندن به فرصتهای تعامل با ایران ممکن است عملا به نتیجه ای معکوس منجر شود. تمامی کسانی که در مذاکرات با ایران مشارکت داشته اند، دشواری های مربوط به آن را درک می کنند. رهبران ایران، جمهوری اسلامی را با توجه به سوابقی تاریخی، کماکان یک قدرت منطقه ای و جهانی می بینند، نه کشوری که براساس واقعیات معاصر با اقتصادی ضعیف و انزوائی بین المللی روبروست، و مردمانش با تقلب های انتخاباتی و سرکوبی مواجه اند. بهمین جهت ولی فقیه مداوما مانع از آن شده است که مذاکره کنندگان در مذاکراتی سازنده و ثمربخش مشارکت کنند.

تنها مورد استثنائی به اکتبر سال ۲۰۰۳ بازمی گردد که ایران در احاطه صدها هزار سرباز آمريکائی مستقر در افغانستان و عراق بود، و ولی فقیه پس از مشاهده سقوط نزدیک ترین همسایه اش، توافق موسوم به اعلامیه تهران را پذیرفت - توافقی که با بریتانیا، فرانسه و آلمان حاصل شد و تعلیق موقت در غنی سازی اورانیوم را در پی داشت. این توافق نشان داد تهران هنگامی که با تهدید علیه موجودیت رژيم روبرو شود به معامله تمایل نشان می دهد.