پیامد‌های کار اجباری کودکان؛ از رواج ایدز تا عضویت در گروه های تندرو

در گوشه و کنار شهرهای بزرگ دنیا به راحتی می‌توان آنها را پیدا کرد؛ کودکان کار؛ بچه‌هایی که فعالیت آنها برای کسب درآمد، در رشد جسمی و روحی‌شان خللی ایجاد می‌کند، به تحصیل آنها لطمه می‌زند یا به طور کلی آن را متوقف می‌کند. این مشکل جهانی موجب شده است تا برای رفع آن یک روز در تقویم به نام آن ثبت شود: روز مبارزه با کار کودکان.

کودکان کار در ایران، در مناطق ثروتمند، گل‌فروش و فال‌فروش و حتی گدا هستند، اما در جنوب شهرها آنها را می‌توان در کارگاه ها و کوره‌های آجرپزی یافت؛ کودکانی که گفته می‌شود برای رسیدگی وضعیت آنها متولی مشخصی وجود ندارد، آنها حامی خاصی ندارند و جایگاهی هم برایشان در برنامه‌های کلان کشوری دیده نشده است، چنانکه فاطمه دانشور، عضو اتاق بازرگانی ایران با اشاره به آمار رسمی مرکز آمار ایران مبنی بر وجود یک میلیون و هفتصد هزار کودک کار گفته است: «در برنامه پنجم توسعه ۱۷ بار از کلمه فاضلاب استفاده شده، اما یک بار کلمه کودک در این برنامه وجود ندارد.»

یک فعالان حقوق کودک در ایران در گفت و گو با بخش فارسی صدای آمریکا به مناسبت روز جهانی مبارزه با کار کودکان گفت که اگر چه سازمان‌های مختلف دولتی قصد دارند تا با طرح مسائل کودکان کار یا اجرای طرح‌های مقطعی خود را در این زمینه حساس نشان دهند، اما به واقع می‌توان گفت که هیچ سازمان یا ساختار رسمی در کشور، به طور جدی و عملی وارد این مبحث نشده است. او یکی از دلایل مهم و مشخص نبودن کارکرد جدی در این موضوع را نبود آمارهای دقیق و مشخص از کودکان کار و ارائه آمارهایی متفاوت از سوی متولیان و نیز مراجع غیررسمی دانست که از یک میلیون تا هفت میلیون کودک در نوسان است.

به گفته این فعال حقوق کودک، حل معضل کار اجباری کودکان در ایران، جزو اولویت‌ها نیست و تنها نگاهی که در این باره در جامعه، وجود دارد نگاه حذفی است ، به طوری که افراد میخواهند تصاویری که در خیابان میبینند را حذف کنند و در این مباحث کودک نادیده گرفته می شود.

او با بیان اینکه سن کودک کار، زیر ۱۸ سال است گفت که در ایران کودکانی از سنین مختلف به کار مشغولند و حتی دیده شده نوزادانی به همراه والدین خود درگیر کار هستند. به گفته او آمار دقیقی نیز از این کودکان وجود ندارد، چرا که اطلاعات پایه‌ای در این موضوع وجود ندارد، البته در آمارهای رسمی، رقم ۲ میلیون کودک کار در ایران دیده می‌شود.

کودک کار کیست؟

«کودک کار کودکی است که به خاطر فعالیتش، در رشد جسمی و روانی و فکری او خلل ایجاد می‌شود مثلا کودک از بازی و آموزش و یادگیری و تجربه فضایی که باعث رشد اوست، محروم می‌شود؛ محرومیتی که باعث می‌شود کودک آسیب ببیند.» این، تعریفی است که این فعال حقوق کودک در گفت و گو با صدای آمریکا ارائه داد اما توضیح داد که طبق تعریف جهانی، مصادیق تن فروشی و قاچاق و... جزو کار کودک حساب نمی‌شود بلکه در تعریف حقوق کودک، این فعالیت‌ها بزه تعریف شده است. او کار کردن کودکان را از آن جهت مضر و نادرست دانست که به کودکان آسیب‌ می رساند. به گفته او، هر فضایی که بتواند بچه‌ها را به سمت آسیب‌های روحی روانی و جسمی مثل کار در کارگاه یا زباله گردی ببرد، یا اینکه به خاطر حضور کودک در خیابان، او را به سمت مخرب هدایت کند، برای کودک پر خطر محسوب می‌شود.

این فعال حقوق کودک در ادامه گفت و گوی خود، فقر، اختلاف طبقاتی و سطح فرهنگی خانواده را از عوامل مهم کار کردن کودکان دانست. به اعتقاد او، برای علت یابی معضل کار کودک باید هر دو بستر خانواده کودک و هم جامعه‌ای که کودک در آن کار می‌کند مورد مطالعه قرار گیرد. به گفته او، از مطالعه این دو بستر به این نتیجه می‌رسیم که علت کار کودک در بستر خانواده، اختلاف طبقاتی، فقر و فرهنگ خانواده و رشد در محله‌های آسیب پذیر است. بعضی کودکان در خانواده‌های بدسرپرست زندگی می‌کنند که وجود بزه و اعتیاد و فحشا در بین والدین موجب شده که کودک نیز در این چرخه بیفتد. در بستر جامعه هم می‌تواند به کم کاری نهادها، بی‌توجهی به حقوق کودک و بحث قوانین و اقتصاد جامعه به عنوان برخی از علل کار کردن کودکان اشاره کرد.

اما راهکار مقابله با کار اجباری کودکان چیست؟ این فعال حقوق کودک در ایران، چاره کار را در قدم اول، تضمین اجرای قوانین موجود در این زمینه و حل معضلات اقتصادی خانواده‌های آسیب‌پذیر دانست و گفت: «گروهی از مردم به خاطر نبود شغل به کلان شهرها و حاشیه نشینی رو میاورند و در مرور زمان فرهنگ حاشیه نشینی را به خود می‌گیرند که کم کم به کار کودکان منجر می‌شود.» به اعتقاد او، اگر ساختارهای اقتصادی بهبود یابند و منابع کشور در تمام استان ها به طور یکسان توزیع شوند و به نوعی دلایل مهاجرت و حاشیه نشینی کمرنگ شوند، مطمئنا در ایران نیز مانند بسیاری کشورهای موفق در جهان، روند پیدایش کودکان کار رو به کاهش خواهد بود. امروزه شاهد این هستیم که کشورهایی هند و حتی برخی کشورهای آفریقایی در این زمینه موفق بوده‌اند و ایران بر خلاف آمارهای جهانی، در این زمینه با روند فزاینده مواجه است.

به اعتقاد او در زمینه مددکاری هم باید فرهنگسازی هم در اجتماع هم در خاستگاه زندگی کودک، و با ارتباط مداوم با خانواده کودک صورت بگیرد. در این راستا انجمن‌های غیردولتی می توانند راهکارهای مناسب برای کاهش معضل را به ارگان‌های مسئول ارائه دهند به طوری که با فعال شدن جدی این ارگانها در یک برنامه کل نگر می توانیم شاهد کاهش این معضل باشیم.

این فعال حقوق کودک همچنین عمل به قوانین، پیمان ها و آیین‌نامه‌ها به صورت زیر و به طور دقیق و جدی را، از اقدامات تاثیرگذار در حل معضل کار کودکان دانست:

۱- لازم الاجرا ساختن قانون کنوانسیون ممنوعیت و اقدام فوری برای محو بدترین اشکال کار کودک (از زیاله گردی و جمع آوری ضایعات تا بهره کشی‌هایی به مراتب بدتر و پر آسیب تر) و توصیه‌نامه مکمل آن مصوب آبان ۱۳۸۰ و تعبیه و تقویت ضمانت‌های اجرایی این قانون.

۲- اجرای آیین نامه حمایت اجتماعی از کودک کار .

۳- جدیت در حذف کارهای پرخطر برای کودکان براساس پیمان نامه شماره ۱۸۲ سازمان جهانی کار که جمهوری اسلامی ایران نیز آن را پذیرفته است.

۴- تصویب هر چه سریع‌تر و اجرای لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان که با وجود برخی اشکالات و کاستی‌ها در مجموع به بخش‌هایی از نیازهای حمایتی کودکان پاسخ می‌دهد.

پیامدها: از رواج ایدز گرفته تا عضویت در گروه های تندرو

دایره پیامد‌های کار اجباری کودکان، به گفته این فعال حقوق کودک، از ابتلا به ایدز گرفته تا عضویت در گروههای تندرو گسترده است. برخی پیامدهای کار اجباری کودکان، مانند محرومیت از تحصیل، فرار از خانواده، اعتیاد و تن فروشی در میان کودکان نبود فرصت آموزش مهارت‌های اشتغال، ازدواج زودرس، ابتلا به بیماری‌های واگیردار همچون ایدز و... و اختلال‌های روحی روانی و تداوم فقر فرهنگی و اقتصادی، از جمله پیامد‌های فردی این پدیده است.

تثبیت فرهنگ کار اجباری کودک در جامعه، تحت تاثیر قرار دادن عضویت در گروه‌های رادیکال و نداشتن نقش اجتماعی، افزایش خشونت در جامعه و تشدید چرخه فقر و آسیب‌های اجتماعی، افزایش بی‌سوادی ، توزیع نامناسب جمعیت در جامعه، رواج پایمال کردن حقوق کودکان و وجود بستر ایجاد معضلات اجتماعی نوپیدا مثل فحشا از جمله اثرات اجتماعی کار اجباری کودکان است.

در این بین، این فعال حقوق کودک به صدای آمریکا گفت که افراد جامعه باید نسبت به موضوع کار اجباری کودکان واکنش نشان دهند و مسئولیت را تنها به دولت واگذار نکنند. به گفته او، این معضل از برایند همین اجتماع به وجود آمده و حالا جامعه باید آن را بهتر ببیند و برای رفعش بکوشد. به گفته او، کودکان کار رفتارهای ترحم‌آمیز یا تحکم آمیز بسیار دیده‌اند و نیازی به رفتاری کردن با آنها مانند پدر و مادری که بچه را سرکوب ندارند.

سرانجام اینکه رفتارهای غلط در ارتباط با کودکان کار باعث می‌شود نوعی بی‌اعتمادی در کودکان شکل بگیرد و احساس انزجار نسبت به خود و جامعه پیدا کنند که باعث می‌شود هم به خودشان هم به جامعه آسیب بزنند در حالی که اگر در جامعه به درستی دیده شوند و فرصت رشد مناسب داشته باشند می‌توانند رفتارهای سازنده داشته باشند. آنچه این کودکان نیاز دارند این است که جامعه در جهت احقاق حقوق از دست رفته آنان قدم بردارد.