فیلم تازه کلینت ایستوود، روایتی از نقشه نلسون ماندلا در راه اتحاد مردم آفریقای جنوبی

از راست: مت دیمون، کلینت ایستوود، مورگن فریمن

فیلم Invictus تازه ترین وغیرقابل انتظارترین فیلم کلینت ایستوود، بازیگر قدیمی سینمای آمریکاست که یک بار دیگر به عنوان کارگردانی تک رو درقلمرو فیلمسازی دست به ساختن فیلمی با استفاده از شیوه های ارزشمند و قدیمی هالیوود زده است. فیلمی بر مدار روایتگری و بدون استفاده از جلوه های ویژه سینمایی پر زرق وبرق امروزی .

این بار به جای یک فیلم هیجان انگیز، جنگی یا وسترن، ایستوود راوی داستان دراماتیک و عمیقی درباره نلسون ماندلا رهبر آفریقای جنوبی بوده است. فیلمی که در آن جنبه های سرگرم کننده گوناگون با پیام های اجتماعی و تاریخ درهم آمیخته شده است. فیلمی که تماشاگر را به یاد آثار کلاسیک دهه های دورهالیوود چون «داستان لوئی پاستور» و «ماجرای زندگی امیل زولا» می اندازد.

کلینت ایستوود که سال آینده ۸۰ ساله خواهد شد به خوبی با روند روایتگری آشناست و آن را به کار می گیرد. به صورتی که حتی بسیاری از کارگردان های جوان تر امروزی احتمالا به آن غبطه می خورند.

این بار ایستوود با استفاده از هنر بازیگرانی چون «مورگان فریمن» و «مت دیمون» اجازه نمی دهد هیچ چیز به ویژه زرق و برق های تکنیکی فیلمسازی هالیوود در مسیر یک روایت گری ساده، سد راه او شوند.

در طول چند سال گذشته شیوه فیلمسازی کلینت ایستوود توانسته است برای او محبوبیتی هم طراز با «شرکت» های سینمایی معروفی چون شرکت فیلمسازی کامپیوتری «پیکسار» به همراه داشته باشد و این هنرمند توانسته است به همان اندازه با شیوه فیلمسازی خود موجبات رضایت خاطر میلیون ها تماشاگر را در سطح جهان فراهم آورد.

این بار روایتی که کلینت ایستود به بازگوی آن پرداخته بر اساس کتابی به نام «مسابقه با دشمن» به قلم روزنامه نگاری به نام «جان کارلینز» است. فیلمنامه فیلم Invictus را هم «آنتونی پکهام» نوشته است.

فیلم، ماجرای یک لحظه تاریخی در زندگی رهبر تازه انتخاب شده آفریقای جنوبی «نلسون ماندلا» است که نقش او را درفیلم «مورگان فریمن» ایفا می کند. دراین لحظه تاریخی و بی پروا، ماندلا تصمیم می گیرد به یکی از بزرگ ترین «ریسک» های زندگی خود دست بزند. مخاطره ای که بسیاری از مشاوران او آن را به نوعی یک «خودکشی سیاسی» می خوانند!

در فیلم Invictus نلسون ماندلا با همان روحیه همیشگی و روش های نیم غریزی و نیم حسابگرانه خود تصمیم می گیرد که ورزش به طور اعم و بازی «رگبی» در آفریقای جنوبی به طور اخص را به صورتی به کار بگیرد که تا آن تاریخ سابقه نداشته است. درواقع او تصمیم گرفت تا از ورزش «رگبی»، یکی از مهم ترین نمادهای جداسازی مردم سیاهپوست از سفید پوستان آفریقای جنوبی برای اتحاد آنان استفاده کند.

در آن دوران جمعیت سفید پوست آفریقای جنوبی بیم از آن داشت که با به قدرت رسیدن نلسون ماندلا پس از سال ها حکومت یک دولت سفید پوست نژاد پرست، برتری خواه و جدائی افکن، مورد ستیزه جویی سیاهان قرار گرفته و مجبور به حاشیه نشینی شوند.

فیلم Invectus با صحنه ای تماشائی از لحظه آزادی نلسون ماندلا از زندان «روبن آیلند» در سال ۱۹۹۰ آغاز می شود. در مسیر کاروان موتوری ماندلا در یک سوی جاده، جمعی از بازیکنان سیاهپوست یک تیم فوتبال محلی به کنار جاده می آیند تا فریادهای شور و شعف خود را به گوش نلسون ماندلا برسانند. در سوی دیگر همین جاده، تیم «رگبی» سفید پوستان بی اعتنا به عبور ماندلا مشغول بازی هستند درحالی که مربی آنان می گوید: «می بینید بالاخره ماندلای تروریست را آزاد کردند! امروز را به عنوان روزی که مملکت ما را به خورد سگ ها دادند به یاد داشته باشید!»

مسئله این نیست که سیاهان و سفیدپوستان آفریقای جنوبی در آن زمان دو ورزش جداگانه داشتند. مسئله در این جاست که درطول سالیان، تیم ملی «رگبی» آفریقای جنوبی آنچنان تبدیل به مظهری از نفاق و جدائی میان سیاه پوستان و سفید پوستان این کشور شده بود که در بازی ها جام جهانی، مردم سیاهپوست آفریقای جنوبی به طرفداری از هر تیم دیگری که بر ضد تیم ملی رگبی آفریقای جنوبی بازی می کرد برمی خاستند!

بازی مورگان فریمن در نقش ماندلا که هنگام آزادی از زندان ۷۱ سال داشت حیرت انگیز است. شخصیت ماندلایی که فریمن به نمایش گذاشته است، شخصیتی است پرهیبت و با وقار که به شدت به بشریت ایمان دارد.

فیلم Invictus هم چنین نشان می دهد که چگونه نلسون ماندلا در طول زندگی شخصی خود و به خاطراعتقادات سیاسی اش بهایی بس گزاف پرداخته است. بهای بیگانگی با همسر و دختر بزرگش. او کاملا تنها زندگی می کند و وقتی از او در مورد خانواده اش می پرسند می گوید: «چهل و دو میلیون جمعیت آفریقای جنوبی همگی اعضای خانواده من هستند.»

در فیلم Invictus مورگان فریمن درنقش پرزیدنت نلسون ماندلا هنگامی که تصمیم می گیرد تا بازیگران سفید پوست را هم وارد تیم ملی «رگبی» تازه آفریقای جنوبی کند با مخالفت شدید مشاوران خود روبرو می شود اما ماندلا به آن ها می گوید: «بخشش به آزادی روح کمک می کند برای همین شفقت یکی از قدرتمندترین سلاح های بشری به شمار می رود.»

این مخالفت ها بعدها در سال ۱۹۹۵ و هنگامی که ماندلا تیم «رگبی» «اسپرینگ باکس» را علیرغم ضعیف بودن و صرفا به خاطر سال ها میزبانی مسابقات رگبی وارد جام جهانی می کند می گوید: «ما باید به این هم وطنان خود نشان دهیم که ما آن موجودات ترسناکی که آن ها گمان می کنند نیستیم. ما باید با گذشت و شفقت خود آن ها را غافلگیرکنیم.»

در اینجا ماندلا برای رسیدن به این هدف والا و با استفاده از جاذبه شخصی که از آن برخوردار است به سراغ کاپیتان تیم رگبی آفریقای جنوبی «فرانسوا پیه نار» می رود که نقش او را در فیلم «مت دیمون» بازی می کند تا از او تقاضای کمک و همکاری کند.

کلمه Invectus از شعری به همین نام به قلم «ویلیام ارنست هنلی»یکی از شعرای مورد علاقه نلسون ماندلا گرفته شده است. ماندلا به ویژه به دو خط آخر این شعرعلاقه خاصی دارد:
« من ارباب سرنوشت و تقدیر
و ناخدای روح خود هستم».