عالم خواب و رویا تنها شرایطی است که انسان ها آن را در کمال تنهایی تجربه می کنند. حالا چه این خواب، رویایی شیرین باشد یا کابوسی وحشت انگیز و هولناک.
اما به زمانی بیاندیشید که دیگران بتوانند عملا به دنیای خواب و خیال ما وارد شده و با استفاده از یک تکنولوژی تازه رویاهای ما را به میل و اختیار خود شکل بدهند و ازاین طریق به درونی ترین و محرمانه ترین افکار ما پی ببرند، آن ها را بربایند و حتی بتوانند تصور واندیشه های ناشناخته و تازه ای را در عمق ضمیر ناخودآگاه ما بکارند و به ما بقبولانند که این افکار از آن خود ماست!
این همان جهان علمی تخیلی تازه ای است که «کریستوفر نولان» کارگردان و نویسنده فیلم «آغاز» Inception برای تماشاگران خود به وجود آورده است. فیلمی که «کنت توران» منتقد سینمایی روزنامه لس آنجلس تایمز آن را «فیلمی بی نهایت هیجان انگیز در ژانر فیلم های علمی تخیلی» خوانده است و فیلمی که «داستان آن به اندازه ای ترسناک و مرتعش کننده است که تماشاگر را تا حد یک اختلال فکری عظیم تحت تاثیر قرار می دهد».
«آغاز» یک فیلم سرگرم کننده علمی تخیلی است که انتظار می رود در نخستین هفته نمایش، رکورد فروش فیلم های تابستان امسال را بشکند. در طول تماشای این فیلم، تماشاگر دچار هیجانات عصبی و دگرگونی های پیش بینی نشده ای می شود اما مهم تر از همه این سئوال را برای او پیش می آورد که آیا می تواند امشب یک بار دیگر با خیال راحت و در امنیت کامل به خواب برود؟
فکر اولیه فیلم Inception نخستین بار در ١۶ سالگی به سراغ کریستوفر نولان آمد و اولین نسخه فیلمنامه آن هم بیش از ٨ سال پیش نوشته شد. زمانی که نولان با دو فیلم «شروع بتمن» Batman Begins و «شوالیه تاریکی» Dark Knight با موفقیت به صحنه سینمای «محبوب» و «توده پسند» آمریکا قدم گذاشت. فیلم های موفق و پرفروش دیگری چون «ممنتو» Memento، کریستوفر نولان را در شرایطی قرار داد که بتواند از بازیگری در حد «لئوناردو دی کپریو» و ۶ بازیگر نامزد و برنده جایزه اسکار دیگر برای ایفای نقش در این فیلم تازه خود دعوت به همکاری کند. فیلمی که تهیه آن بیش از ١۶٠ میلیون دلار هزینه داشته است.
در واقع«آغاز» فقط یک فیلم معمولی علمی تخیلی درباره خواب و بیداری نیست بلکه از روندی خیال انگیز، بی سابقه و غیرمتعارف بر روی پرده سینما برخوردار است که تماشای آن را از توصیف آن آسان تر می سازد. چرا که توضیح چگونگی پیوستگی بخش های مختلف داستان فیلم بسیار دشوار است و تماشاگر در لحظات مختلف فیلم دائما درحال حدس و گمان است که تا یک لحظه دیگر چه اتفاقی خواهد افتاد؟
گاه تماشاگر از خود می پرسد آیا این هم خواب ورویایی است یا واقعیتی خیال انگیز و این شخصیت ها در خواب به سراغش آمده اند یا در دنیای واقعی! با این همه ساخت فیلم همواره تماشاگر را در مسیری قرار می دهد که قدم به قدم با شخصیت های فیلم در حرکت است و به صورتی لحظه به لحظه به ماجراهای تازه ای که در فیلم آشکار می شود پی می برد.
فیلم «آغاز» درعین حالی که از فرمی مدرن و کم سابقه برخوردار است اما به صورتی از جلوه های قدیمی تر فیلمسازی نیز بهره برده است و به شیوه فیلم های معروف به «نوآر» Noir ساخته شده و از عواملی چون «زن افسونگر»، «عشق نافرجام» و تصمیم شخصیت اصلی برای انجام «یک عمل خطرناک آخری» برخوردار است.
لئوناردو دی کپریو در فیلم «آغاز» نقش «دووم کاب» Doom Cobb دزد آینده ای را بازی می کند که تخصص او بهره برداری از مغزهای خوابیده است. همکار او آرتور (با بازیگری جوزف گوردن لویت) به کار با دستگاه های کامپیوتری که این کار را ممکن می سازد اشتغال دارد. دی کپریو(کاب) به مردی به نام «ساتیو» یک تاجر متمول ژاپنی که در حال خواب دیدن است معرفی می شود. ساتیو از کاب می خواهد تا یکی از مشکل ترین و خطرناک ترین عملیات تزریق فکر را روی فرد مورد نظر او«فیشر» که رئیس بزرگترین شرکت تولید سوخت جهان است انجام دهد.
پاداش کاب (لئوناردو دی کپریو) که به خاطرسوابق خود قادر به بازگشت به آمریکا و دیدن فرزندانش نیست، رفع سوء پیشینه و امکان بازگشت دوباره به آمریکا خواهد بود.
در اینجاست که «کاب» تصمیم می گیرد گروهی متخصص را برای انجام این آخرین کار گردهم آورد. به این صورت او علاوه بر آرتور (متخصص تکنولوژی دزدی از ضمیرناخودآگاه) از «ایمز» - شخصی که می تواند خود را به هر شکلی که می خواهد در آورد دعوت به همکاری می کند. هم چنین «یوسف» که یک دانشمند رشته شیمی است و معجونی را درست می کند که افراد را به خوابی عمیق فرو می برد و بالاخره پدر زن «کاب» - مایلز- با بازی مایکل کین نیز به او کمک می کند تا با معمار آرشیتکتی به نام «آریادنه» آشنا شود.
شخصیت های فیلم همه از نام های اسطوره ای برخوردارند و از آریادنه (با بازی الن پیج) که آخرین عامل انجام این ماموریت خطیر است، برای تعبیه فضای رویای شخص مورد نظر استفاده می شود.
لحظات هیجانی فیلم هنگامی اوج می گیرد که شخصیت های اصلی فیلم متوجه می شوند که درون رویای «فیشر» با موارد پیش بینی نشده ای روبرو هستند. در اینجاست که «کاب» تصمیم می گیرد از زن افسونگری به نام «مال» برای نفوذ بیشتر در رویای «فیشر» استفاده کند. نقش «مال» را در فیلم «آغاز» بازیگر برنده جایزه اسکار فرانسوی «ماریون کوتیلارد» بازی می کند. کریستوفر نولان معتقد است بازیگران برجسته ای چون «کوتیلارد» می توانند به ایجاد ارتباطی احساسی با تماشاگر کمک دهنده باشند.
دلیل موفقیتی که کریستوفر نولان در استفاده از عوامل گوناگون در فیلم های خود دارد اهمیت و توجهی است که این فیلمساز به جزئیات می دهد. «نولان» یکی از نادر کارگردانانی است که بنا بر گفته معروف «اسکات فیتزجرالد» در فیلم «آخرین سرمایه دار بزرگ» می تواند «کل معادلات یک فیلم را در مغزخود انجام دهد.»
موفقیت «کریستوفر نولان» در انجام این مهم باعث شده است که او نیز چون «کلینت ایستوود» هربار با یک ورق برنده و یک فیلم خلاق و موفق تازه به میدان بازگردد. هم چنین قدرت خلق تصاویر و مناظر هرگز دیده نشده روی پرده سینما نیز از دیگر خواص کارهای «نولان» است که می تواند پیش پا افتاده ترین عوامل را تبدیل به صحنه هایی حیرت انگیز و سرشار از جلوه های ویژه کند.
فیلم «آغاز» در ۶ کشور مختلف فیلم برداری شده است و اغلب صحنه های ماجراجویانه و پرتحرک آن بدون استفاده از وسائل کامپیوتری ساخته شده است. از جمله مناظری حیرت انگیز از یک قطار٣٠ متری در حال حرکت که ناگهان از درون راهروی باریک هتلی وارد یکی از خیابان های اصلی «داون تاون» لس آنجلس می شود. یا یکی از بلوارهای معروف شهر «پاریس» که علیرغم وجود آهن و سیمان، لوله می شود و دوباره باز می شود و به صورت یک پارچه دراز و سبکی در می آید که در وزش باد تکان می خورد.
نولان دراین مورد به مجله «سینماتوگرافر»Cinematographer می گوید: «من همیشه کوشیده ام تماشاگرم را به درون ماجراهای فیلم بکشانم. مثل شخصی که از بالای تپه ای بی اختیار به پائین غلط می زند، همیشه دوست دارم تماشاگر را بدون اراده با ماجراهای هیجان انگیز فیلم همراه کنم.»