قتل های سریالی زنان و دختران، پدیده ای نوظهور به نام ناموس جامعه

کتاب فاجعه خاموش تنها به قتل های ناموسی خانوادگی پرداخته است. اما در دوران جمهوری اسلامی قتل ناموسی شیوه دیگری یافته که دیگر به درون خانواده محدود نمی شود.

قتل های سریالی دختران و زنان که در تاریخ معاصر ایران به جز یک مورد همگی پس از انقلاب اسلامی روی داده است، نیز می تواند در شمار این گونه قتل ها قرار گیرد.

همه این قاتلان علت قتل را پاک سازی جامعه و ریشه کن کردن فساد و از میان برداشتن زنان خیانت کار یا خیابانی و در واقع حفظ ناموس جامعه اعلام کرده اند. سعید حنایی عامل قتل سریالی ۱۹ زن در مشهد، معروف به قاتل عنکبوتی، حتی دم از آن می زد که طرح کشتن ۱۵۰ زن را در نظر داشته است.

در آن زمان روزنامه هایی چون کیهان حق را به جانب او می دادند و برخی از مقام های مذهبی حتی به دفاع از او برخاستند. پسرش نیز در رسانه صدا و سیما باافتخار اعلام کرد که راه پدر را ادامه می دهد. در قتل های محفلی کرمان، شش بسیجی مسلمان گناه کاران را می ربودند و محاکمه می کردند و حکم سنگسار یا غرق در آب می دادند. خفاش شب تهران یا غلامرضا خوشرو، قاتل ۱۶ زن، مدعی بود که می خواسته انتقام شوهران را از زنان خطاکار بگیرد.

قتلهای با طناب سفید به دست مجید سالک محمودی که گفته می شد دست کم ۱۰۰ زن را کشته بود و پس از اعتراف به ۴۹ قتل در زندان به نحوی مشکوک خودکشی کرد، قتل های سریالی معروف به گره روسری، قتل های سریالی کرج ، ماهشهر ، ورامین و آبادان. در همه این موارد قاتلان انگیزه خود را پاک کردن جامعه از فساد قلمداد کرده اند. به نظر می رسد که این قتل ها را هم می توان در شمار قتل های ناموسی دانست. با دو تفاوت عمده. قتل های ناموسی خانوادگی در نظام ها و فرهنگ های قبیله ای و میان خویشاوندان و محارم مذکر در نواحی حاشیه ای کشور روی می دهد، اما قتل های سریالی معمولا درشهرهای بزرگ و میان مهاجران و حاشیه نشینان این شهر ها دیده می شود. در میان روستاییان مهاجری که بر اثر فقر از ریشه های امن محیطی و هویت اجتماعی و فرهنگی و اخلاقی خود کنده شده اند ودر رویارویی با نظام شهرنشینی خود را تحقیر شده و بی هویت و حاشیه ای و غریبه و محروم از مظاهر فریبنده شهری می یابند. مظاهری که مدام در برابر چشمان شان است و اغوایشان می کند. قاتلان سریالی معمولا قربانیان خود را شکار می کنند و آشنایی قبلی یا ارتباط خویشاوندی با آنان ندارند. بررسی دلایل این پدیده البته خود نیاز به تحقیقی جداگانه دارد.

شوهرکشی:

پدیده شوهرکشی شکل نوینی از جنایت است که در دوران حکومت جمهوری اسلامی باب شده و توسط زنان صورت می گیرد. انگیزه این زنان برای این قتل ها ربطی به مسائل غیرت و تعصب ناموسی ندارد. بلکه غالبا به دلیل خشونت بیش از حد مردان در خانه ، اعتیاد و بیکاری و عدم برخورداری زنان از حق طلاق روی می دهد. در این مورد زنان برای آژادشده از وضعیت دردناکی که هیچ راه گریزی ازآن وجود ندارد، چاره رادرکشتن شوهر می یابند. این پدیده نیز به بررسی جداگانه نیاز دارد و در مقوله این مقال نمی گنجد.