«نوروز در زندان»، هدیه هاتف خواننده ساکن لس آنجلس به زندانیان سیاسی در ایران

«نوروز در زندان»، هدیه هاتف خواننده ساکن لس آنجلس به زندانیان سیاسی در ایران

تک ترانه «ققنوس» و ویدیوی همراه آن به نام «نوروز در زندان» کار تازه ای است از هاتف آهنگساز، ترانه سرا و خواننده ساکن لس آنجلس که معتقد است هرچند فرارسیدن بهار و نوروز دوران شادی و شادمانی است اما نبایست در این ایام زندانیان سیاسی را فراموش کرد. هاتف که در روزهای پایانی سال گذشته به طورتمام وقت به کار اجرا و ضبط ترانه «ققنوس» و تهیه ویدیوی همراه آن اشتغال داشته این ترانه را به هموطنانی که نوروز را در زندان می گذرانند هدیه کرده است.

http://www.youtube.com/watch?v=3TK93VK7JDE

ویدیوی ترانه ققنوس که نام «نوروز در زندان » رابه خود گرفته است مملو از تصاویری است در رابطه با مبارزات ایرانیان آزادیخواه و دربند کشیده جنبش های اخیر مردمی در ایران که در آن از جلوه های ویژه خاصی استفاده شده است. «ققنوس» درشرایطی منتشر می شود که به اکثر زندانیان سیاسی که در جریان راهپیمایی های پس از انتخابات در خیابان های ایران دستگیر و زندانی شده اند، درایام نوروز اجازه ملاقات با خانواده های آن ها داده نشده است. هم چنین با پخش اخبارتاثرآور دیگری در این رابطه، فشارها و محدودیت های طاقت فرسا و غیرانسانی رژیم بر زندانیان سیاسی اوین و گوهردشت، از جمله انتقال آنان به سلول های انفرادی درایام عید، آلوده ساختن و سپس قطع آب نوشیدنی آن ها برای مدت های طولانی همه و همه درکلام های ترانه تازه ققنوس و «نوروز در زندان» انعکاس یافته است.

هاتف این آهنگ را براساس شعری که توسط یکی از شاعران جوان و مبارز داخل ایران برای او فرستاده شده ساخته است وتنظیم آن هم به عهده یکی از همین هنرمندان داخل کشوربوده است که هاتف از بردن نام واقعی آن ها خودداری می کند.او می گوید:«حقیقت این است که ما هیچوقت نمی توانیم در این ایام شادی و شعف نوروزی زندانیان از جان گذشته سیاسی را از یاد ببریم. من کارخوانندگی را با زنگ تفریح آغاز کردم اما زندگی زنگ های جدی تری هم دارد. من فکر می کنم دوران خاکستری غربت میدان محکی بر کارنامه یک یک ماست. برای همین هم با گوشت و خونم، با تمام نفس هایم، با تمام وجود و زندگیم پشت سر نسل جوان امروز ایران ایستاده ام.»

هاتف خود را هنرمندی متعهد و مسئول می داند که می خواهد طنین پژواک دردها و رنج های هموطنانش باشد. او در طول سال های زندگی در لس آنجلس همواره متاثر از حوادث دردآوری که برای مملکت و مردمش رویداده کوشیده است تا رسالت خود را به عنوان یک هنرمند متعهد درحدامکان به انجام رساند:«ما خواننده، نوازنده، شاعر،آهنگساز،و نویسنده چه بسیار داریم اما کمبود و درد بزرگ غربت ما انسان متعهد ایرانی است. بسیاری می خوانند، می سرایند، می نویسند، می گویند اما اغلب آن ها به درد زباله دان تاریخ بدون مصرف می خورد. آنچه ماندگار است اثرات راویان مومن و متعهد راه آزادی است که سینه به سینه به نسل های آینده منتقل می شود!»

هاتف درسال ١٩٨٣ به جرگه خوانندگان ایرانی ساکن لس آنجلس پیوست که در آن زمان هم چون امروز لازمه این کار، ساختن یک آلبوم تفریحی و تجارتی بود. این آلبوم «زنگ تفریح » نام داشت:« زمانی درایران چشم بازکردم و خودم را آماده حضور در صحنه زندگی دیدم که ناگهان انقلاب از راه رسید و من هم مانند هم نسل های خود با این موج به راه افتادم. بدون آن که هیچ یک از ما کوچکترین آگاهی و یا شناختی از مسائل سیاسی داشته باشیم. هرروز در خیابان ها به دنبال هیجانات جوانی روان بودیم اما همین انقلاب خیلی زود به ما آموخت که باید تاوان هیجانات بی منطق را داد. تاوان من هم در آن زمان خروج از کشورم بود. سال هایی از عمر و جوانی مان هدررفت تا این تجربه را بیاموزیم که صحنه سیاست، بازی های پشت پرده زیادی دارد!»

هاتف که کار خوانندگی را از رادیو ایران آغاز کرد در همان روزهای اول پس از انقلاب دریافت که امکان فعالیت سالم وجود ندارد و باید تابع دستورات و سفارش های اجباری بود و به همین دلیل بنا برگفته خودش «عطای کار را به لقایش » بخشید و از ایران خارج شد:«امروز که شرایط زندگی در اروپا و آمریکا را از نزدیک لمس می کنیم تازه دریافته ایم که چه بر سرمردم ما آمده است. شاید این میدان آزمایشی بود برای ما تا خود را محک بزنیم و دریابیم نسل جوان ما و کشور ما چه کمبود هایی دارد وباید به دنبال چه آرمان هایی باشد. به نظرمن این ما تبعیدی ها هستیم که وظیفه داریم صدا و دردهای مردم کشورمان را انعکاس بدهیم واز شرایط کنونی استفاده کنیم و بازگو کننده دردها و رنج های مردمی باشیم که ما نیز بخشی از آنان به شمار می رویم.»

درحال حاضر ویدیو وترانه تازه ققنوس و نوروز زندانی روی سایت اینترنتی یوتیوب دردسترس علاقمندان است. هاتف دراین مورد می گوید:«دربخش هایی از این ویدیو من در خیابان های هالیوود با آمریکایی هایی روبرو شده ام که با دیدن تی شرتی که روی آن به انگلیسی نوشته «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» از من در مورد این مسائل پرس و جو می کنند. این یک واقعیت است. در این دهکده جهانی امروز همه به ویژه آمریکایی هایی که من با آن ها سروکار دارم نگران شرایط مردم ایران می باشند. همه می خواهند بدانند برسر این مردم چه آمده و امیدوارم که عکس العمل ها و اهمیتی که مردم برای وضعیت زندانیان سیاسی از خود نشان می دهند و این ترانه به صورتی به گوش هموطنان دربند ما در زندان های ایران برسد.»