نماز جمعه رفسنجانی:
سخنان رهبر ایران در نماز جمعه ۲۹ خرداد ۸۸ (یک هفته بعد از آخرین انتخابات ریاست جمهوری) سمت گیری آشکاری به ضرر معترضان به نتایج رسمی آن رای گیری بود و به افزایش تظاهرات و درگیری های خیابانی منتهی شد.
۴ هفته بعد اعلام شد که نماز جمعه ۲۶ تیرماه به امامت هاشمی رفسنجانی برگزار خواهد شد. به نظر می رسید که نظام در آن شرایط به امید آرام تر کردن اوضاع، اما به اکراه تن به امامت جمعه آقای رفسنجانی داده بود. هاشمی در این نماز جمعه برای اولین بار از واژه بحران برای توصیف آن چه در کشور اتفاق افتاده بود استفاده کرد. او با اشاره به تردیدهایی که در مورد رای گیری انتخاب رییس جمهوری پیش آمده، اشاره کرد و پیشنهادهایی برای برون رفت از بحران ارائه داد. وی پیشنهاد کرد همه از قانون تبعیت کنند، زندانیان سیاسی آزاد شده و از آن ها دلجویی شود و فضایی برای فعالیت آزادانه رسانه ها به وجود آید.
آقای رفسنجانی در بخش دیگری از سخنانش گفت «(آیت الله خمینی) مبنای فقهی و همه چیزشان این بود که حکومت اسلامی بدون حضور مردم نمی شود. اگر مردم راضی نباشند این حکومت انجام نمی شود. ... پیامبر اسلام در سال آخر عمرش به علی ابن ابیطالب پسر عم خود و امام اول شیعیان گفته بود، «تو ولی این امت هستی و ولایت مال توست، چیزی که خدا به تو داده است. ... اگر دیدی این مردم راضی بودند و تو را قبول کردند، ... شما بپذیر و متولی امر شو. ... اگر دیدی اختلاف دارند و نیامدند،» مسئولیت را بخودشان واگذار کن و بگذار کاری را که «می خواهند انجام دهند.» رفسنجانی تاکید کرد «شما می دانید که از لحاظ قانون اساسی همه چیز کشور ما به رای مردم است . ... این جمهوری اسلامی یک لفظ تشریفاتی نیست. هم جمهوری است و هم اسلامی است. ... مطمئن باشید که اگر یکی از این دو تا آسیب ببیند ما دیگر آن انقلاب را نداریم. اگر اسلامی نباشد اصلا داریم به بیابان و بیراهه می رویم و اگر جمهوری نباشد اصلا قابل تحقق نیست.»
آقای رفسنجانی در سخنرانی اش بار دیگر به مثالی از صدر اسلام متوسل شد و تاکید کرد، باوجودی که (بنا به اعتقاد شیعیان) علی ابن ابیطالب می بایست پس از پیامبر اولین خلیفه مسلمین باشد، علی ۱۹ سال خانه نشین بود و وقتی که دوباره مردم آمدند،... پذیرفت.(۱)
خواص بی بصیرت
از دید تندروها و به ویژه رهبر جمهوری اسلامی، اظهارات رفسنجانی او را کاملا و به صورتی نابخشودنی در اردوگاه طرف مقابل قرار داد. به همین دلیل، این آخرین باری بود که به این روحانی کهنسال اجازه داده شد تا به عنوان امام جماعت نماز جمعه تهران را برگزار کند. بلافاصله بعد از این نماز هم حملات با ذکر نام و نشانِ آقای رفسنجانی در رادیو تلویزیون دولتی، مطبوعات و وبلاگ های وابسته به جریان حاکم شدت گرفت.
جز هاشمی، جمع دیگری از مقام های ارشد در جمهوری اسلامی، نظیر حجج اسلام حسن روحانی و علی اکبر ناطق نوری هم از موضع گیری صریح در جریان حوادث تابستان ۱۳۸۸ خودداری کردند. اما طبعا سکوت توام با عدم رضایت رفسنجانی وزن دیگری برای رژیم و مخالفانش داشت. رفسنجانی در مراسم تنفید دور دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد در ۱۲ مرداد ماه ۸۸ شرکت نکرد. آیت الله خامنه ای در سخنانی در این مراسم و به عنوان نشانه دیگری از موضع انعطاف ناپذیرش تظاهرات مردمی در اعتراض به نتایج رسمی انتخابات ریاست جمهوری را تقلیدی مغلوط و کاریکاتوری از انقلاب ۱۳۵۷ خواند.
اوج نارضایتی رهبر ایران از سکوت معنی دار و موضع گیری هاشمی رفسنجانی زمانی معلوم شد که خامنه ای در این مراسم به مردود شدن تعدادی از خواص بی بصیرت در جریانات اخیر اشاره کرد. به گفته دکتر مهدی خزعلی یکی از مشهورترین وبلاگ نویس های درون ایران، از آن پس خواص بی بصیرت به صورت اسم مستعار هاشمی رفسنجانی درآمد.(۲)
پس از کناره گیری از انتخابات ریاست مجلس خبرگان رهبری، آقای هاشمی تنها به صورت یکی از ۸۶ عضو آن در آمده است. رفسنجانی سخنران زبردستی است و در استفاده از ایما و اشاره و گفته های مبهم و چند پهلو استاد. اما در کمتر از دو ماهی که از انتخابات ریاست آن مجلس می گذرد، دو سخنرانی بسیار صریح ایراد کرده و پیامی غیر منتظره و به همان اندازه صریح فرستاده است:
اول، پیش از کناره گیری اش در سخنانی شبیه گفت، اگر مردم (به رژیم) وفادار باشند، مشکلی نخواهد بود، «ولی تفرقه دارد جدی می شود و باید مردم را منسجم کرد.» آمار و وعده دروغ دادن، تخلف از وعده کردن و شعار بی محتوی دادن، فریب دادن و تهمت زدن «خیلی شایع شده است.» دختران فراری و وضعیت (فحشا) در خیابان ها را که سعی می کنیم کمتر بگوئیم، «به مسائل جدی تبدیل شده است.» «با زور و ترساندن کار پیش نمی رود، ... مردم را باید معتقد به احکام بار بیاوریم.»(۳)
بار دیگر هاشمی رفسنجانی این صراحت را با عبارات دیگری در پیامش به مناسبت نوروز ۱۳۹۰ تکرار کرد. به گفته او، واقعا مسائل اخلاقی ما آسیب دیده و متاسفانه رواج شیوه های مذموم مانند دروغ، تهمت، ادعاهای بی خود، وعده های غیرممکن و ... اعتماد عمومی را مخدوش کرده است. او در انتها از این نیز فراتر رفت و با اشاره ای آشکار به از پرده بیرون افتادن تضادها در جمهوری اسلامی یادآوری کرد، «دشمنانی که حقیقتا در کمین ما هستند، متاسفانه از کم و کیف اختلافات داخلی و علل آن آگاهی دارند. برایشان روشن است که اختلافات جدی شده و محدود به اصولگرایان و اصلاح طلبان نیست.(۴)
و سرانجام، بعد از درگذشت پدر میر حسین موسوی، آقای هاشمی پیام تسلیتی برای خانواده موسوی فرستاد که در صراحت لهجه از سخنرانی و بیانیه پیشین بسیار بی پرده تر است.(۵)
او در این پیام مهندس موسوی (شاخص ترین نماد فتنه از دید نظام) را که در حبس خانگی است و رژیم حتی به او اجازه نداد پدرش را در بستر مرگ و برای آخرین بار ملاقات کند، رشید و خدوم خطاب کرد، و ایراد یکی از اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز در خصوص واژه های به کار گرفته در این پیام نیز باعث شد تا آقای رفسنجانی مجددا بر صحت و ضرورت بکارگیری آن تاکید کند.(۶)
در یک کلام ،سئوال این است، اگر از دست دادن ریاست مجلس خبرگان اصلی ترین عامل صراحت لهجه آقای رفسنجانی در دو ماه اخیر است، آیا کنار گذاشتنش در اواخر سال جاری از ریاست مجمع (مشورتی و تشریفاتی) تشخیص مصلحت نظام نیز به بی پرده گی و بی پروائی در پیام رسانی اش منجر نخواهد شد؟
پانوشت ها:
(۱)http://dalba.wordpress.com/2009/07/17/ayatollah-hashemi-rafsanjani/
(۳)http://raminkeshtkar.blogfa.com/post-653.aspx
(۴)http://www.shafaf.ir/fa/pages/?cid=49244