هشتاد و نهمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ در زندان گوهردشت روز پنجشنبه هشتم اردیبهشت ۱۴۰۱ به دومین جلسه ارائه کیفرخواست نهایی از سوی دادستان های پرونده در استکهلم سوئد اختصاص یافت.
بخشی از تلاش دادستانها در این جلسه اثبات حضور حمید نوری متهم پرونده در روزهای وقوع اعدام ها در زندان گوهردشت بود.
دادستان به همین منظور نخست در مورد شرایط زندان گوهردشت در دوران اعدام ها توضیحاتی داد. او زندان گوهردشت را در ایام اعدام ها به «کارخانه کشتاری» تشبیه کرد که کارکنان آن باید تمام وظایف خود را با سازمان بندی صحیح و به موقع و با سرعت بسیار زیاد و به نحو احسن به انجام می رساندند. هیچیک از کارکنان زندان حق گرفتن مرخصی را– حتی در شرایط ویژه و فوق العاده شخصی – نداشتند. دادستان برای اثبات ادعای خود به شهادت رحیمی و اظهارات حسین فارسی در کتابش رجوع کرد. رحیمی با گوش خود مکالمه بین دو تن از کارکنان زندان را شنیده. یکی از آنها از عدم رضایت خود برای حضور در زندان و نداشتن امکان مرخصی صحبت کرده است.
قضاوت دادستان های پرونده این است که طبق اسناد کتبی و شفاهی دادگاه، کارکنان زندان گوهردشت در دوران اعدام ها بسیار روزهای شلوغ و پراسترسی داشته اند و مسئولیت اصلی به اجرا گذاشتن دستور خمینی بویژه بر دوش هیات مرگ، ناصریان، لشکریان و حمید نوری بوده است.
دادستان تاکید کرد که نکته مبهم در اینجا شناسایی جایگاه متهم به عنوان فرد شماره دو یا سه از نظر میزان مشارکت و اثرگذاری در پروسه اعدام ها در زندان است. او گفت در دوران اعدام ها ناصریان به عنوان رئیس زندان و حمید نوری به عنوان معاون و جانشین او در زندان گوهردشت فعال بوده اند. از سوی دیگر برخی ادعا می کنند که ناصریان هم ریاست زندان را داشته و هم دادیار آن بوده است.
دادستان قویا اعلام کرد که به هرجهت حمید نوری براساس مدارک دادگاه تریبونال ایران، کتاب ایرج مصداقی، و کتاب جعفر یعقوبی در دوران اعدام ها در زندان گوهردشت بوده و نقش تعیین کننده ای نیز در اعدام های در آن زندان داشته است.
دادستان در این باره به مقاله ای از ایرج مصداقی استناد کرد که هشت سال پس از اعدام ها آن را نوشته است. البته ایرج مصداقی در آن مقاله نام حمید عباسی را به اشتباه «عباس» نوشته است و از او بعنوان دستیار دادستان نام برده است. محمود رویایی نیز در کتاب خود از نقش فعال متهم صحبت کرده است. دادستان در این قسمت برای اثبات حضور نوری در زندان گوهردشت به مصاحبه ای با حسن گلزاری و ویدئویی از محمود رویایی نیز اشاره کرد. دادستان گفت رویایی از ناصریان و حمید نوری به عنوان افرادی نام برده است که از صبح تا شب در جريان اعدام ها در زندان گوهردشت بشدت فعال و مشغول بوده اند. نصرالله مرندی نیز در ویدئویی از ناصریان، لشکری و حمید نوری به عنوان افراد فعال در اعدام ها نام برده است.
دادستان از جو حاکم بر زندان گوهردشت در روزهای اعدام ها صحبت کرد و گفت: «موج اعدام ها چالش بزرگی برای زندان و مقامات آن بوده به طوری که گاهی حتی وقت کافی برای رسیدگی و اعدام زندانیان انتخاب شده برای اعدام نداشتند. هیات در روزهای اعدام تا دیروقت در زندان کار کرد. زندانی ها – برخی حتی چندین بار - به راهروهای مرگ برده شدند.»
مرورگر شما HTML5 را پشتیبانی نمی کند
حمید نوری در دفاعیه خود بارها در دفاعیات خود ادعا کرده که حدودا دو تا چهار ماه - در همان دوران اعدام ها- برای زایمان همسرش در مرخصی بوده است. دادستان با قاطعیت گفت براساس تحقيقات آنها درمورد شرایط آن دوران، امکان قبول مرخصی حمید نوری از سوی مقامات زندان در ایام اعدام ها نشدنی و کاملا مردود است.
دادستان توضیح داد که کارکنان زندان در طول اولین موج اعدام ها به بندها رفته و گروه ها و نفرات خاصی را انتخاب کرده و با خود برده اند. او گفت در موج دوم روش کارکنان تغییر کرده و اینبار تمامی افراد را از بندها منتقل کرده وبعدا اعدام شدگان را از بین آنها انتخاب میکردند.
دادستان به موضوع وقوع اعدام های اشتباه نیز پرداخت. او گفت: «از طریق اظهارات شفاهی شاهدان و ادله کتبی پرونده ثابت شده که زندانیانی به اشتباه اعدام شده اند و از سوی دیگر مقامات در پایان اعدام ها از زنده ماندن برخی از زندانیان نیز تعجب کرده اند.» دادستان برای اثبات حرفش به کتاب ایرج مصداقی اشاره کرد که در آن به اعدام اشتباهی مسعود دلیری پرداخته است. مسعود دلیری، زندانی زخمی بوده که پیش از اعدام از بلندی سقوط کرده و فلج شده بود. او را با برانکارد و با همان وضع و پیش از آنکه حتی در مقابل هیات مرگ قرار بگیرد، با همان حال به راهروی مرگ برده و بعدا در حسینیه اعدام کردند.
دادستان ها معتقدند که ثابت کرده اند حمید نوری در روز هفتم مرداد- یکروز قبل از شروع اعدام ها - برای انجام کارهای مقدماتی در زندان بوده است. این کاملا با ادعای متهم مغایرت دارد. همانطور که پیشتر گفتیم حمید نوری ادعا می کند در زمان وقوع اعدام ها برای زایمان همسرش از دو تا چهار ماه در مرخصی بوده است. دادستان برای رد این ادعا به مثال های بیشتری استناد کرد، برای مثال:
- حسین فارسی متهم و ناصریان را دیده است.
- سیامک نادری می گوید متهم را در حال بازرسی وسایل زندانیان دیده است.
- عبدالرضا شهاب شکوهی متهم را در زمانی که تلویزیون را از بند خارج می کردند، دیده است.
بسیاری نیز شهادت داده اند که متهم را در روز آغاز اعدام ها یعنی هشتم و نهم مرداد در زندان گوهردشت دیده اند. برای مثال:
- روبروشدن نصرالله مرندی با حمید نوری در بند در حالیکه به دنبال رضا زند آمده بود.
- حسین فارسی متهم را در راهروی مرگ دیده که در حال خواندن اسامی زندانیان اعدامی بوده است.
- شهادت افرادی مانند رضا فلاحی، نصرالله مرندی، علی ذوالفقاری، اصغر مهدی زاده و محسن زادشیر علی ذوالفقاری، اصغر مهدی زاده و فریدون نجفی آریا، که متهم را در حالت ها و موقعیت های متفاوتی در سوله و راهروی مرگ و به همراه ناصریان در زمان اعدام ها در زندان گوهردشت دیده اند.
- سیامک نادری او را دیده که به دنبال بهنام تبانی آمده است.
- حسین فارسی شهادت داده که در جریان ضرب و شتم توسط ناصریان حمید نوری نیز حضور داشته است.
دادستان در ادامه با ذکر نام شاهدان، مشاهدات آنها را از برخورد مستقیم شان با حمید نوری در زندان گوهردشت در روزهای دیگر تابستان ۱۳۶۷ به تفصيل توضیح داد. این مشاهدات از روزهای پیش از آغاز اعدام زندانیان عضو و هوادار سازمان مجاهدین خلق در موج اول، آغاز و تا پایان موج اول یعنی بیست و پنجم مرداد و حتی فراتر از آن، یعنی اعدام زندانیان چپ گرا در موج دوم ادامه یافت.
دادستان در اثبات حضور فعال متهم در اعدام زندانیان چپ به ادله کتبی و شهادت های شاهدان پرداخت و به مواردی مانند کتاب هاي مهدی اصلانی و مقاله رحمان درکشیده اشاره کرد.
دادستان توضیح داد که اعدام ها در نهم شهریور به بند «ملی کش» ها رسید. زندانیانی که قبل از نهم شهریور اعدام نشده و به بند برگردانده شده بودند موضوع اعدام ها را از طریق مورش به بند ملی کش ها اطلاع دادند. این پیام ها به بند زیرین، یعنی بند «اوینی ها» هم منتقل می شود.
دادستان در مورد شهادت ملی کش به آذرنوش همت الیزه ای اشاره کرد که گفته است در زمان حضورش مقابل هیات مرگ، حمید نوری و ناصریان پشت سر او ایستاده بودند. آذرنوش شهادت داده که همانجا سیدعباس رئیسی، دوستش را برای آخرین بار می بیند. نادر حدادی مقدم از بند اوینی ها مورد دیگری بود که دادستان از شهادتش به عنوان ادله اثبات حضور حمید نوری در دوران اعدام ها در زندان گوهردشت و نقش فعالش در پروسه اعدام ها استفاده کرد.
دادستان گفت: «مهدی اصلانی روز نهم شهریور برای بار دوم نزد هیات مرگ می رود. عبدالرضا شهاب شکوهی نیز دو بار در نهم و دهم شهریور در مقابل هیات مرگ قرار می گیرد. هیچکدام از این دو طرف در آن روز با حمید نوری مواجه نشدند. دادستان در مقابل به موارد اشاره کرد که در همان روز با متهم برخورد مستقیم داشته اند.» دادستان گفت غیر از موارد، شهادت های بسیاری ایراد شده که حضور نوری را در نهم شهریور در زندان گوهردشت تایید می کند.
دادستان در همین راستا مشاهدات ابوالقاسم سلیمان پور، جعفر یعقوبی و روم افشام را به تفصيل بیان کرد. از تعدادی از زندانیان اعدام شده در بند شش، از جمله حسین حاجي محسن، محمدعلی پژمان و ابراهيم نجاران نام برد. دادستان گفت که ابوالقاسم سلیمان پور، شاهد دادگاه اگرچه زمان دقیق انتقالش به راهروی مرگ را بخاطر نمی أورد، اما حمید نوری را در راهروی مرگ بخوبی بیاد می آورد. ابوالقاسم سلیمان پور شهادت داده که حمید نوری حتی در زمان شلاق خوردنش نیز حضور داشته است. شهادت جعفر یعقوبی نیز حضور حمید نوری و مشارکت او در اعدام ها را تایید می کند..
دادستان یکی از مهمترین مدارک خود در این پرونده را مدارک کتبی پروتکل ۱۶ اعلام کرد و گفت تصمیم نوری در خالی کردن تلفن همراهش بسیار در این پرونده مهم است. او احتمال دستگیری خود را می داده است. دادستان گفت او تلفن های بسیاری از مقامات زندان های گوهردشت، رجایی شهر و اوین را دقیقا شب قبل از پروازش به سوئد پاک کرده است.
دادستان در پایان جلسه نوبت صبح دادگاه رسما اعلام کرد که جای هیچ شک و تردیدی وجود ندارد که حمید نوری، متهم دادگاه در اعدام زندانیان مجاهد و بعد از آن زندانیان چپ گراها در تابستان ۱۳۶۷ نقش بسیار فعال و مهمی داشته است.
نوبت بعدازظهر دادگاه به قضاوت حقوقی پرونده اختصاص داشت. دادستان معتقد است که حمید نوری این جرم های وارده را با مشارکت سایر افراد انجام داده است و بطور مشخص وظایف خاصی را در اجرای حکم خمینی داشته است. دادستان می گوید حمید نوری در انجام این کارها اجبار یا ترسی نداشته است و مشخص شده که این اعمال را داوطلبانه و حتی با میل و اراده شخصی خودش انجام داده است. دادستان گفت کارهایی که حمید نوری در زندان گوهردشت در تابستان ۱۳۶۷انجام داده، جرم محسوب می شوند.
دادستان در مورد فرایند هیات مرگ توضیح داد که تحت هیچ شرایطی معادل فرآیند دادگاه های عادلانه نبوده است. اعدام ها، قتل غیرقانونی بوده است. اعضاء هیات حتی زندانیان را گول زده اند تا زندانیان متوجه عواقب پاسخ به سوال های خود نباشند. این کار حتی بر طبق نظام ایران قانونی نبوده است. دادستان گفت حتی دادگاه های انقلاب هم که معروف به نقض حقوق انسانی هستند هم عملکرد [غیرقانونی] هیات مرگ را نداشته اند.
یکی از مهمترین مواردی که دادستان ها به آن پرداختند، موضوع ارتباط بین جنگ ایران و عراق، عملیات فروغ جاویدان (یا مرصاد) و انگیزه رژیم ایران در دست زدن به چنین کشتاری بود. دادستان اعلام کرد که درگیری مسلحانه بین المللی بین ایران و عراق پیش از زمان وقوع اعدام ها در جریان بوده و بطور کامل متوقف نشده بود. با توجه به مشارکت شاخه نظامی سازمان مجاهدین خلق در عملیات فروغ جاویدان (یا مرصاد) و میزان این مشارکت به نظر می رسد که شرایط لازم برای شدت عملیات نظامی در این درگیری ها وجود داشته است.
دادستان توضیح داد که اعضای سازمان مجاهدین خلق مایل نیستند که این عملیات یک درگیری بین المللی در نظر گرفته شود. اما دادستان های پرونده معتقدند که تصمیم دادگاه را نه عقاید طرفین بلکه شرایط تعیین کننده می کنند.
دادستان توضیح داد که کارشناسان دادگاه قدرت اجرایی نظامیان، میزان نظامی بودن آنها و میزان مشارکت سازمان مجاهدین خلق در درگیری بین ایران و عراق را نیز مشخص کرده اند. کارشناسان معتقدند تعداد کشته شدگان در درگیری ها بالا بوده و شیوه استفاده از اسلحه و شدت عملیات فروغ جاویدان (یا مرصاد) زیاد بوده است.
براساس نظر دادستان ها همکاری بین سازمان مجاهدین خلق و عراق به مدتی طولانی ادامه داشته و به مرور زمان گسترش نیز پیدا کرده است. این علمیات باعث شده تا محبوبیت سازمان مجاهدین خلق در ایران کم شود. در عملیات چلچراغ که در هجدهم جولای ۱۹۸۸ رخ داد، کنترل و حمایت عراق در عملیات سازمان مجاهدین خلق مشخص تر شده است. دادستان گفت: «از تمام جهات مشخص است که چلچراغ حمله ای بوده که در جریان آن ارتش عراق و شاخه نظامی سازمان مجاهدین خلق بطور مشترک با ایران جنگیدند.»
دادستان پرونده نوری صراحتا گفت که عملیات فروغ جاویدان (یا مرصاد) نشان می دهد که عراق و سازمان مجاهدین خلق با یک برنامه مشترک، عملیات مشترکی را انجام داده اند. در این حمله نیروی هوایی عراق، سازمان مجاهدین خلق را حمایت می کرده است؛ حملهای که نهایتا سازمان مجاهدین خلق را مجبور کرد که در بیست و ششم ژوئیه ۱۹۸۸ عقب نشینی کنند.
دادستان توضیح داد که نیروهای هوایی عراق به اسلام آباد غرب نیامده اند. سازمان مجاهدین خلق از نظر لجستیکی و هوایی از حمایت عراق برخوردار بودند. دادستان گفت: «کارشناسی می گوید این یک تست هم برای صدام حسین و هم برای رهبران سازمان مجاهدین خلق بود... که مایل بودند با این عملیات، شورشی همگانی در مردم ایران ایجاد کنند.»
عراق از سیستم بمباران هوایی برخوردار بوده؛ ویژگی که سازمان مجاهدین خلق فاقد آن بود. دادستان می گوید این حمله های مقابل سازمان مجاهدین خلق با اعتماد به کمک و همکاری نیروی نظامی عراق صورت گرفت. دادستان معتقد است که سازمان مجاهدین خلق به تنهایی قادر به انجام عملیات و درگیر علیه رژیم ایران نبود و به عراق وابسته بودند. همزمان برای عراق هم این همکاری مزایایی داشت.
بسیاری از کارشناسان می گویند که درگیری میان اعضای مسلح سازمان مجاهدین خلق و رژیم ایران نقش مهمی را در ایجاد انگیزه در مجرمان [مقامات حکومت ایران] برای انجام اعدام ها بوجود آورد. دادستان گفت فتوای خمینی بهترین دلیل برای تایید ارتباط میان درگیری های مسلحانه و اجرای اعدام ها بوده است. تصمیم برای اعدام ها و به اجرا گذاشتن آنها از روی فتوا کاملا مشخص است.
دادستان گفت: «عملیات فروغ جاویدان با اعدامهای تابستان ۱۳۶۷ ربط مستقیم داشته است. زندانیان را بطور دسته جمعی به جای سازمان مجاهدین خلق درگیر در عملیات در مرزها مجازات کرده اند. جرقه اعدام های ۱۳۶۷ از عملیات چلچراغ و فروغ جاویدان شروع می شود. رژیم درک می کند که می تواند حمایت مردم را برای انجام این اعدام ها بخاطر عملیات مسلحانه سازمان مجاهدین خلق [در مرزها] کسب کند.»
دادستان در کل گفت معتقد است که عملیات فروغ جاویدان (یا مرصاد) دنباله یک عملیات مسلحانه بین المللی بوده است. او گفت بهرجهت ماده ۲۲۶ در قوانین بین المللی - چه در حالت درگیری مسلحانه بین المللی و چه در حالت درگیری مسلحانه غیربین المللی – در مورد این پرونده صدق می کند. براساس قوانین، رفتار خلاف حقوق عرف، مشمول مجازات می شود. برای مثال می توان به پرونده یوگاندا، یوگسلاوی قدیم و دادگاه های سوئد در ارتباط با نقض حقوق بشر اشاره کرد. دادستان گفت شرایط آنها همگی در این پرونده صدق می کنند.
دادستان در پایان اعلام کرد براساس تمام شواهد موجود در پرونده، معتقد است که حمید نوری - مطابق بند یک اتهامی- باید به اتهام جنایت جنگی از نوع شدید به «حبس ابد» محکوم شود. او باید در بازداشت نگاه داشته شود تا فرار نکند. او باید براساس اتهام قتل عمد با محدودیت در زندان باقی بماند. او باید پس از خاتمه محکومیتش از سوئد اخراج شود.
لازم به ذکر است که بعد از پایان دادگاه معلوم شد که مترجم سوئدی – ایرانی دادگاه در ترجمه درخواست حکم دادستان برای حمید نوری دچار اشتباه شده بود. او به جای عبارت «جنایت جنگی» از عبارت «جنایت علیه بشریت» استفاده کرده بود.
همانطور که قبلا نیز اشاره کردیم دادستان در جلسه امروز از دادگاه برای حمید نوری، متهم پرونده - براساس قوانین سوئد و قوانین بین المللی - به اتهام «جنایت جنگی» و«قتل عمد» تقاضای اشد مجازات یعنی حبس ابد کرد.
جلسه بعدی دادگاه فردا، جمعه نهم اردیبهشت با اولین جلسه دفاعیه وکلای مدافع شاکیان پرونده در استکهلم سوئد برگزار خواهد شد.