هفتادوپنجمین جلسه دادگاه نوری؛ کارشناسان: فتوای خمینی باعث اعدام بسیاری از انسان‌ها شد

تصویری از ویزایی که حمید نوری بوسیله آن وارد خاک سوئد و بلافاصله دستگیر شد.

هفتاد و پنجمین جلسه دادگاه حمید نوری، متهم به مشارکت در اعدام های تابستان ۶۷ در زندان گوهردشت روز پنج شنبه بیست و ششم اسفند ۱۴۰۰ با شهادت روزبه پارسی و یان یرپه به عنوان «کارشناسان» این پرونده در استکهلم سوئد برگزار شد.

روزبه پارسی سرپرست برنامه خاورمیانه و آفریقای شمالی موسسه امور بین الملل سوئد است.

نام روزبه پارسی در کیفرخواست دادگاه نوری درج شده است. حمید نوری نیز در قسمت از جلسات دفاع خود چند بار با اشاره به مواضع این کارشناس، از او به عنوان «پروفسور» یاد کرد.

روزبه پارسی خود را کارشناس تاریخ ایران معرفی کرد و گفت که مدت چهار سال برای اتحادیه اروپا کار کرده است و از دهه نود تا بحال در زمینه ایران تحقیق می‌کند. سوالات اعضای دادگاه از روزبه پارسی روی جنگ ایران و عراق، ماهیت سازمان مجاهدین خلق، و دلایل مخالفت حکومت ایران با این سازمان، عملیات مرصاد یا فروغ جاویدان و نقش حکومت عراق در آن متمرکز بود. از دیگر موارد مطرح شده، اصالت و علت صدور حکم یا فتوا از سوی آیت الله خمینی برای اعدام زندانیان سیاسی مخالف و بررسی اصالت فتوای دوم بود.

روزبه پارسی ابتدا در مورد سیستم سیاسی جمهوری اسلامی توضیح داد. او گفت حکومت ایران ضمن رهبری جامعه با نگرش اسلامی، کشف جدیدی انجام داد و تلاش کرد نقش ها و ایده های مذهبی خاص خود را به صورتی مدرن به اجرا درآورد. او در توضیح ماهیت و نقش ولایت فقیه گفت نوعی قیمومیت است که عالمی عهده دار آن شده و قیم تمام جمعیت و ملت می شود. او گفت بدین صورت سیستم ایران به دو قسمت تقسیم می شود که در یک طرف آن ولی فقیه به تنهایی قرار دارد.

روزبه پارسی در مورد نقش آیت الله خمینی گفت پس از انقلاب، خمینی مرجع یک قدرت زمینی شد و از لحاظ سیاسی باقی رقبای خود را کنار زد و آنها را کوچک کرد. پارسی انقلاب سال ۵۷ ایران را یک «انقلاب شاعرانه عاشقانه» توصیف کرد. او گفت قصد انقلابیون جایگزین کردن یک سیستم خوب به جای یک سیستم بد بود، اما گفته نمی شد که این اتفاق قرار است چگونه رخ دهد. او گفت تحول دیگر پس از انقلاب در ارتباط با زنان بود که آنها را «ناقص العقل» خواندند.

روزبه پارسی در پاسخ به نقش کمیته های انقلاب در کنترل جامعه، آنها را نزدیکترین نهاد به بدنه جامعه ایران خواند که با حضور در هر منطقه و محله ای، در را برای دست درازی های مختلف باز کرده بودند. او گفت مثل تمام سیستم های انقلابی تلاش این بود که سیستم قضایی و سیاسی را به دست بگیرند و دیسیپلین ایجاد کنند. تلاش شد تا سیستمی ایجاد شود که دکترین را به بچه ها یاد بدهد، معلم ها اخراج شوند، خط حکومت به آنان نشان داده شود و از سوی دیگر صحنه عمومی به دست گرفته شود. تلاش شد تا عملا وارد خانه تمامی مردم شوند و آنجا حکومت کنند.

روزبه پارسی در تحلیل سازمان مجاهدین خلق به عنوان یکی از گروه های سیاسی متفاوت و مخالف با حکومت جمهوری اسلامی گفت پدیده عجیبی از اسلام گرایی و سوسیالیسم است که فازهای مختلفی را در ایدئولوژی خود طی کرده است. آنها به شکلی از «کیش شخصیت» تبدیل شدند که خیلی با اسلام گرایان فرق داشتند، اما در اساس با فقها در تشکیل دولت اسلامی هم نظر بودند. این کارشناس کمبود و نبود آموزش مذهبی میان اعضای سازمان مجاهدین را در کل بزرگترین اختلاف میان اسلام گرایان با این سازمان ذکر کرد.

بخش هایی از سخنان و تحلیل روزبه پارسی در مورد علت حضور و تعداد مجاهدین در عراق، نوع ارتباط سازمان مجاهدین با عراق، موضوع کمک عراق به سازمان در عملیات فروغ جاویدان مورد انتقاد کنت لوئیس قرار گرفت. کنت لوئیس، وکیل مشاور برخی از شاکیان عضو سازمان مجاهدین خلق است که از آن اعدام ها جان بدربرده اند. پارسی پیشتر تحلیل کرده بود که رجوی برای فعالیت بیشتر به عراق رفت. عملیات فروغ جاویدان از درون خاک عراق انجام شد و باید ارتش عراق – مخصوصا نیروی هوایی آن - سازمان مجاهدین را کمک کرده باشد.

روزبه پارسی درباره نقش گروه های چپ مانند حزب توده ایران و نگاه خمینی به آنها نیز توضیحاتی داد. او گفت خمینی تا قبل از این که رهبری او را زیر سوال ببرند، به آنها فرصت داد، اما بعدا آنان را تحمل نکرد و کنارشان زد. او خمینی را فردی «انعطاف ناپذیر» خواند .

روزبه پارسی در مورد اصالت فتوا یا حکم خمینی گفت تردیدی در درستی آن وجود ندارد و واضح است که آن را خمینی نوشته است. او معتقد است که فتوا در واقع واکنش به عملیات نظامی مرصاد یا فروغ جاویدان بود.

روزبه پارسی در مورد فتوای دوم گفت برداشتش این است که حکم دوم وجود داشته و مربوط به «مرتد»ها بوده است.

روزبه پارسی ضمن تایید اعدام های تابستان ۶۷ گفت تفاوت این اعدام ها در این بود که این افراد (زندانیان اعدام شده)‌ محکومیت و حبس خود را گذرانده بودند و قرار بود آزاد شوند. اما آنها را بدون این که دوباره جرمی مرتکب شده باشند، بار دیگر قضاوت کردند.

شاهد دوم این جلسه دادگاه یان یرپه، یکی دیگر از کارشناسان این پرونده، بود. این کارشناس توضیح داد که پروفسور علم شناخت اسلام است و شش سال در این زمینه کار کرده است. او گفت علاقه خاصی به زبان مذهبی در محافل سیاسی داشته و کتاب‌های درسی نوشته که هم اینک در مدارس تدریس می شوند. این شاهد به توضیح سیستم قضایی مذهبی در ایران پرداخت.

نکته مهم در مورد این شاهد این است که کتاب خاطراتی از وقایع سال ۶۷ دارد. او همان زمان از طریق منابع ایرانی – عمدتا رسانه های گروهی بین المللی - از صدور فتوا و وقوع اعدام ها مطلع شد و آنها را پی گیری کرد. شاهد گفت درهمان زمان گزارش‌های روزانه را مطالعه و یادداشت می‌کرد، اما زمان دقیق آن را به خاطر نیاورد.

یان یرپه صحت صدور فرمان اعدام زندانیان از سوی خمینی تایید کرد و آن را «فتوا»یی خواند که دو روز بعد از عملیات مرصاد یا فروغ جاویدان صادر شد. او از آیت الله منتظری و چند آیت الله دیگر بعنوان مخالفظن این فتوا نام برد. او گفت حتی چندین تن از طرفداران منتظری و مخالفین این اقدام اعدام شدند. او گفت فتوای خمینی باعث اعدام بسیاری از انسان ها شد.

او گفت نمی تواند تضمینی بدهد که فتوا دستخط خود خمینی باشد، اما اگر نبود چنین تاثیری نمی گذاشت و چنین اتفاقاتی نمی افتاد.

از یان یرپه در مورد صحت فتوای دوم سوال شد. او گفت در اسناد و کتاب هایش نگاه کرده اما به چیزی در مورد آن برنخورده است.

یان یرپه درباره ماهیت فتوا توضیح داد که فرمانی از سوی یک رهبر «در زمان غیبت امام دوازدهم شیعیان» است که براساس ماده پنجم قانون اساسی ایران، صدور آن قانونی است. شاهد گفت از نظر دینی «فتوا» از احکام صادر شده یک دادگاه، قوی تر و جدی تر است. او گفت فتوادهنده، نماینده امام غایب است.

یان یرپه مواردی مانند موفقیت‌های زیاد عراق در جنگ، ترس ایران از کاربرد بیشتر گازهای شیمیایی از سوی عراق بعد از حلبچه، و مسلح بودن سازمان مجاهدین علیه حکومت را به عنوان برخی از دلایل صدور فتوا از سوی خمینی ذکر کرد. او گفت: «اینجا بحث دشمن ایدئولوژیک مطرح است و رژیم سعی می کند دشمنان ایدئولوژیکش را از بین ببرد.» او گفت سازمان مجاهدین خلق خطر جدی برای حکومت ایران بود. این کارشناس در مورد روابط مجاهدین با عراق تحلیل کرد که سازمان مجاهدین خلق پایگاه هایی را در داخل عراق داشتند و با حکومت عراق متحد شده بودند.

جلسه بعدی دادگاه فردا جمعه بیست و هفتم اسفند ۱۴۰۰ با شهادت عبدالرضا شهاب شکوهی در استکهلم برگزار خواهد شد.