حجم سبز، هدیه نوروزی گوگوش به هواداران جنبش سبز در ایران

حجم سبز، هدیه نوروزی گوگوش به هواداران جنبش سبز در ایران

تازه ترین آلبوم گوگوش، خواننده ای که از محبوبیتی جاودانه درمیان ایرانیان از نسل های مختلف برخوردار است به نام «حجم سبز» بتازگی توسط «سنچری رکورد» در لس آنجلس منتشر شده است.

این آلبوم که دوستداران گوگوش در سراسر جهان از مدت ها پیش در انتظار انتشار آن بوده اند نتیجه کوشش این هنرمند درانتخاب دقیق و آگاهانه ترانه ها وحضور آهنگسازان وترانه سرایان جوان تر و حتی تا حدی گمنام تربوده است. گوگوش که این روزها در مسیر تازه ای از زندگی هنری و اجتماعی همراه با حرکت های سیاسی قدم بر میدارد با این همکاری های جدید توانسته است کار تازه ای را ارائه دهد که از بسیاری جهات با آثار گذشته او تفاوت دارد.

ازجمله همکاری او با شاهرخ مشکین قلم بازیگر ورقاص ساکن فرانسه در ویدیوی تازه «من و گنجشکای خانه» است که کارگردانی آن را «احمد کیارستمی» برعهده داشته است.

گوگوش که به تاکید بسیاری از دست اندرکاران، هنرمندی ماندنی یا «همیشه بهار» محسوب می شود یکی ازخوانندگان برجسته موسیقی پاپ ایرانی است که علیرغم گذشت سال ها هنوز هم مورد توجه نسل جوان داخل و خارج از کشور قرار دارد. تصاویر، موسیقی، حرکت های هنری و سیاسی، حرف ها وترانه های گوگوش همواره درنشریات و برروی سایت های اینترنتی مورد توجه مردم بوده است و این خواننده همواره کوشیده است تا این فعالیت های خود را با نسل های تازه چه در داخل و چه در خارج از کشور هماهنگ سازد.

در آلبوم حجم سبز، گوگوش علاوه بر آهنگ ها و ترانه هایی از همکاران قدیمی خود اردلان سرفراز، فرید زلاند و زویا زاکاریان، ترانه ها وآهنگ هایی از بابک امینی – هنرمندی که در آلبوم زرتشت با او همکاری داشته است و هم چنین شعری از رها اعتمادی ترانه سرایی که شعر«من همون ایرانیم» را روی آهنگی از فرید زلاند گذاشته است ارائه داده است:«من سعی کرده ام که در این آلبوم تازه آثاری از آهنگسازان و ترانه سرایان مختلف داشته باشم. کارهای مشترک اردلان سرفراز و فرید زلاند را خیلی دوست دارم و می خواستم نمونه ای از آن ها در این کار تازه باشد. هم چنین ترانه «شب بی من» با آهنگی از فرید زلاند و شعر کوروش سمیعی ترانه سرای داخل ایران که به گفته فرید زلاند با پول همین ترانه توانست از ایران خارج شود.»

از ترانه های خاطره انگیزی که در این آلبوم گنجانده شده ترانه قدیمی و محبوب «من و گنجشکای خانه» با آهنگ حسن شماعی زاده و شعری از یکی دیگر از ترانه سرایان محبوب گوگوش، اردلان سرفراز است که با تنظیمی تازه و با گیتار بابک امینی اجرا شده است. گوگوش می گوید:«خیلی دوست داشتم که کار تازه ای را با همکاران عزیز قدیمی ام چون حسن شماعی زاده و اردلان سرفراز در این آلبوم بگنجانم اما این فرصت متاسفانه پیش نیامد و من تصمیم گرفتم تنظیم تازه ای از این اثرفراموش نشدنی را به این دوهنرمند گرامی تقدیم کنم.»

گوگوش درمورد انتخاب نام «حجم سبز» برای این آلبوم تازه می گوید:«تا پیش از انتخاب این ترانه ها تصمیم داشتم نام «عاشقانه» را برای این آلبوم انتخاب کنم تا شاید از این راه در این دنیای پر از اضطراب و تنش و خشونت بتوانم شنونده را با کلام، صدا و ترانه به دنیای عشق و آرامش ببرم اما از آنجایی که علاقه شدیدی به مجموعه اشعار سهراب سپهری به نام حجم سبز دارم در آخرین لحظات این نام را برای آلبوم تازه ام انتخاب کردم و به صورتی باید بگویم آن را به ودیعه گرفتم.»

گوگوش در این آلبوم تازه با شکل و شمایلی تازه و کاملا متفاوت ظاهر می شود و مانند همیشه درشیوه لباس پوشیدن و آرایش دست به ابتکارات تازه ای زده است. گوگوش که دردوران اوج معروفیت خود در ایران پیش از انقلاب به صورت الگویی برای لباس پوشیدن و آرایش موی دختران و زنان هم سن و سال خود درآمده بود معتقد است دراین رابطه از محیط اطراف خود تاثیر می گیرد. او که نخستین بار در سه سالگی به همراه پدرش برروی صحنه تئاترهای لاله زار به اجرای برنامه پرداخت می گوید زمانی درکنار تئاترمرحوم تفکری در میان آنتراکت برنامه ها به تماشای فیلم هایی که در سینماهای متعدد کوچه ملی به نمایش درمی آمد می رفته است و معتقد است بیش ازهرچیزدیگری در زندگیش با فیلم و سینما عجین است:« من ازهمان روزها عاشق سینما و بازیگری بودم. همیشه به ستارگان و بازیگران سینما، رفتارو طرزلباس پوشیدنشان توجه داشتم. بعدها که نوجوان بودم به کنسرت های اروپایی می رفتم و برنامه های مختلف را تماشا می کردم اما بدون آنکه از کسی تقلید کنم خودم را به نسبت سن و سال و مدهایی که برای خود مناسب می دانستم آرایش می کردم و لباس هایم را هم به همین شکل انتخاب می کردم.»

گوگوش می گوید:«هنوز هم عاشق سینما هستم و به دیدن فیلم های خوب می روم. این اواخر دو فیلم «آواتار» و «قفسه درد» را دیده ام که فیلم های خیلی خوبی بوده اند.»

این علاقه به سینما درموزیک ویدیوهای تازه گوگوش به خوبی به چشم می خورد:«خیلی از کارهای تازه ام با جوان هاست. چه آن هایی که در داخل مملکت اند و چه آنهایی که درخارج هستند. موزیک ویدیوی «من و گنجشکای خانه» هدیه ای است از طرف احمدکیارستمی، کارگردان سینما و پسر عباس کیارستمی و شاهرخ مشکین قلم هنرمند و رقاص برجسته ایرانی ساکن پاریس که من براستی سپاسگزارشان هستم.»

گوگوش همواره کوشیده است تا با درک کافی درمورد مسائل سیاسی اظهار نظر کند. اودر مورد حضور خود در حرکت های سیاسی برای هم صدایی با جوانان داخل ایران اخیرا به نشریه بین المللی جوانان چاپ لس آنجلس گفته است که می کوشد تا از جنبش تازه جوانان داخل ایران برای هم صدایی با آن ها حمایت کند اما «جزو هیچ گروه وحزبی نیست»:«به نظرمن ما از رویدادهای روز ایران عقب هستیم. بعد مسافت یا بعد سن و سال ، هرچه هست ما با جوان های داخل، خواست ها و ایده آل هایشان رابطه ای برقرار نکرده ایم. انگار یک گاردی دورماست که به ما امکان حرکت نمی دهد. به دلیل این که ٣١ سال پیش یک ملتی اشتباه کردند حالا می خواهیم با سکوت مان این اشتباه را جبران کنیم یا سعی کنیم آن را به خاطر نیاوریم. اگر هم تلاشی در این زمینه وجود دارد در جهت خواست جامعه درون و بیرون نیست.ده ها میلیون جوان بخصوص زنان، حرف ها و نظریات و اعتراضات خود را از طریق رسانه های جهانی، اینترنت و دیگر وسایل ارتباطی به گوش جهانیان می رسانندو به انتظار ما نمی مانند. ما پنبه هایی در گوش هایمان کرده ایم که این صدا ها را نمی شنود. دچار ملاحظه کاری شده ایم و مصادره به مطلوب می کنیم. نسل جوانمان هم در خارج از کشوربه دلیل فرهنگ غالب به تدریج از خانه مادری خود دور افتاده اند.»

گوگوش معتقد است که درنتیجه انقلابی که در ایران بوقوع پیوسته میلیون ها نفر به بیرون پرتاب شده اند از سویی دیگر، ده ها میلیون جوان و نوجوان بعد از انقلاب در ایران هستند که در حال ایجاد یک دگرگونی بنیادی هستند:«متاسفانه ما آن ها را عمیقا درک نمی کنیم. ما در اینجا گرفتار کار روزمره و زندگی خود شده ایم. البته خیلی ها هم به همدلی برخاسته اند. من هم این احساس رادارم و همیشه سعی کرده ام تاجدا از نسل جوان نباشم. دردها و حرف ها و اعتراض هایشان را بشنوم، حس کنم ، درحد توان خودم با ترانه هایی که می خوانم صدای آنان را به گوش جهان برسانم. من در تظاهرات نیویورک هم به همین دلیل شرکت کردم. من به نیویورک رفتم تا هم صدای فریاد همان جوان ها باشم تا وقتی به اخبار و رویدادهای خارج توجه می کنند بدانند که من با آن ها هم آوازم.»