فریدزکریا روزنامه نگار، نویسنده و خبرنگاری است که هفته گذشته مرتکب سرقت ادبی شده. نشریه تایم و شبکه سی ان ان او را اموقتاً از خدمت معلق کرده اند.
آنان که چند دهه اخیر را در ایران گذرانده اند و اهل کتاب و فرهنگند، با این واقعیت آشنایند که ایران درمیان امضاکنندگان قانون حق مؤلف نیست. از این روی، سرقت ادبی هم از ایرانیان و هم توسط آنها-مادام که در آن کشور فعالند-منع و پیگردی ندارد.
وقتی کتابی پرفروش در آمریکا به بازار می آید، رقابت برای ترجمه آن به فارسی میان مترجمان ایرانی آغاز می شود و اغلب اوقات نهایتاً چند ترجمه از یک کتاب مطرح وارد بازار نشر ایران می شود.
دراین سوی دنیا غالباً مشکل چندانی برای استفاده از محتوای ادبی یا خبری، یا تصاویری که پدیدآورندگان آنها در ایران به سرمی برند، وجود ندارد.
در کشورهای غربی از جمله آمریکا اما، به تبع شرایط کپی رایت باید از مطلب یا عکس بهره برد و باید ذکر مأخذ کرد، وگرنه پیامد آن دامان نویسنده، خبرنگار یا هنرمند را می گیرد و اعتبارش را مخدوش و کارش را مصدوم می کند. موضوع نه تنها احترام به مؤلف، که تاسی از قانون است. عدول از این احترام، معادل پذیرفتن مخاطره ای است که ممکن است به قربانی شدن کارنامه حرفه ای فعالان عرصه فرهنگ، منتج شود.
فرید زکریا، شهروند آمریکایی هندی تباری که در بمبئی زاده شده و بالیده و در اوان جوانی به آمریکا مهاجرت کرده، از روزنامه نگاران باسابقه و نام آشنایی است که در ایالات متحده میان دموکراتها و به ویژه دموکراتهای لیبرال، هواداران بسیار دارد. وی که ۴۸ ساله است، دانش آموخته دانشگاههای هاروارد و ییل است و مدرک دکترا دارد.
آقای زکریا در دهه بیست عمر، سردبیری نشریه ای را به عهده گرفت و درپی آن نیز چندین سال برای مجله معتبر تایم مطلب می نوشت تا آنکه سردبیر آن نشریه شد. تخصص وی سیاست است. او از سال ۲۰۰۵ در شبکه سی ان ان برنامه ای تلویزیونی تهیه و اجرا می کند که مخاطبان فراوان دارد. طی این سالها، زکریا در این برنامه پیگیر مسائل سیاسی روز جهان بوده و با مقامهای دولتی، روزنامه نگاران و صاحبنظران بسیاری گفتگو کرده است.
فرید زکریا که ساکن نیویورک است، سه کتاب نیز نگاشته است.
تاکنون چند بار از فرید زکریا به سبب اتهام به سرقت ادبی، انتقاد شده است. به وی به دلیل ایراد دو سخنرانی یکسان در مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان دو دانشگاه مختلف نیز خرده گرفته شده است.
اما اینها مواردی نبوده اند که به میزان فروش کتابهای فرید زکریا آسیب بزنند، یا از شمار بینندگان برنامه تلویزیونی یا شمار خوانندگان مقالات وی در مجله تایم بکاهند.
آنچه زکریا را بدنام کرده، آن است که یک بند از مقاله ای که وی برای شماره تازه مجله تایم نوشته، تقریباً واژه به واژه مانند بندی از مقاله ای است که یک خانم روزنامه نگار در ماه آوریل نوشته و منتشر کرده است. از قضا موضوع هر دو مقاله هم قوانین نگهداری و حمل اسلحه در آمریکا بوده است. آقای زکریا خلاصه ای از همین مقاله را هم برای وبلاگش روی تارنمای شبکه تلویزیونی سی ان ان نگاشته است.
در پی روشن شدن این سرقت ادبی، زکریا از بانوی نویسنده مقاله پوزش خواست و این درخواست عذرخواهی منتشر شد. هیأت سردبیران تایم، ضمن آنکه نوشتند این عذرخواهی را می پذیرند، افزودند که این، نقض سنت و عرف و سیاستی است که سالهاست بر این نشریه حاکم بوده و از این روی است که تصمیم گرفته شده که فرید زکریا به مدت یک ماه از قلم زدن در تایم معلق شود. شبکه سی ان ان اما، ضمن ابراز تأسف از آن که زکریا به عنوان نویسنده بلاگی که تحت لوای آن رسانه منتشر می شود، مرتکب سرقت ادبی شده، برای آنچه بررسی بیشتر مطلب عنوان شده، برای مدتی نامعلوم فرید زکریا را منتظر خدمت کرده و پخش برنامه یکشنبه های او را لغو کرده است.
از پیامدهای دیگر سرقت فکری ـ نوشتاری این روزنامه نگار نامی لیبرال، آن است که برخی دیگر کارهای وی، ازجمله کتابهایش را، به دیده تردید می نگرند و می گویند ممکن است اصیل نباشند.
این رویداد انعکاسی گسترده در تارنماها و شبکه های اجتماعی گوناگون داشته است. عده ای نوشته اند که این همه، خدشه ای به میزان فروش کتابهای زکریا وارد نمی کند و کسی چون او هرگز کارش رااز دست نمی دهد. عده ای دیگر که بدواً با عقاید وی موافق نبوده اند- خصوصاً محافظه کاران و جمهوریخواهان یا آنان که به غیرآمریکاییان بدبینند، زکریا را مورد انتقاد و گاه اهانت قرار داده اند.
برخی هم از فرید زکریا دفاع می کنند و می گویند که پاراگرافی که وی از روزنامه نگار دیگری کپی کرده، خود نقل قولی بوده از کسی دیگر و از این روی، نتیجه می گیرند که رسانه ها و برخی از مردم، نسبت به این موضوع واکنشی غیرمعقول نشان می دهند. در این حال، برخی هوادارن آقای زکریا از وی دل آزرده شده اند و می گویند شاید دست کم تا مدتی با کارهای وی قهر کنند.
ماهنامه سایکالاجی تودی(روانشناسی امروز)، در شماره تازۀ خود نوشته است که معذرت خواهی زکریا، گنگ و دور از صداقت بوده است.
سرقت ادبی در آمریکا گاه به آن می انجامد که نویسنده ای هرچند مشهور و موفق، برای یافتن ناشر دچار مشکلات عمده شود. این که فرید زکریا نیز چنین فرجامی خواهد داشت یا نه، به زودی روشن می شود.
وقتی کتابی پرفروش در آمریکا به بازار می آید، رقابت برای ترجمه آن به فارسی میان مترجمان ایرانی آغاز می شود و اغلب اوقات نهایتاً چند ترجمه از یک کتاب مطرح وارد بازار نشر ایران می شود.
دراین سوی دنیا غالباً مشکل چندانی برای استفاده از محتوای ادبی یا خبری، یا تصاویری که پدیدآورندگان آنها در ایران به سرمی برند، وجود ندارد.
در کشورهای غربی از جمله آمریکا اما، به تبع شرایط کپی رایت باید از مطلب یا عکس بهره برد و باید ذکر مأخذ کرد، وگرنه پیامد آن دامان نویسنده، خبرنگار یا هنرمند را می گیرد و اعتبارش را مخدوش و کارش را مصدوم می کند. موضوع نه تنها احترام به مؤلف، که تاسی از قانون است. عدول از این احترام، معادل پذیرفتن مخاطره ای است که ممکن است به قربانی شدن کارنامه حرفه ای فعالان عرصه فرهنگ، منتج شود.
فرید زکریا، شهروند آمریکایی هندی تباری که در بمبئی زاده شده و بالیده و در اوان جوانی به آمریکا مهاجرت کرده، از روزنامه نگاران باسابقه و نام آشنایی است که در ایالات متحده میان دموکراتها و به ویژه دموکراتهای لیبرال، هواداران بسیار دارد. وی که ۴۸ ساله است، دانش آموخته دانشگاههای هاروارد و ییل است و مدرک دکترا دارد.
آقای زکریا در دهه بیست عمر، سردبیری نشریه ای را به عهده گرفت و درپی آن نیز چندین سال برای مجله معتبر تایم مطلب می نوشت تا آنکه سردبیر آن نشریه شد. تخصص وی سیاست است. او از سال ۲۰۰۵ در شبکه سی ان ان برنامه ای تلویزیونی تهیه و اجرا می کند که مخاطبان فراوان دارد. طی این سالها، زکریا در این برنامه پیگیر مسائل سیاسی روز جهان بوده و با مقامهای دولتی، روزنامه نگاران و صاحبنظران بسیاری گفتگو کرده است.
فرید زکریا که ساکن نیویورک است، سه کتاب نیز نگاشته است.
تاکنون چند بار از فرید زکریا به سبب اتهام به سرقت ادبی، انتقاد شده است. به وی به دلیل ایراد دو سخنرانی یکسان در مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان دو دانشگاه مختلف نیز خرده گرفته شده است.
اما اینها مواردی نبوده اند که به میزان فروش کتابهای فرید زکریا آسیب بزنند، یا از شمار بینندگان برنامه تلویزیونی یا شمار خوانندگان مقالات وی در مجله تایم بکاهند.
آنچه زکریا را بدنام کرده، آن است که یک بند از مقاله ای که وی برای شماره تازه مجله تایم نوشته، تقریباً واژه به واژه مانند بندی از مقاله ای است که یک خانم روزنامه نگار در ماه آوریل نوشته و منتشر کرده است. از قضا موضوع هر دو مقاله هم قوانین نگهداری و حمل اسلحه در آمریکا بوده است. آقای زکریا خلاصه ای از همین مقاله را هم برای وبلاگش روی تارنمای شبکه تلویزیونی سی ان ان نگاشته است.
در پی روشن شدن این سرقت ادبی، زکریا از بانوی نویسنده مقاله پوزش خواست و این درخواست عذرخواهی منتشر شد. هیأت سردبیران تایم، ضمن آنکه نوشتند این عذرخواهی را می پذیرند، افزودند که این، نقض سنت و عرف و سیاستی است که سالهاست بر این نشریه حاکم بوده و از این روی است که تصمیم گرفته شده که فرید زکریا به مدت یک ماه از قلم زدن در تایم معلق شود. شبکه سی ان ان اما، ضمن ابراز تأسف از آن که زکریا به عنوان نویسنده بلاگی که تحت لوای آن رسانه منتشر می شود، مرتکب سرقت ادبی شده، برای آنچه بررسی بیشتر مطلب عنوان شده، برای مدتی نامعلوم فرید زکریا را منتظر خدمت کرده و پخش برنامه یکشنبه های او را لغو کرده است.
از پیامدهای دیگر سرقت فکری ـ نوشتاری این روزنامه نگار نامی لیبرال، آن است که برخی دیگر کارهای وی، ازجمله کتابهایش را، به دیده تردید می نگرند و می گویند ممکن است اصیل نباشند.
این رویداد انعکاسی گسترده در تارنماها و شبکه های اجتماعی گوناگون داشته است. عده ای نوشته اند که این همه، خدشه ای به میزان فروش کتابهای زکریا وارد نمی کند و کسی چون او هرگز کارش رااز دست نمی دهد. عده ای دیگر که بدواً با عقاید وی موافق نبوده اند- خصوصاً محافظه کاران و جمهوریخواهان یا آنان که به غیرآمریکاییان بدبینند، زکریا را مورد انتقاد و گاه اهانت قرار داده اند.
برخی هم از فرید زکریا دفاع می کنند و می گویند که پاراگرافی که وی از روزنامه نگار دیگری کپی کرده، خود نقل قولی بوده از کسی دیگر و از این روی، نتیجه می گیرند که رسانه ها و برخی از مردم، نسبت به این موضوع واکنشی غیرمعقول نشان می دهند. در این حال، برخی هوادارن آقای زکریا از وی دل آزرده شده اند و می گویند شاید دست کم تا مدتی با کارهای وی قهر کنند.
ماهنامه سایکالاجی تودی(روانشناسی امروز)، در شماره تازۀ خود نوشته است که معذرت خواهی زکریا، گنگ و دور از صداقت بوده است.
سرقت ادبی در آمریکا گاه به آن می انجامد که نویسنده ای هرچند مشهور و موفق، برای یافتن ناشر دچار مشکلات عمده شود. این که فرید زکریا نیز چنین فرجامی خواهد داشت یا نه، به زودی روشن می شود.