بررسی سه سناریوی محتمل جنگ اسرائیل با جمهوری اسلامی در گفت و گو با حسین آقایی

سناریوهای محتمل برای واکنش تلافی‌جویانه اسرائیل به جمهوری اسلامی

با گذشت ۲۳ روز از دومین موشک‌پرانی جمهوری اسلامی به اسرائیل و در حالی که مقامات این کشور گفته‌اند پاسخ «مرگ‌بار، دقیق، و غافلگیرکننده» به آن خواهند داد، یک پژوهشگر روابط بین‌الملل، در گفت‌وگویی تفصیلی با صدای آمریکا ضمن بررسی سناریوهای محتمل برای تلافی‌جویی اسرائیل، محیط امنیتی بین‌المللی را در حال حاضر در «پیچیده‌ترین و خطرناک‌ترین وضعیت از زمان جنگ سرد تاکنون» ارزیابی کرد.

  • سه سناریوی محتمل جنگ

حسین آقایی، پژوهشگر روابط بین‌الملل و امور استراتژیک، در گفت‌وگویی تفصیلی با بخش فارسی صدای آمریکا سه سناریوی محتمل برای پاسخگویی اسرائیل به موشک‌پرانی جمهوری اسلامی را مطرح کرد و گفت که از نظر راهبردی به نفع اسرائیل است که این حمله پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری پنجم نوامبر آمریکا صورت بگیرد.

این پژوهشگر و تحلیلگر مسائل خاورمیانه، گفت که هرچند درباره جنگ بین اسرائیل و جمهوری اسلامی ممکن است سناریوهای دیگری هم در نظر گرفت، اما «سه سناریوی اصلی» شامل «آرماگدون، اختاپوس، و مابام» محتمل است.

او گفت که فرضیه سناریوی «آرماگدون» یک «جنگ تمام‌عیار و فراگیر در ابعاد بسیار بزرگ، خطرناک، و غیرقابل پیش‌بینی در منطقه» است که طی آن «احتمالا اسرائیل نه فقط تأسیسات اتمی و نفتی، که حتی سر مار را در تهران خواهد زد و ترورهای مهم انجام خواهد داد که در نتیجه آن جمهوری اسلامی با ریسک بسیار بالا بازی خواهد کرد و به سمت ساخت بمب اتم خواهد رفت و آمریکا در کنار اسرائیل به تأسیسات اتمی جمهوری اسلامی حمله خواهد کرد و جنگ به نقاط دیگر دنیا سرایت خواهد کرد و جنگ روسیه با اوکراین و حتی نبرد چین با تایوان را تشدید خواهد کرد.»

آقای آقایی فرضیه دوم یا همان «سناریوی اختاپوس» را محتمل‌ترین مورد موجود دانست و در شرح آن گفت که این سناریو «جنگ نسبتا بزرگ، اما پایین‌تر از آستانه جنگ تمام‌عیار منطقه‌ای و بین‌المللی» است؛ جنگی که به گفته او «ادامه‌دار خواهد بود» و تحرکات اسرائیل «بسته به اتفاقاتی که در داخل ایران در سایه واکنش نظامی این کشور رخ دهد» خواهد بود، از جمله «مسلما ترورهای هدفمند مقامات نظامی و عملیات‌های خرابکارانه در مراکز اتمی و نظامی و سپاه» را شاهد خواهیم بود، «نه فقط اقدام تکی نظامی اسرائیل، بلکه شاهد زنجیره‌ای از واکنش‌ها» خواهیم بود که اسرائیل آنها را «فعال می‌کند که در نتیجه آن زنجیره آشوب آغاز شود که سرآغاز روند سرنگونی جمهوری اسلامی باشد.»

این پژوهشگر، فرضیه سوم را «سناریوی مابام» دانست که برآمده از «تفکر موشه‌دایان» و به معنای «جنگ محدود، کوتاه‌مدت و با ابعاد کوچک» است و ممکن است پس از انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا انجام شود.

بر پایه این فرضیه، اسرائیل در تلافی موشک‌پرانی محدود جمهوری اسلامی، «واکنش نظامی هدفمند» یا «درگیری محدود در راستای زنجیره واکنش» انجام خواهد داد و تأسیسات اتمی، نفتی، و اماکن راهبردی را هدف نخواهد گرفت که در این صورت حکومت ایران نیز احتمالا اصلا به آن پاسخ نخواهد داد.

پس از طرح این سه فرضیه، حسین آقایی با یادآوری اظهارات یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل، که گفته پاسخ به تهران «مرگ‌بار، بسیار دقیق، و غافلگیرانه خواهد بود»، گفت که به نظرش وقتی مقامات اسرائیل چنین حرفی می‌زنند، در همین راستا نیز عمل خواهند کرد و بنابراین، فرضیه دوم، یعنی «سناریوی اختاپوس» محتمل‌تر است.

  • خطرناک‌ترین وضعیت جهان از زمان جنگ سرد

حسین آقایی همچنین گفت که «محیط امنیتی بین‌المللی در پیچیده‌ترین و خطرناک‌ترین وضعیت از زمان جنگ سرد تاکنون قرار دارد و منطقه خاورمیانه هم» در شرایطی است که گویی «واقعا روی انبار باروت قرار گرفته است»، وضعیتی که به گفته او «نه آمریکا، نه روسیه، و نه چین، هیچ یک نمی‌توانند مانع بروز درگیری‌ها بشوند و احتمال تشدید تنش وجود دارد.»

او «نبرد اسرائیل و جمهوری اسلامی» را «آخرین پرده از جدال سرنوشت‌ساز برای تعیین معادله بازدارندگی در خاورمیانه» دانست و افزود: «اسرائیل می‌خواهد بازدارندگی خود را پس از حمله هفتم اکتبر در درازمدت نه تنها تأمین، بلکه تثبیت بکند.»

به گفته این پژوهشگر، «اسرائیل حتما پاسخ موشک‌پرانی جمهوری اسلامی خواهد داد»، چرا که پس از حمله تروریستی هفتم اکتبر (۱۵ مهر) حماس، «زنجیره واکنش باعث شده» اورشلیم و تهران «رودررو با هم بجنگند و ادامه وضع موجود برای هر دو طرف در میان‌مدت و بلندمدت» ممکن نیست.

او همچنین با هشدار درباره خطر هسته‌ای شدن حکومت ایران گفت که «اگر جمهوری اسلامی احساس خطر کند، ممکن است زمان گریز هسته‌ای را به صفر برساند و به سراغ ساخت بمب اتم برود و تهدید اتمی جمهوری اسلامی مثل شمشیر داموکلس بالای سر اسرائیل است.»

آقای آقایی با بیان این که «ترومای یهودیان بعد از هفت اکتبر دوباره احیا شده و آن را پس از هولوکاست بزرگترین ترومای خود می‌دانند»، گفت که اسرائیل «به دنبال تضمین بازدارندگی» است و این مسئله «باعث می‌شود که یک بار برای همیشه بخواهد روند سرنگونی جمهوری اسلامی را کلید بزند، یا آن را به شدت تضعیف کند.»

  • تبعات درز اطلاعات مقدمات پاسخ اسرائیل به جمهوری اسلامی

این پژوهشگر روابط بین‌الملل، درباره «درز اطلاعات» احتمالا محدود مربوط به مقدمات پاسخ اورشلیم به تهران و نشت آن از منابع آمریکایی، گفت که اطلاعات فاش شده در یک کانال تلگرامی وابسته به جمهوری اسلامی «بیشتر مربوط به آماده‌سازی‌های اسرائیل برای حمله» است و «نه طرح دقیق نقشه حمله»؛ به گفته او «اما همین هم برای اسرائیل و البته برای وجهه دولت بایدن هم خوب نیست.»

او با اشاره به اتهامات مطرح شده درباره «سیاست مماشات» دولت فعلی آمریکا در مقابل جمهوری اسلامی، تأکید کرد: «به نظر می‌آید اسرائیل قبل از انتخابات آمریکا واکنش نظامی را انجام خواهد داد، البته امکان کمی هم هست که بعد از انتخابات باشد تا بتواند زمینه آن را فراهم کند؛ اما هنوز فکر می‌کنم اسرائیل اگر قبل از انتخابات واکنش نشان دهد، به لحاظ راهبردی و نظامی به نفعش است، چرا که پنجره فرصت برایش در این بازه زمانی بازتر است.»

  • بحران بازدارندگی در خاورمیانه و ضرورت سرنگونی جمهوری اسلامی برای اسرائیل

حسین آقایی با تأکید بر وجود «بحران بازدارندگی» و «فروپاشی بازدارندگی» در خاورمیانه گفت که حمله تروریستی هفتم اکتبر (۱۵ مهر) حماس، گروه شبه‌نظامی مورد حمایت جمهوری اسلامی به اسرائیل، نشان داد که شرایط موجود به گونه‌ای است که حتی «خود اسرائیل بازدارندگی‌اش را از دست می‌دهد» و از سوی دیگر، «آمریکا در مقابل حملات حوثی‌ها آن اقدامی که شاید لازم بوده، انجام نداده و اسرائیل هم آمریکا را مقصر می‌داند که نمی‌خواهد در مقابل جمهوری اسلامی و نیروهای نیابتی‌اش بازدارندگی لازم را ایجاد کند.»

به تأکید او، «اسرائیل می‌خواهد اکوسیستم امنیتی مطلوب خود را در منطقه خاورمیانه حتی شده از طریق جنگ محدود ایجاد کند» و در همین راستا «مقامات اسرائیلی واژه‌های جدیدی مثل نظم نوین، پیروزی قاطع» و «مباحثی درباره بازدارندگی مطرح می‌کنند.»

  • تضمین نظم نوین منطقه با توافقات ابراهیم و پیمان کوروش

این پژوهشگر روابط بین‌الملل و امور استراتژیک عنوان کرد: «به نظرم اسرائیلی‌ها با ذهنیت جنگ تمام‌عیار برای پیروزی قاطع جهت ایجاد نظم نوین دارند می‌جنگند و جنگ اسرائیل با جمهوری اسلامی جنگی بزرگ است.»

او همچنین درباره چگونگی ایجاد نظم نوین در منطقه گفت: «این نظم نوین امنیتی در حالی ایجاد می‌شود که جمهوری اسلامی به طور همه‌جانبه به‌شدت ضعیف بشود که مستلزم اقدام نظامی دنباله‌دار است یا این که به جمهوری اسلامی چنان فشار بیاورند که به سمت سرنگونی به دست مردم پیش برود.»

به گفته حسین آقایی «بر اساس نگاه کاملا واقع‌بینانه از دریچه اسرائیل به وقایع، این کشور فقط زمانی می‌تواند در میان‌مدت و درازمدت نسبت به بقای خودش مطمئن باشد که جمهوری اسلامی به سمت روند سرنگونی سوق داده شود» و ممکن است اسرائیل امکان این روند را «از طریق یک واکنش نظامی شاخص و مهم که سلسله اقداماتی را در داخل ایران به لحاظ نظامی و اطلاعاتی» انجام بدهد.

آقای آقایی تأکید کرد «نه این که اسرائیل جمهوری اسلامی را برای مردم ایران سرنگون کند؛ بلکه برای تضمین بقای خودش نیاز دارد که این کار را بکند.»

این پژوهشگر امور استراتژیک با اشاره به اشتباه محاسباتی جمهوری اسلامی در حمله تروریستی حماس به اسرائیل گفت: «به نظر می‌رسد منطق راهبردی پشت حمله هفتم اکتبر این بوده که اسرائیل اسب بازنده خاورمیانه است و انتظار جمهوری اسلامی و اشتباه محاسباتی‌اش این بود که فکر می‌کرد با این اقدام عربستان و امارات و کشورهایی که به توافقات ابراهیم پیوستند، از این توافق‌ها خارج می‌شوند، اما اکنون می‌بینیم که این کشورها به دنبال عادی‌سازی روابط برای ایجاد نظم نوین در منطقه هستند.»

به گفته او، «کشورهای مهم عربی منطقه در حوزه خلیج فارس و حتی ترکیه به‌نوعی از مداخلات منطقه‌ای جمهوری اسلامی راضی نیستند و با حکومت ایران کج‌دار و مریز پیش می‌روند.»

او به وقایعی از جمله تجربه عربستان از حمله به آرامکو و همچنین حملات حوثی‌ها به امارات و «صدماتی که این کشورها در واقعیت از جمهوری اسلامی دیده‌اند»، گفت: «حتی روسیه پوتین هم با بسط توافق‌های ابراهیم کاملا موافق است و اگر جمهوری اسلامی به سمت سرنگونی برود، با توافق کوروش نظم منطقه‌ای تضمین می‌شود.»

به تأکید آقای آقایی، «یکی از دلایل اصلی این که که ما الآن این آشوب‌ها را در خاورمیانه می‌بینیم» و یا «در جریان جنگ اوکراین و روسیه، مسئله بحران بازدارندگی است» و به نظر می‌رسد که «آمریکا نمی‌خواهد یا نمی‌تواند بازدارندگی‌اش را در منطقه تثبیت بکند.»

به گفته او، «اگر آتش جنگ بین اسرائیل و جمهوری اسلامی شعله‌ورتر بشود، ممکن است ما شاهد اثر سرایت یا نشت درگیری از یک حوزه مشخص، به حوزه‌های دیگر بشویم.»

حسین آقایی توضیح داد: «یعنی مثلا اگر در خاورمیانه آتش جنگ شعله‌ورتر بشود، ممکن است به تشدید درگیری بین اوکراین و روسیه، یا چین و تایوان منجر شود و هر لحظه ممکن است شاهد جنگ بزرگ و جامع و کامل در حوزه بین‌المللی باشیم و این جا است که نقش آمریکا و نقش رئیس‌جمهوری آمریکا بسیار کلیدی است.»

این پژوهشگر روابط بین‌الملل و امور استراتژیک پیش‌بینی کرد که «اگر کامالا هریس رئیس‌جمهوری آمریکا بشود، همین سیاست‌ها ادامه خواهد یافت، اما اگر دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری بشود، ممکن است تهدیدات خیلی جدی را متوجه جمهوری اسلامی بکند و ممکن است نقش بازدارندگی ایالات متحده با آمدن احتمالی ترامپ بیشتر دیده بشود.»

مرورگر شما HTML5 را پشتیبانی نمی کند

بررسی سه سناریوی محتمل جنگ اسرائیل با جمهوری اسلامی در گفت‌وگو با حسین آقایی

حکومت ایران روز ۱۰ مهر در واکنش به آن چه کشته‌شدن رهبران حماس، حزب‌الله، و یک فرمانده ارشد نیروی قدس سپاه به دست اسرائیل خواند، بیش از ۱۸۰ موشک بالستیک به اسرائیل شلیک کرد. این دومین حمله موشکی مستقیم جمهوری اسلامی از خاک ایران به اسرائیل بود.

جمهوری اسلامی نخستین بار شامگاه ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ در حمله‌ای بی‌سابقه اقدام به شلیک حدود ۳۲۰ پرتابه به سمت اسرائیل کرد که اکثر آنها توسط اسرائیل با حمایت آمریکا و شماری دیگری از متحدان پیش از رسیدن به حریم هوایی اسرائیل رهگیری و منهدم شد.

اکنون و در پی دومین حمله موشکی جمهوری اسلامی مقامات ارشد اسرائیل تصریح کرده‌اند که این حمله را بدون پاسخ نخواهند گذاشت.

ارتش اسرائیل روز پنجشنبه نیز اعلام کرد یحیی سنوار، رهبر حماس و مغز متفکر حملات تروریستی ۱۵ مهر ۱۴۰۲ به اسرائیل، را در شهر مرزی رفح در نوار غزه از پا در آورده است. مقامات ارشد آمریکا و بسیاری دیگر از کشورهای جهان ضمن استقبال از کشته‌شدن سنوار تصریح کرده‌اند که اکنون فرصت مناسبی برای برقراری آتش‌بس و آزادی گروگان‌های ربوده‌شده توسط ستیزه‌جویان فلسطینی است.

در جریان حمله تروریستی ۱۵ مهر ۱۴۰۲ شبه‌نظامیان فلسطینی به اسرائیل، ۱۲۰۰ نفر از جمله زنان، کودکان، و سالخوردگان کشته و بیش از ۲۵۰ تن دیگر که عمدتا غیرنظامی بودند، به گروگان گرفته شدند.

هنوز ۱۰۱ گروگان ربوده‌شده توسط حماس و دیگر ستیزه‌جویان فلسطینی در غزه هستند و تخمین زده شده که دست‌کم یک‌سوم آنها جان خود را از دست داده‌اند.

گروه حماس در فهرست سازمان‌های تروریستی ایالات متحده، اتحادیه اروپا، بریتانیا، اسرائیل، کانادا، ژاپن و شمار دیگری از کشورهای جهان قرار دارد.

اسرائیل در شمال نیز با اصلی‌ترین بازوی نیابتی جمهوری اسلامی، یعنی حزب الله لبنان، درگیر بوده است. حزب‌الله لبنان از فردای حمله تروریستی ۱۵ مهر ۱۴۰۲ به طور یک‌جانبه حملات راکتی و پهپادی خود به شمال اسرائیل را آغاز کرد.

اسرائیل هم در واکنش با انجام حملات شدید علیه مواضع این گروه در لبنان و سوریه، علاوه بر کشتن صدها تن از اعضای این گروه مورد حمایت حکومت ایران، رهبر و فرماندهان ارشد نظامی این گروه از جمله حسن نصرالله، فواد شکر، ابراهیم عقیل، و هاشم صفی‌الدین، را از پا در آورده است.

تاکنون چندین کشور، از جمله ایالات متحده، اسرائیل، آلمان، صربستان، لیتوانی، استونی، لتونی، و استرالیا کلیت حزب‌الله را به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته شده است.

شناسایی کلیت حزب‌الله لبنان به عنوان یک سازمان تروریستی به مفهوم تفاوت قائل نشدن میان شاخه سیاسی با شاخه نظامی آن حزب و تروریست شناختن هر دو شاخه حزب‌الله است.