«خاطرات رام» فیلمی که «جانی دپ» سال ها آرزوی بازی در آن را داشته است

«خاطرات رام» فیلمی که «جانی دپ» سال ها آرزوی بازی در آن را داشته است

موضوع کتاب و فیلم «خاطرات رام» The Rum Diary بیشتر شبیه به یک کتاب خاطرات شخصی نوشته شده است. خاطرات یک روزنامه نگار جوان در «پورتو ریکو» (یکی از جزایر کارائیب) که «هانتر اس تامپسون» نویسنده و روزنامه نگار شهیر آمریکایی آن را در دوران پیش از معروفیتش نوشته است اما از خیلی لحاظ رابطه خاصی با «جانی دپ» دارد.

«جانی دپ» نخستین بار ضمن کند و کاو در میان کاغذهای دست نوشته «هانتر تامپسون» که در آن زمان سال های آخر زندگی را می گذراند با نسخه اصلی «خاطرات رام» برخورد کرد. نوشته های پراکنده ای که تا ۴٠ سال پس از نوشتن آن در اواخر دهه پنجاه میلادی نیز منتشر نشد. اما اکنون «جانی دپ» علاوه بر تهیه این فیلم، ایفای نقش اصلی آن را نیز برعهده دارد.

«بروس رابینسون» فیلمنامه نویس و کارگردان این فیلم تازه با شرکت «جانی دپ» در دهکده دورافتاده ای در انگلستان زندگی می کند و بیش از ٢٠ سال است که فیلمی نساخته است.

رابینسون پیش از این در سال ١٩٨۴ برای نوشتن فیلمنامه «زمین کشتارگاه» The Killing Field به نامزدی جایزه اسکار رسید. او همچنین فیلم دیگری ساخته است که در حال حاضر در فهرست فیلم های «کالت» Cult (فیلم هایی که طرفداران بیشماری پیدا می کنند) قرار دارد. فیلم «ویتنیل و من» Witnail And I درباره دو بازیگر بیکار و ناموفق تئاتر است که برای فرار از سرمای کشنده «لندن» به خانه عموی به ظاهر ثروتمند یکی از این دو نفر در یک دهکده دور افتاده می روند اما در آنجا هم با شرایطی سرد از نوع دیگری روبرو می شوند.

آخرین فیلم «رابینسون» در هالیوود، فیلم تاریک و منفی «جنیفر ٨» با بازی «اوما ترمن» و «اندی گارسیا» در سال ١٩٩٢ بوده است.

«جانی دپ» در یک گفتگو درباره این فیلمساز ۶۵ ساله انگلیسی می گوید: «رابینسون موقتا از بازنشستگی بیرون آمده تا این فیلم تازه را بسازد!» اما خود «رابینسون» که به تازگی به لس آنجلس سفر کرده است این گفته را تایید نمی کند: «این حرف «جانی» البته کاملا درست نیست. چون من یک نویسنده ام و نویسنده ای که هر روز زندگی اش به نوشتن می گذرد. منظورم اینه که یک نویسنده هیچوقت بازنشسته نمیشه.» او درادامه سخنانش می گوید: «البته باید بگویم که از لحاظ کارگردانی فیلم، حق با جانی دپه و من مدت هاست که از این کار دست کشیده ام و واقعا هم حاضر نبودم دوباره شروع کنم اما خوب مسلما برای من هم افتخارآور و هم خیلی قابل کنجکاوی بود که مرد شماره یک هالیوود بیاید دنبال من و مرا از گوشه عزلت بیرون بکشد تا فیلم تازه او را بنویسم و کارگردانی کنم.»

«جانی دپ» در فیلم «خاطرات رام» نقش «پل کمپ» را بازی می کند. روزنامه نگار آمریکایی که برای یک روزنامه انگلیسی زبان در «سن خوان» پورتوریکو در سال ١٩۶٠ مقاله می نویسد.

در دفتر محل روزنامه، کار «کمپ» در مقایسه با همکاران دیگر و رییسش زیاد درخشان به نظر نمی آید. تا روزی که او با «ساندرسون» (با بازی آرون اکهارت) رویارو می شود. ساندرسون سرمایه دار موفقی است که از «پل کمپ» می خواهد تا مقاله های مثبتی در رابطه به فعالیت های مشکوک او که به کلاهبرداری بیشتر شباهت دارد بنویسد. کم کم پای «شنالت» زیبا (با بازی امبر هرد) به قضیه باز می شود و «کمپ» هم وارد جریان اصلی فساد و جاه طلبی می شود.

نقش تازه «جانی دپ» شباهت های زیادی با شخصیت اصلی یکی دیگر از آثار «تامپسون» دارد که جانی دپ هم در آن بازی کرده است. فیلمی به نام «ترس و انزجار در لاس وگاس» Fear And Loathing In Las Vegas.

«رابینسون» فیلمنامه نویس «خاطرات رام» شخصیت آرام و اشرافی دارد که گاه انسان را به یاد ستارگان دور از دسترس موسیقی «راک اندرول »می اندازد که روی بالکن هتل گرانقیمتی مشرف به منظره ای از غرب هالیوود جا افتاده به نظر می رسد. جایی که پیش تر محل گفتگوهای او با نویسنده کتاب «کشیدن سیگار در رختخواب» بوده است. گفتگوهای مفصلی که با این نویسنده درباره فیلم و فیلمنامه نویسی انجام گرفته است. «رابینسون» تا کنون چهار رمان نوشته که تنها یکی از آن ها به نام «خاطرات عجیب و غریب توماس پنمن» به چاپ رسیده است. او هم چنین ۴۶ فیلمنامه نوشته است که بیش از ۴٠ عدد از این تعداد هنوز تبدیل به فیلم نشده است.

در کنفرانس خبری که به تازگی در «بورلی هیلز» برای معرفی فیلم تازه «جانی دپ» برگزار شد جانی دپ به جمع خبرنگاران گفت هنگامی که او و «هانتر تامپسون» نویسنده «خاطرات رام»، که در سال ٢٠٠۵ درگذشت، برای نخستین بار درباره فکر ساختن فیلمی از روی این کتاب صحبت کردند برای هردوی آن ها حضور شخصیتی چون «رابینسون» به عنوان فیلمنامه نویس و کارگردان شبیه به یک آرزو بوده است. هرچند این دو می دانستند که «رابینسون» با میل خود از کار فیلمسازی کناره گرفته است. اما «جانی دپ» و پشتکار او یک بار دیگر «رابینسون» را به صحنه فیلمسازی کشاند.

«جانی دپ» می گوید: «دلیل اصلی این که می خواستم «رابینسون» این فیلم را بسازد، همان فیلم «ویتنل و من» او بوده است. به نظر من اگر در عالم سینما یک فیلم را بتوانیم «کامل» بخوانیم همان «ویتنل و من» است. فیلمی شاعرانه، بی نهایت گیرا و درعین حال سرشار از طنز و هزل و هجو! این ها همان عواملی است مرا شیفته هنر سینما می کند. بعد هم فیلم دیگر «رابینسون» به نام «چگونه در تبلیغات جلو بیفتیم». آن فیلم هم مثل پتکی بود که بر سر تماشاگر فرود میآد.»

جانی دپ در ادامه این سخنان با حالتی احساساتی می گوید: «این دو فیلم منو دیوونه کردند. از همون موقع فهمیدم که یک روزی به هرحیله ای که شده باید با این آدم کار کنم. خلاصه می بینید که بالاخره به این آرزوم رسیدم.»

«رابینسون» فقط دو خط از کتاب «هانتر تامپسون» برداشت کرده است. بقیه داستان فیلم با ایجاد تغییراتی در کتاب و پس از پژوهش در اطراف تاریخ «پورتو ریکو» در ذهن فیلمنامه نویس ساخته شده است.

رابینسون می گوید:«میدونید چیه؟ من نمیتونستم هی از خودم بپرسم اگه هانتر تامپسون الان اینجا بود چیکار می کرد وچی می گفت؟ میدونید چیه؟ من نه میتونم مثل «هانتر تامپسون» بنویسم نه مثل «ویلیام شکسپیر». من فقط میتونم مثل خودم بنویسم.»

فیلم «خاطرات رام» در تابستان سال ٢٠٠٩ در «پورتو ریکو» فیلمبرداری شده است. بسیاری از افرادی که در ساختن این فیلم با جانی دپ همکاری داشته اند از جمله «داریوز ولسکی» فیلمبردار و «کالین اتوود» طراح لباس قبلا با «دپ» کار کرده اند. دستیار کارگردان «پیتر کوهن» نه تنها با «جانی دپ» در پروژه های دیگر کار کرده است بلکه یکی از دستیاران کارگردانی فیلم «ویتنل و من» هم بوده است.

«بروس رابیسنون» تنها یک بار با «هانتر اس تامپسون» مقالات کرده است. یک بار در هتل «شاتو مرمانت» در لس آنجلس در دهه ٩٠ میلادی. این دو ضمن ملاقات به جز چند جمله کوتاه با هم حرفی نزده اند. رابینسون می گوید: «من چیزی نداشتم از او بپرسم. او هم چیزی نداشت که به من بگوید.»

با وجود آن که «جانی دپ» یک صندلی مخصوص با نام «هانتر تامپسون» را برای زنده نگهداشتن یاد این نویسنده در محل فیلمبرداری قرار داده بود اما «بروس رابینسون» می گوید او فیلم خودش را ساخته است: «ما از روی یک فیلمنامه کار کرده ایم که دائما به نوشته «هانتر تامپسون» رجوع نمی کند. هرچند روح «هانتر» همواره و همه جا با ما بود اما ما دیگر از روی نسخه او پیش نمی رفتیم بلکه فیلم ما زندگی خودش را پیدا کرده بود و خودش ما را به جلو می برد.»

«هانتر تامپسون» روزنامه نگار و نویسنده فقید آمریکایی برای نوشتن داستان هایی که در آن روزنامه نگاران با موضوع های نوشته های خود تداخل پیدا می کنند و با آن درگیر می شوند به معروفیت رسید. او در استفاده از الکل، قرص های اسید و مسکالین هم ید طولائی داشت و به همین جهت هم از نویسندگان خلاف جهت حرکت اصلی آمریکا چون «جک کرواک» و «چارلز بوکوفسکی» به شمار می رود.