باربد سه ساله، یکی از قربانیان کودک آزاری در ایران جان خود را از دست داد. این خبری بود که در آستانه ۱۴ خرداد روز بین المللی کودکان قربانی تجاوز و تعرض سرتیتر خبرهای ایران شد. بر اساس گزارش منابع خبری باربد که به دست پدر معتادش با بنزین به آتش کشیده شده بود، روز جمعه بر اثر شدت عفونت های ناشی از سوختگی جان خود را از دست داده است.
از ۳۰ فروردین ماه تاکنون خبر سه کودک آزاری شدید در ایران منتشر شده است. هانیه هشت ساله توسط ناپدریاش، نیما چهار ساله توسط پدر و مادرش و باربد سه ساله توسط پدر معتادش، سه کودکی هستند که تحت شکنجه های خانگی قرار گرفته اند. بر اساس برخی گزارش ها هانیه به بهزیستی سپرده شد، نیما پس از تحویل به بهزیستی با رای دادگاه دوباره به پدر شکنجه گرش تحویل داده شد و باربد با ۷۰ درصد سوختگی روی تخت بیمارستان چشم هایش را برای همیشه بست.
شکنجه گرانی در چهار دیواری خانه
بنا به گزارش سالانه واحد مددکاری انجمن حمایت از حقوق کودکان در سال ۱۳۸۸، از ۲۰۰ مورد کودک آزاری گزارش شده به این انجمن ۴۸ درصد قربانی آزار جسمی بودند، ۴۹ درصد هدف آزار عاطفی قرار گرفتند، ۱۳ درصد قربانی آزار جنسی شدند، از ۲۰ درصد بهره کشی اقتصادی شده و ۱۲ درصد به محرومیت از تحصیل دچار شدند.
بنا به بندهای دیگر این گزارش، ۴۱ درصد آزاردهندگان پدر کودک، ۲۸ درصد مادر، ۷ درصد نامادری، ۶ درصد همسایه، ۴ درصد افراد غریبه، ۳ درصد کادر آموزشی، ۳ درصد کادر بیمارستان، ۲ درصد ناپدری و ۲ درصد کادر زندان بودهاند.
همچنین براساس آمار منتشر شده از سوی اورژانس اجتماعی در سال ۱۳۸۸ در ایران، ۵۶ درصد کودکان آزار دیده دختر و ۴۴ درصد پسر هستند که ۴۴ درصد کودکان توسط پدر، ۱۲ درصد توسط مادر و بقیه توسط آشنایان یا سایر افراد مورد آزار قرار گرفتهاند و البته متاسفانه بسیاری از کودک آزاری ها نیز در فضای چهار دیواری خانه ها محبوس می ماند و هیچگاه گزارش نمی شود. همچنین براساس این گزارش ها ۷۰ درصد این کودک آزاریها جسمی بوده و مابقی موارد آزارها و سوء استفاده جنسی بوده است. اما باز هم دلایلی نظیر سن کم کودکان و ناتوانی آنان در ارائه گزارش های درست از نوع و نحوه شکنجه، ترس آنان از شکنجه گر و بازگشت به خانه و نداشتن امنیت و اطمینان و حتی ترس از پزشک عواملی هستند که دست به دست هم می دهند تا این آمار نیز کامل و شفاف نباشد. این آمارهای جسته گریخته در حالی از مجراهای دولتی درز می کند که چندی پیش بهمن کشاورز رییس کانون وکلای دادگستری با انتقاد از قوانین موجود در رابطه با مجازات در نظر گرفته شده برای والدینی که دست به کودک آزاری می زنند، به این نکته اشاره کرد که طبق قوانین جمهوری اسلامی، تا وقتی رنگ پوست کودک عوض نشود، تنبیه قانونی تلقی می شود.
به اعتقاد وی قوانین ایران نیازی به تصویب قانون جدید در خصوص کودک آزاری ندارد و دولت به جای جاخالی دادن در بحث کودک آزاری، باید قوانین موجود را درست اجرا کند. «در بند یک ماده ۵۹ قانون مجازات اسلامی، راجع به حدود تنبیه کودکان نکتهای وجود دارد. در این ماده گفته شده در صورتی که پدر و مادری از حدود متعارف تنبیه تجاوز نکنند، بابت تنبیه کودکان مجازات نمی شوند. توصیفی که اداره حقوقی قوه قضاییه از تنبیه متعارف دارد این است که تنبیه متعارف آن است که باعث تغییر رنگ پوست نشود». این حقوقدان در گفت و گو با خبر آنلاین ادامه داد: «وقتی قانون حمایت از کودکان و نوجوانان می گوید آزار جسمی کودکان و نادیده گرفتن عمدی سلامت جسمی و بهداشت آنان ممنوع است، نباید به ماده ۵۹ قانون مجازات اسلامی ماخوذ باشیم. این قانون مصوب سال ۷۰ است که برای بار چندم، به تازگی دوباره اجرای آزمایشی اش شروع شده است. بنابراین وقتی قانونی داریم که مصوب سال ۸۱ است و در آن هر نوع آزار و اذیت کودکان ممنوع شده، دیگر نباید به قانون سال ۷۰ عمل کنیم، برای اینکه بدون تردید زدن بچه و یا حتی تهاجم لفظی به او، باعث لطمه روحی به وی میشود». این در حالی است که گروهی از کارشناسان اجتماعی خلاء های قانونی در کودک آزاری و حتی برخورد با کودک آزاران را یکی از بزرگ ترین دلایل افزایش سو رفتارها بر می شمرند. آنان می گویند: مجازاتهایی که در خصوص کودک آزاری در نظر گرفته میشود، بازدارنده نیست. هرچند که طبق ماده۴ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، فرد کودک آزار به ۳ ماه و یک روز تا ۶ ماه حبس محکوم می شود و نیز درصورتی که کودک آزاری همراه با شکستگی یا ایراد ضرب و جرحی باشد، جرم خاص محسوب می شود و طبق ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی با وی برخورد و به ۲ تا ۵ سال حبس و پرداخت دیه محکوم خواهد شد. اما مواردی نظیر سپرده شدن دوباره نیما ۴ ساله به پدر شکنجه گرش با حکم قاضی، یکی از مواردی است که موجب شده است کارشناسان بر این نظر تاکید بگذارند که ناکار آمد بودن قوانین در برخورد با فرد شکنجه گر، معافیت پدر از قانون قصاص و دیگر راه های فرار از قانون، باعث می شود هیچ عامل بازدارنده ای برای پیشگیری از ادامه کودک آزاری در ایران وجود نداشته باشد. نمودارهای آماری بیانگر آن است که ۵۰ درصد والدین ایرانی تنبیه برای کودک را لازم، و ۴۰ درصد آنان به تنبیه بدنی گرایش دارند و این در حالی است که بنا بر تعریف سازمان بهداشت جهانی، کودک آزاری عبارت است از «آسیب یا تهدید سلامت جسم و روان و یا سعادت و رفاه و بهزیستی کودک (زیر ۱۸ سال)، به دست والدین یا افراد دیگر که نسبت به او مسئول هستند.»
به هر حال باربد سه ساله در حالی قربانی خشونت خانگی شد که بنا بر آمارهای بهزیستی طی شش ماهه اول سال ۱۳۸۹، که خط تلفن کودک آزاری اورژانس اجتماعی ،۱۴۴ هزار و ۵۶۵ بار برای گزارش کودک آزاری به صدا در آمد. رقمی که بنا به گفته مسئولان اورژانس اجتماعی این آمار نسبت به یک سال قبل در همین مدت چندین برابر افزایش نشان داده است. همچنین بررسیها نشان میدهد که حدود ۵۰۰ پرونده کودک آزاری در قوه قضاییه در حال رسیدگی است ضمن آن که نتایج تماس با تلفن اورژانس ۱۲۳ نشانگر بیش از ۶ هزار مورد حاد آزار کودکان در سال است.
اما نکته ای که پدیده خاموش کودک آزاری را دردناک تر می کند، وقوع بیش از ۷۰ درصد کودک آزاریها در خانه است. جایی برای آرامش که برای کودکان تبدیل به شکنجه گاه می شود و کسانی به نام مادر و پدر که به جای محبت نقش شکنجه گران را برای آنان بازی می کنند.