فیلم «تولد یک ملت،» حاصل تلاش ۵ ساله «نیت پارکر» Nate Parker ، فیلمنامهنویس، تهیهکننده و کارگردان است که در آن، خودش نقش «نت ترنر» Nat Turner را بازی میکند، رهبر قیام بردگان در مزارع پنبه قرن ۱۹ ویرجینیا، که از جمله مقدمات جنگ خونین داخلی آمریکا بود برای الغای نظام بردهداری.
«تولد یک ملت» از کشفهای «ساندنس» جشنواره سینمای مستقل است که زمستان گذشته، جایزه داوران برای «بهترین فیلم داستانی» و جایزه ویژه تماشاگران را به «نیت پارکر» داد. شرکت «فاکس سرچلایت» با پرداخت ۱۷ میلیون دلار، رکورد بیشترین سرمایه برای خرید حقوق پخش یک فیلم در ساندنس را شکست.
اکران سراسری این فیلم از روز جمعه، در ۲ هزار و ۱۰۰ سینما در آمریکا شروع شد. هواداران حقوق زنان، فیلم را بایکوت کردهاند، چون در زمان دانشجویی در دانشگاه ایالتی «پن» در پنسیلوانیا، سازنده فیلم و همکار و همکلاسی او، به تجاوز جنسی متهم شدند، علیرغم آنکه هر دو در دادگاه تبرئه شدند.
برده موعظهگر
نت ترنر، از کودکی، رابطه پیچیدهای با ارباب و خانواده او داشت. دوست، شریک بازی و دست پرورده آنها بود و ضمنا، آلت دست و قربانی آنها. او درس قیام علیه بیعدالتی را در لابلای انجیل، تنها کتابی که اجازه خواندنش را داشت، پیدا کرد.
«نت ترنر» در کودکی، به کمک همسر ارباب، خواندن آموخت. در آغاز فیلم، زن ارباب به او میگوید کتابهای دیگر در کتابخانه مزرعه پنبه، منحصرا، برای سفیدپوستان است، و بردگان از درک آنها، عاجزند.
نیت پارکر می گوید آماده سازی برای ایفای نقش «نت ترنر» از لحظه ای شروع شد که تصمیم گرفت زندگی او را فیلم کند. این تصمیم، او را به یک کنشگر، یا فعال سیاسی تبدیل کرد. او می گوید روایت این داستان به طوری که مثبت و صادقانه باشد، از نیاز او به ساختن این فیلم نشات گرفت.
بعضی منتقدها برخورد کنشگرانه پارکر با این نقش را از مشکلات فیلم می دانند، چون «پارکر» در فیلم، از الهام مذهبی «ترنر» تعبیری امروزی و دنیوی عرضه میکند، و سناریو، از تمهیدهای آشنای هالیوودی برای توجیه چرخش شخصیت، استفاده میکند.
توانائی ترنر برای ایراد سخنرانیهای برانگیزاننده، ابتدا از سوی اربابان به وسیلهای تبدیل شد برای فرونشاندن اعتراضهای بردگان. ارباب او، «سم ترنر» با بازی «آرمی همر» از بردهداران دیگر پول میگرفت تا ترنر را برای موعظه، به مزارع آنها اعزام کند. اما دیدن رنج همبندان، و دو تجاوز جنسی به بردگان در برابر چشمان نگران و منزجر او، «ترنر» را برانگیخت، و تعبیر او از آموزههای انجیل را تغییر داد.
در کارگردانی فیلم، چالش اصلی پارکر، فائق آمدن بر بودجه ناچیز و امکانات اندک بود.
نیت پارکر می گوید فیلم را در جریان آمادهسازی کارگردانی کرد نه سر صحنه، چون همه چیز را باید از پیش مشخص میکرد. او مثال میزند که صحنه نبرد را در یک روز با برنامهریزی دقیق برای سه دوربین، فیلمبرداری کرد و همکار فیلمبردارش، در ایمیلی به او یادآور شد که در آن روز، به اندازه یک هفته فیلمبرداری انجام شد.
منتقدها فیلم «تولد یک ملت» را اگر نه به خاطر دستاوردهای سینمایی، بلکه به خاطر بلندپروازی سازندهاش، ستایش کردند، و در جشنوارههای متعدد، از جمله «کن» و «تورنتو» نقدهای تحسینآمیز گرفت تا جایی که شرکت «فاکس سرچلایت» تشویق شد که شمار سینماهای نمایش دهنده فیلم را از یکهزار و ۵۰۰ به ۲ هزار و ۱۰۰ سینما، افزایش دهد.
اتهام تجاوز جنسی
گزارشهای روزنامههای آمریکا در روزهای اخیر، به دوراهی تماشاگران اشاره دارند. آیا حمایت از پیام آزادیخواهانه علیه نابرابری نژادی، مشوق تماشای فیلم است، یا به خاطر حمایت از زنان در برابر تجاوز جنسی، اتهامی که علیه سازنده فیلم در دوران دانشجویی، مطرح شد، تماشاگران باید تماشای آن را «بایکوت» کنند؟
هر چند «پارکر» و «جین سلستین» ٰJean Celestin دوست هماتاقی و همکلاسی او، که شریک فیلمنامهنویسی «تولد یک ملت» است، سرانجام از اتهام تجاوز به یک دانشجوی ۱۸ ساله در سال ۱۹۹۹ تبرئه شدند، اما خودکشی آن زن در سال ۲۰۱۲ در اثر مصرف قرصهای آرامبخش، ماجرای اتهام تجاوز علیه پارکر را تازه کرد.
منتقدها از ربط دادن اتهام تجاوز جنسی، به هنر «پارکر» و پیام فیلم «تولد یک ملت» که از جمله، تجاوز جنسی را محکوم میکند، پرهیز میکنند.
در رسانه های اجتماعی و مطبوعات، حالا کارزاری راه افتاده علیه این هنرمند که در تلاقی قرار دارد با تحسین و ستایشی که نثار فیلم اش شده.
«ای او اسکات» منتقد نیویورک تایمز مینویسد بحث در این باره، به کار او، که قضاوت در باره هنر «پارکر» و کیفیت سینمایی این فیلم است، مربوط نمی شود.
چرا «تولد یک ملت»
«پارکر» همه جا به نقل از تاریخنویسان، تکرار کرده که قیام «نت ترنر» مقدمه جنگ داخلی بود. خونین ترین جنگ در آمریکا، که طی آن نیم میلیون نفر، بیشترشان سفید پوست، جان خود را دادند که برده داری در این کشور، ملغی شود.
از دل جنگ داخلی، آمریکای امروز متولد شد که در آن، حقوقی که در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده، شامل همه ساکنان این مرزوبوم می شود.
اما «تولد یک ملت» اسم یک شاهکار تاریخی سینمای صامت است، در سال ۱۹۱۵، از «دی دبلیو گریفیث» که به پیامد جنگ داخلی می پردازد، با دیدگاهی کاملا برعکس.
در آن فیلم، تولد یک ملت، اشاره به آغاز فعالیت فرقه برتریگران سفیدپوست دارد که به نام «کوکلاس کلن» مشهور است. پارکر در انتخاب اسم، معنی «تولد یک ملت» را عوض کرده، و به اصطلاح، آن را روی پاشنهاش میچرخاند.
مقایسه با فیلمهای دیگر
در سالهای اخیر، چندین فیلم در باره دوران بردهداری و الغای آن بر پرده آمد، مثلا همین اواخر، فیلم «ایالت آزاد جونز» Free State of Jones را داشتیم، با شرکت «متیو مککانهی» از کارگردان «گری راس» در باره یک افسر سپاه ایالات جنوبی، که رهبری قیامی علیه بردهداری برعهده می گیرد و سرزمین آزادی را از ایالات جنوبی جدا میکند که بردههای سابق و سربازان فراری در آن پناه میگیرند.
«ایالت آزاد جونز» کمتر از فیلم «۱۲ سال بردگی» شهرت دارد، که براساس خاطرات یک سیاهپوست موسیقیدان و آزاده، از ایالات شمالی است، که طی سفری به واشنگتن، ربوده و فروخته میشود و ۱۲ سال طول میکشد که ثابت کند برده نیست.
منتقدها، «۱۲ سال بردگی» از کارگردان انگلیسی «استیو مککوئین» را با فیلم «جنگوی از بند رسته» از «کوئنتین تارانتینو» مقایسه میکنند که تاریخچهای تجدیدنظرگرانه و تخیلی عرضه میکند.
همزمان با جنگهای داخلی، یک برده با بازی درخشانی از «جیمی فاکس» مسلح میشود و از ارباب سابق، با بازی «لئونارد دی کپریو» انتقام خشونتآمیزی میگیرد.
فیلم «تولد یک ملت» جایی در میان این فیلمها قرار میگیرد، و اثری است، که منتقدها، آن را به عنوان کار اول یک هنرمند جوان، قابل تحسین میدانند، هر چند از لحن اغراقآمیز و محرک فیلم، شعارهای آن، انتقاد شده.
ولی اهمیت موضوع فیلم و حساسیتهائی که در جامعه امروز نسبت به برابری نژادی وجود دارد، باعث میشود که بحث در باره سوژه فیلم، گاهی جای بحث در باره خود فیلم را بگیرد.
به قول منتقد کانادایی «بری هرتز» و خیلی از منتقدهای دیگر، این اثر اول یک هنرمند است، پر از کاستی.
به قول خانم «دینا استیونس»، منتقد نشریه وزین «اسلیت»، هدف اصلی فیلم، اسطورهپردازی است و از عرضه پیچیدگیهای واقعی شخصیت «نت ترنر» طفره رفته.
از دید «ادم گراهام» منتقد آمریکائی، هدف فیلم، تکان دادن جسمی تماشاگر است، نه تحریک ذهنی.
بعضی دیگر از منتقدها هم فیلم را از این نظر با اهمیت میدانند که توجه تماشاگر را به نابرابریهای نژادی جلب میکند که جامعه امروز، همچنان دست به گریبان آنها است، به خصوص در پیامد اعتراض گسترده به کشته شدن مظنونان سیاهپوست بدست پلیسهای سفیدپوست، که در ایالات مختلف، به شکل گرفتن جنبش «جان سیاهان مهم است» Black Lives Matter انجامید و آن را به برگزارکردن تظاهرات گاه خشونتآمیز، و درگیری با پلیس، کشانید.