«در نخستین انقلاب صلح آمیز قرن بیست و یکم در کشور اسلامی تونس، روشنفکران مسلمان نقش عمده ای در شناساندن و ترویج دیدگاه اسلام از آزادی و دفاع از حقوق انسانی همه افراد – صرفنظر از مذهب یا جنسیت آنها – دارند.»
«درسی که من از انقلاب نافرجام ایران آموختم»، عنوان مقاله ای است از ابوالحسن بنی صدر، که در ستون نظرات روزنامه نیویورک تایمز به چاپ رسیده است. در مقاله آمده است انقلاب تونس با حذف یک خودکامه که بزرگترین مانع بر سر راه دموکراسی بود، برای دنیای عرب و اسلام از اهمیت بسیاری برخوردار است و بیشترین اهمیت آن در این است که درها را فرا روی آینده ای گشود که به نظر می رسید مشت آهنین نظام سیاسی تونس و پشت گرمی اش به حمایت دولت های اروپایی و عرب آن را بسته است.
اکنون با شکفتن جوانه های انقلاب در مصر، به زیر کشیدن دیکتاتورهای فاسد در منطقه دیگر رویایی دوردست به نظر نمی رسد. پیام تونس به دیگر کشورها این بود که مجبور نیستند در برابر حکومت استبدادی سر فرود آورند. این پیام به سرعت منتشر می شود؛ چرا که جنبش دموکراتیک تونس خودجوش و مردمی است و برخلاف حمله آمریکا به عراق، با اتکا به حمایت غربی ها شکل نگرفته است.
نخستین رئیس جمهوری اسلامی ایران با اشاره به تجربه شخصی اش هشدار می دهد که «آینده باز» می تواند هم به دموکراسی و هم به بازگشت دیکتاتوری بینجامد. از این رو، برای هر چه کمتر کردن خطر روی کار آمدن یک دیکتاتور جدید چندین شرط باید محقق شود:
نخست آن که جنبش باید از رژیم گذشته و نخبگان آن فاصله بگیرد تا بتواند نظام موجود را از هم بپاشد و از نو بسازد. اما در تونس، به رغم خلع زین العابدین بن علی، شالوده های سیاسی و اقتصادی حکومت وی دست نخورده باقی مانده است و نخبگان حکومت بن علی در دولت ائتلافی پست های کلیدی را در دست دارند.
نکته دیگر این است که ساختار نیروهای سه گانه رژیم دیکتاتوری باید به طور کامل متحول شود و نباید به عوض کردن مهره ها بسنده کرد که این خود اشتباهی زیانبار خواهد بود.
از سوی دیگر، بی تجربگی مردم عادی نباید جنبش را به دخالت دادن چهره های رژیم گذشته در دولت جدید سوق بدهد. چرا که حضور این افراد در دولت انقلابی، می تواند زمینه را برای قدرت گرفتن مجدد آنها و بازگشت دیکتاتوری فراهم کند.
توجه به این نکته نیز ضروری است که با سقوط رژیم، مردم عادی نباید کار خود را تمام شده بینگارند؛ به خانه های خود بازگردند؛ و دنباله کار را به رهبران بسپارند. هر کس باید گوشه ای از سیاست را به دست گیرد تا دموکراسی به طور واقعی پیاده شود.
مهمتر از همه آن که تمامی احزاب و سازمان های سیاسی – از مذهبی تا سکولار – باید به ارزش های دموکراتیک پای بند باشند و همگی، بدون توجه به اختلافات حزبی، در برابر نقض اصول دموکراتیک از سوی دولت بایستند.
ابوالحسن بنی صدر در ادامه با اشاره به درس تلخ انقلاب نافرجام ایران می نویسد عدم پای بندی بسیاری از احزاب و سازمان های سیاسی به دموکراسی و نبود اتحاد و یکپارچگی در جبهه دموکراتیک کشور، موجب شد که گروه های سیاسی یکی بعد از دیگری هدف روحانیون قدرت طلبی شوند که با تشکیل حزب جمهوری اسلامی تمامی آنها را کنار زدند.
وی در پایان می نویسد انقلاب تونس در مسیر بی بازگشتی قرار گرفته است. اگر کسانی که راه انقلاب را هموار کردند، همچنان بر مواضع خود بمانند، تلاش آنها به ثمر خواهد رسید و دموکراسی واقعی را در کشور تونس به بار خواهد نشاند. اما اگر مردم عقب گرد کنند، قدرت طلبانی که در حاشیه نشسته اند، با استفاده از خلا سیاسی، بر قدرت چنگ خواهند انداخت و آنگاه، مردم تونس نیز، همچون مردم ایران ناگزیر خواهند شد راه یک بار رفته را بار دیگر بپیمایند تا به سرمنزل آزادی برسند.