گزارش تحقیقی یک رسانه اقتصادی؛ «نسل زِد» از «برند ایران» عبور کرده است

یک هفته‌نامه اقتصادی در ایران در یک پرونده مفصل به موضوع «نسل زد» و تاثیر این نسل در اقتصاد کشور و همچنین جهت‌دهی به نوع مصرف خانوارها پرداخته و نوشته است که سهم برندهای ایرانی از بازار ۱۵۰ هزار میلیارد تومانی «نسل زد» تقریبا هیچ است؛ موضوعی که نشان دهنده عبور این نسل از «برند ایرانی» و همچنین «برند ایران» است.

نشریه «تجارت فردا» معتقد است که «دهه هشتادی‌ها» در تصمیم‌گیری خانواده‌ها برای خرید کالا بیشترین اثر را دارند و برهمین اساس اعلام کرده که بازار آن از ۸۰۰ هزار میلیارد تومان نیز فراتر می‌رود.

این آمار از نگاه تحلیلگران بسیار قابل تامل و توجه است و به باور آنها نمی‌توان در سیاست‌گذاری‌های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی از تاثیرگذاری این نسل غافل شد.

این موضوع در حوزه اقتصاد زمانی جلب توجه می‌کند که بنابر اعلام هفته نامه تجارت فردا «کالای مورد علاقه این نسل در ایران تولید نمی‌شود.»

نویسنده این نشریه تاکید کرده است که برخی معتقدند؛ اقتصاد آشفته ایران مقهور سلیقه جهانی نسل Z شده است. بر همین اساس این نشریه اعلام کرده که آمارها نشان می‌دهد نسل جوان دلبستگی زیادی به برندهای ایرانی ندارد، چنان‌که برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهند در بین ۲۰ انتخاب این نسل، هیچ برند ایرانی جا ندارد.

در تصویری بزرگ‌تر اشاره شده که در میان ۵۰ برند مورد علاقه این نسل، فقط سه برند ایرانی از جمله یک برند بانکی و دو برند تنقلات دیده می‌شود.

نویسنده «تجارت فردا» موضوع عدم تمایل نسل جدید به برند ایرانی را فراتر از سلیقه مصرفی دانسته و نوشته است که جامعه‌شناسان میان «برند ملی» و برندهای تجاری کشورها ارتباط معنی‌دار می‌بینند. برهمین اساس این نشریه تاکید کرده است که هرچه برند ملی و اعتبار داخلی ساختار سیاسی یک کشور محبوب‌تر باشد، احتمال این‌که جوانان به کالای داخلی آن کشور گرایش پیدا کنند، بیشتر است.

نویسنده از عمق بحران ایجاد شده در بین نسل جدید با حکمرانان و حتی ایران خبر داده و نوشته است که «رویگردانی از برند ایرانی، با رویگردانی از «برند ایران» ارتباط مستقیم دارد.»

در این گزارش‌ها به قطع ارتباط بنگاه‌های ایرانی با بازارهای جهانی به خاطر تحریم‌های اقتصادی و محدودیت‌های بسیار داخلی به عنوان برخی از عوامل دیگر عدم تمایل «نسل زد» به محصولات داخلی یاد شده است.

گزارش نویس به موضوع فیلترینگ نیز اشاره کرده و تاکید کرده است که رسانه‌های مرجع این نسل در ایران فیلتر است و عدم تبلیغات در این رسانه‌ها تولیدات ایرانی را از سبد مصرف این نسل خارج کرده است.

بنابر نوشته نشریه «تجارت فردا» سرعت این نسل بسیار سریع است و سیاستمداران و تصمیم‌گیران از این سرعت جا مانده‌اند و «دهه هشتادی‌‌ها» آن‌قدر نسل اثرگذاری هستند که مطلوبیت‌هایشان، باعث رونق برخی کسب‌وکارها شده و برخی کسب‌وکارها را از رونق انداخته است.

کارشناسان بر این باورند برخورد با این نسل یک نگاه نو و زبان جدید می‌خواهد چرا که «نسل زد» توانایی ایجاد تغییرات اساسی در ساختار اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را دارد. بطور مثال در حوزه اقتصاد به نوشته «تجارت فردا» اگر سیاستگذار به درک درستی از نیازها و مطلوبیت‌های این نسل نرسد و متناسب با آن سیاستگذاری نکند، بازار قاچاق را رونق می‌بخشد و اقتصاد غیررسمی را بزرگ می‌کند.

در سایر حوزه‌ها نیز همین نکته جاری است بطوریکه عدم تمایل این نسل به مطالعه رونق را از حوزه چاپ و نشر و کتاب به بخش‌‌های دیگری از جمله کافه‌ها و فست فود‌ها برده است. برهمین اساس کارشناسان معتقدند نسلی که کافه‌گردی را اولویت قرار داده و محتوای فرهنگی خود را از شبکه‌های اجتماعی می‌گیرد به راحتی مناسبات اجتماعی و فرهنگی کشور را دستخوش چالش کرده است.

در حوزه سیاسی نیز نمی‌توان از تاثیر این نسل غافل شد. در همین رابطه می‌توان به تاثیر این نسل بر اعتراضات سراسری سال گذشته اشاره کرد که دهه هشتادی‌ها پرچمدار این اعتراضات بودند و بخشی از واکنش‌های اعتراضی از دل مدارس می‌آمد.

مصطفی مهرآیین، جامعه‌شناس و استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی فروردین‌ماه سال جاری در همین رابطه به وب‌سایت «خبرآنلاین» گفته بود: این نسل، نسلی است که «فهم عمیقی از انسان دارد»، جهان را برای «آشتی» می‌خواهد، «درک درست‌تری» از زندگی دارد و قبل از این‌که فلسفه بخواند «خودش فیلسوف است.»

«نسل زِد» (Z Generation) که در سطح جهانی و بومی در برگیرنده «متولدین نیمه دوم دهه هفتاد و کل دهه هشتادی‌ها» می‌شود، بیشترین میزان شرکت کنندگان در اعتراضات سراسری سال گذشته و بیشترین نسل دارای بازداشتی در جریان اعتراضات را شامل شدند.