خشونت بیرحمانه ای که اثر آن تا پایان عمر قربانی، باقی است. مهاجم، تصمیم غیرانسانی خود را اساساً با هدف ماندگاری عملی می کند؛ باهدف آنکه سیمای قربانی خود را – که معمولاٌ دختری نوجوان یا جوان است- برای باقی عمر، نازیبا یا ناقص کند.
اسیدپاشی، چه به قصد انتقام انجام شود یا از روی حسادت، نه تنها پوست چهره را عمیقاً مجروح می کند، که به سوختگیهای عمیق، آسیبهای جدی بافت پوست وگاه حتی تحلیل استخوانها و نابینانی می انجامد.
قساوتی عالمگیر
کشورهایی که بیشترین میزان اسیدپاشی بر روی زنان در آنها انجام می شود، کامبوج، افغانستان، هند، بنگلادش، پاکستان و ایران هستند. مواردی از اسیدپاشی در بریتانیا و آمریکا نیز گزارش شده است. ۹۱% اسیدپاشان در سراسر جهان، مسلمان هستند، ۸۰% قربانیان اسیدپاشی زن هستند، و نزدیک به ۷۰% آنان کمتر از ۱۸ سال دارند.
در این میان، تنها طی سال اخیر، در بنگلادش، ۲۰۰ مورد اسیدپاشی دیده شده است.
در آسیای جنوبی، حملات اسیدپاشی گاه به عنوان نشان مطالبۀ جهیزیه، و گاهی هم برای اعتراض به رد درخواست ازدواج یا رد پیشنهاد آمیزش جنسی انجام می شود. پژوهشی گسترده که توسط مجلۀ نشنال جیوگرافیک بر روی معضل اسیدپاشی در جای جای جهان انجام شده، حاکی از آن است که در کامبوج، اسیدپاشان، اغلب زن هستند؛ زنان شوهرداری که بر معشوقۀ همسر خود اسید می پاشند؛ چنین است که قربانیان نیز زن هستند.
دعوا بر سرِ زمین نیز از موارد دیگری است که در آسیای جنوبی گاهی به اسیدپاشی می انجامد. برمبنای تحقیقی که نویسندگان روزنامۀ نیویورک تایمزانجام داده اند، حملات اسیدپاشی در پاکستان از همه جای دنیا بیشتر انجام می شود و اغلب آنها حملۀ «ناموسی» مردان به همسرانشان است. در هند نیز شمار موارد اسیدپاشی طی دهۀ اخیر رو به فزونی بوده است. پژوهشها نشان می دهند که صدها زن در پاکستان و افغانستان صرفاً به «جرم»
نپوشاندن چهره شان، قربانی حمله های اسیدپاشی شده اند و از ناحیۀ چشم یا عضوی دیگر آسیبهای جبران ناشدنی دیده اند.
برخی گزارشها حاکی از آن است که در اوایل انقلاب اسلامی ایران ، چند مورد اسیدپاشی برروی زنانِ بدون حجابِ اسلامی و مردانی که ریش خود را کاملاً تراشیده بودند، گزارش شده است. تهدید به اسیدپاشی نیزطی آن روزها، نوشتۀ روی برخی دیوارها بود. در ایرانِ امروز نیز اسیدپاشی انجام می شود. یکی ازقربانیان مشهور این بیرحمی، آمنه بهرامی است که از اجرای حکم قصاص نیز انصراف داد و در پی گذشت چند سال از تحمل پاشیده شدن اسید روی صورتش، با عواقب دردناک و دشوار این خشونت- ازجمله نابینایی- دست به گریبان است.
اسید هیدروکلریک و اسید سولفوریک متداولترین انواع اسیدِ مورد استفاده برای اسیدپاشی هستند.
مجازات، پیشگیری، درمان
یک یکِ قربانیان اسیدپاشی حکایتی منحصر به خود دارد، اما همۀ آنها قربانی اند؛ نه قربانی حادثه، که قربانی قصد قساوت.
مجازات سنگین پاشیدن اسید؛ ازحبس ابد درپاکستان، تا قصاص در ایران، مانع پیشگیری از اعمال این نوع خشونت نشده است.
یک بنیاد پاکستانی موسوم به بازماندگان اسید، اخیراً از دولت آن کشور خواسته است تا قانون مجازات تازه ای را به طور خاص درخصوص اسیدپاشی از تصویب بگذراند. این درحالی است که دربرخی کشورها، ازجمله هند، مجازات خاصی برای این جرم درنظر گرفته شده است.
درمانهایی که قربانیان اسیدپاشی نیاز دارند، پیچیده، دشوار و درازمدت است، و جراحیهای متعددی نیاز دارد که تنها ازعهدۀ جراحان خبرۀ پلاستیک برمی آید. دکتر جواد- جراح پلاستیکی پاکستانی که داوطلبانه بازماندگان اسیدپاشی را درمان می کند- می گوید: «محرز است که من نمی توانم فن آوری کرنل یا ام.آی.تی را به پاکستان ببرم و انتظار داشته باشم که کارآمد باشد. حتی اندیشیدن به چنین امکانی، احمقانه است. جراحیهایی که من می کنم، با فن آوری اندک اما تأثیربسیارانجام می شوند. با محدودیت امکانات درپاکستان آشنایم. این، نشان از رضایت من ندارد، اما این آگاهی، مرا واقع گرا کرده است.»
بازتابهای فرهنگی
فیلم مستند حفظ صورت، اشک و آه و حیرت بسیاری را- از بیننده و داور- برمی انگیزد. حفظ صورت، برندۀ جایزۀ آکادمی اسکار در بخش فیلم کوتاه مستند شد، نخستین اسکاری که پاکستان برده است. این فیلم، روایت فرجام فاجعۀ اسیدپاشی در پاکستان است و تلاش برای ترمیم آن. اسیدپاشی در پاکستان سالی ۱۵۰ قربانی می گیرد. بسیاری از این زنان قربانی، از خدمات مناسب پزشکی بی بهره اند؛ خدماتی که گاه تا ۲۰ عمل جراحی پلاستیک می طلبد. این همه درحالی است که شمار حقیقی قربانیان این بیرحمی، بسیار بیش از تعدادی تخمین زده می شود که رسماً گزارش می شود؛ چرا که عمدۀ زنان، قربانی اسیدپاشی مردانی می شوند که به آنها نزدیکند؛ از جمله درمواردی، شوهرانشان. سازندۀ این فیلم - زنی پاکستانی که اسکار خود را به زنان کشورش؛ به ویژه دو قربانی که فیلم، حکایت آنها را بازمی گوید، تقدیم کرده- موردی از اسیدپاشی را نقل می کند که درآن، مردی به روی همسر سابق و تمامی فرزندانش- ازجمله دختر باردارش و کوچکترین فرزندش که پنج سال داشت- اسید پاشیده؛ که جدا از دو موردی است که درفیلم روایت می شود.
بُعدِ برترِ فیلم پاکستانی حفظ صورت، پزشکی پاکستانی را نیز به تصویر می کشد که از تخصص جراحی پلاستیک برای خدمت به زنان هم میهن خود بهره می برد. نمایش و طرح گستردۀ فیلم، معضل اسیدپاشی درجهان را نیز با اهمیت افزونی مطرح کرده است.
برخی جامعه شناسان و فعالان حقوق بشر ابراز امیدواری کرده اند که ساخته شدن فیلمی با این مضمون و اسکار گرفتن آن، جرقۀ آغاز حرکتی باشد برای پایان دادن به این فاجعۀ انسانی.