گزارش سیاسی: تحولات عمده در دوره ریاست جمهوری جورج بوش پدر

جورج بوش پدر در بهمن 1368 خورشیدی به عنوان چهل و یکمین رئیس جمهوری آمریکا سوگند یاد کرد. از لحاظ سیاست خارجی، دوران ریاست جمهوری وی مملو از تحولات بود. پایان جنگ سرد، اتحاد دو آلمان، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کمک نظامی به پاناما در برکناری یک دیکتاتور، کمک به قحطی زدگان سومالی و البته جنگِ موسوم به خلیج فارس در عراق.

با توجه به آثار و علائمی که از اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای بلوک شرق مشاهده میشد، پرزیدنت بوش پدر در سخنرانی روز تحلیف خود گفت که نسیمی جدید میوزد و جهانی با آزادیها در شرف تولد است زیرا اگر هنوز واقعیت نیافته اما در قلب مردم روزگار دیکتاتوری به سر آمده است.

دیوار برلین، بارزترین نماد بلوک شرق 10 ماه پس از به روی کار آمدن پرزیدنت بوش پدر فرو ریخت. در زمستان سال 1367 دولتهای بلوک شرق یکی پس از دیگری کنار رفتند. دو سال بعد اتحاد جماهیر شوروی از هم پاشید. طی آن مدت، پرزیدنت بوش روابط خوبی با همتای روسی خود، میخائیل گورباچف، برقرار کرده بود. توافقنامه های متعدد کاهش تسلیحات اتمی میان دو رهبر نیز، پایان دوره ای قدیمی و آغاز دوره ای جدید از روابط را بهمراه داشت.

دیوید گالست، خبرنگار صدای آمریکا در وزارت امور خارجه ایالات متحده می گوید: "آن سالها دوران پیروزی ایالات متحده بود، سالهای پیروزی در جنگ سرد."

در این میان، پرزیدنت بوش مبارزه پرزیدنت ریگان با قاچاق مواد مخدر به داخل کشور را ادامه داد. ِدیوید گالست، خبرنگار صدای آمریکا در وزارت خارجه آمرکیا می گوید نوریگا خود در رأس مافیای مواد مخدر بود: "نوریگا خود بیشتر و بیشتر در عملیات مافیائی وارد شد، خصوصاً قاچاق مواد مخدر. رابطه آمریکا و پاناما رو به وخامت گذارد."

نوریگا که انتخابات ریاست جمهوری کشور را به گی رمو اندارا باخت، نتیجه را منحل کرد اما آمریکا به اندارا کمک کرد که دولت خود را برقرار کند و نوریگا به اتهام قاچاق مواد مخدر به آمریکا منتقل و محکوم به زندان فدرال شد.

پرزیدنت بوش پدر اولین رئیس جمهوری آمریکا بود که سخن از نظام جدید جهانی راند. در یک سخنرانی در سازمان ملل در تابستان 1369 گفت آمریکا در این جهت گام خواهد برداشت.

اما مهمترین حادثه بین المللی دوران ریاست جمهوری پرزیدنت بوش، جنگ موسوم به خلیج فارس است که آمریکا در رأس نیروهای سازمان ملل، اشغال کویت توسط ارتش صدام حسین را پاسخ داد. کلام پرزیدنت بوش 4 روز پس از اشغال کویت توسط صدام تکان دهنده بود: "این تهاجم دوام نخواهد داشت. این جنگ به خاطر نفت نیست، بلکه جنگی علیه تهاجم است."

ائتلاف گسترده بین الملی فقط یک هدف داشت: پس زدن نیروهای عراقی از خاک کویت و حصول اطمینان از اینکه صدام حسین به فکر اشغال عربستان سعودی نیفتد. در پی این عملیات، محبوبیت پرزیدنت بوش سیر صعودی را پیمود اما همواره سؤالی در ذهن بسیاری باقیست: "آیا بهتر نبود آمریکا پس از عقب راندن نیروهای عراقی به داخل کشورشان، پیشروی می کرد و رژیم صدام را در همان زمان سرنگون میکرد. بسیاری معتقدند که این بهترین کار بود اما پرزیدنت بوش و کولین پاول، که فرمانده آن جنگ بود براین باور بودند در آن صورت میباید کشور عراق را با همه مشکلاتش نیز اداره میکردند."

بنا به گفته گالست برخلاف جنگ 2003 پرزیدنت بوش پسر عیله عراق، پرزیدنت بوش اول ناچار نبود کشور را متقاعد کند که باید به کمک کویت رفت: یک کشور متحد علناً مورد تهاجم قرار گرفته بود. از سوی دیگر، جنگ خلیج فارس، جنگ سرد را به پایان برد. پس از همکاری اتحاد جماهیر شوروی در جنگ خلیج فارس، در دیدار تابستان 1370، پرزیدنت بوش گفت که زمینه برای همکاری دو کشور در راستای حل و فصل مشکلات دو جانبه و جهان فراهم شده است. پرزیدنت بوش و پرزیدنت میخائیل گورباچف با اعلام شراکت استراتژیک جدید میان دو کشور عملاً جنگ سرد را به پایان بردند.