از : روزنامه کریسیچن ساینس مانیتور
نویسنده: Fred Weir
پیکار قومی دیرینه، که رقابت شرق و غرب و جاه طلبی های فزاینده منطقه ای روسیه به آن دامن زد، در پشت سر جنگ بر سر مناطق انشعابی اوستیای جنوبی و آبحازی قرار دارد.
برای ده ها مرد جوان اوستیائی که در یک مرکز سربازگیری روسیه در ولادیکاوکاز، پایتخت اوستیای شمالی صف کشیده بودند، مناقشه جاری تکرار زدوخوردهای بی پایان با گرجستان، دشمن سنتی آنها است. برای گرجی ها، که نیروهایشان در پی شکست در بازستانی استان جدائی طلب اوستیای جنوبی دو باره سنگر بندی می کنند، جنگ فقط جدید ترین کوشش بیهوده برای متحد ساختن کشورشان علیه آنچه آنرا طرح های نواستعماری مسکو می بینند، می نماید.
دیپلمات های امریکائی و روسی، که در جلسه روز یکشنبه شورای امنیت کلمات تندی بر سر بحران ردو بدل کردند، به زبان و هیجان های رویاروئی طولانی و تلخ دوره جنگ سرد بازگشتند.
آلکسی مالاشنکوف، تحلیلگر مرکز کارنگی در مسکو می گوید: « این مناقشه ریشه هایی عمیق و پیچیده دارد. میخاییل ساکاشویلی رییس جمهوری گرجستان آنرا آغاز کرد، امیدوار بود که تمامی وضع را با یک حرکت گسترده عوض کند. اما اگر بیش از حد طولانی شود، احتمالا برنده ای در کار نخواهد بود، و روسیه نیز بشدت آسیب خواهد دید.»
غرب نگران آن است که هدف واقعی روسیه ممکن است منکوب کردن گرجستان طرفدار غرب و سرنگونی ساکاشویلی رییس جمهوری برگزیده باشد. او در مقاله ای در روزنامه لوس آنجلس تایمز هشدار داد که اگر حرکت مسکو موفق شود، نفوذ غرب در منطقه تمام خواهد شد.
کارشناسان روسیه می گویند مسکو می خواهد راه را بر توسعه نفوذ امریکا در منطقه ببندد و گسترش ناتو بسوی شرق و اتحاد شوروی سابق را متوقف کند. ورای آن، احتمالا به داور نهایی در اختلافات در منطقه، از جمله گرجستان تبدیل شود.
ولادیمیر ژاریخین، معاون موسسه مطالعات کشورهای مستقل مشترک المنافع در مسکو، می گوید :« روسیه بسوی ایفای نقش مشابهی پیش می رود که در آن امریکا ، مثلا، زمانی که امنیت تایوان را در برابر حمله چین تضمین می کند، ظاهر می شود. اما وضع فعلی بیشتر به برخوردی مستقیم بین روسیه و ایالات متحده، که جانب گرجستان را گرفته است، شباهت دارد.»
مناقشه، با هر نتیجه ای که ببار آورد، هم اینک نفرت های قدیمی را تشدید کرده است و پیامدهای آن احتمالا بگونه ای ویرانگر در سراسر منطقه چند ملیتی قفقاز طنین انداز خواهد شد.
چرا اوستیائی ها می خواهند گرجستان بیرون برود؟
اوستیائی ها که ادعا می کنند قرن ها ساکن همین سرزمین بوده اند، می گویند ژوزف استالین دیکتاتور شوروی کشور آنها را نصف کرد، و اوستیای جنوبی را بر خلاف خواست ساکنانش به جمهوری گرجستان شوروی داد. ( استالین همچنین استقلال آبخازی را گرفت و آنرا به یک حمهوری خود مختار در داخل گرجستان تبدیل کرد.) در حالی که اتحاد شوروی سوسیالیستی فرو می ریخت، اوستیایی ها در یک جنگ بیرحمانه استقلال علیه گرجستان درگیر شدند که با یک قرار داد صلحبانی سه جانبه در سال ۱۹۹۲ پایان گرفت. بر اساس آن توافق قرار شد نیروهای گرجستان، روسیه و اوستیای جنوبی امنیت منطقه را تا زمان برقراری صلح نهائی تضمین کنند.
این توافق در میان رگباری از آتش و بمب با شکست روبرو شد.
چرا گرجی ها می خواهند اوستیای جنوبی را پس بگیرند؟
بسیاری از گرجی ها می گویند اوستیای جنوبی در حقیقت سرزمین "ساموچالبو" گرجستان باستان است که شوروی ها به ساکنان اوستیا برای کمک به بلشویک ها در از بین بردن استقلال گرجستان در دهه ۱۹۲۰ واگذار کردند. آنها یادآور می شوند گرجستان، که در سال ۱۹۹۱ بعنوان کشوری مستقل از میان ویرانه های اتحاد شوروی سربرآورد، بر اساس قوانین بین المللی از حق حاکمیت بر این سرزمین برخوردار است.
گرجستان خود مختاری محدود به اوستیای جنوبی و آبخازی پیشنهاد کرده است ، اما هیچکدام نپذیرفتند. در سال ۲۰۰۶، اکثریت مردم اوستیای جنوبی در یک همه پرسی به استقلال از گرجستان رای دادند. گرجستان آنرا غیر قانونی نامید و محکوم کرد.
شمار زیادی از گرجی ها می گویند آنها هنوز بر این باورند که تنها راه برای اوستیای جنوبی این است که بار دیگر به گرجستان ملحق شود. گیورگی مارگ ولاشویل، پژوهشگر موسسه غیر دولتی امور عمومی در تفلیس می گوید: « گرجستان حق دارد سرزمینش را کنترل کند. آشتی، پیش از آن که ما بتوانیم زمینه مشترکی پیدا کنیم، روندی طولانی و دردناک خواهد بود، بویژه زمانی که یک ابر قدرت منطقه ای می خواهد دشمن باقی بماند. رسیدن به تفاهم با سیاست بازی ممکن نخواهد شد، یک روند انسانی را ایجاب می کند.»