لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ ایران ۰۶:۱۳

خودکشی: ترس یا تهور؟


«به آینه زل می زنی، و خود را می پذیری. یا نمی پذیری و خودت را می کشی. راه سوم هم این است که دیگر سراغ آینه نروی.»
تنسی ویلیامز



ارل گرولمن در کتاب خود با نام خودکشی- که درسال 1988 منتشر شده- می نویسد که تقریباً تمامی انسانها، زمانی در زندگیشان، به گرفتن جان خود اندیشیده اند.
روانشناس برجسته ای به نام دکترپال کیونت نیز در کتابی که در سال 1987 منتشر شده، به پژوهشهایی اشاره می کند که حاکی از همین امرند و نشان می دهند که اغلب مردم، دست کم یک بار در زندگی شان، به طور جدی به خودکشی فکر کرده اند.

خودکشی را برخی فعالان اجتماعی یک حق مدنی خوانده اند؛ خواه از روی یأس و استیصال باشد، یا برای پایان دادن به دردی بی درمان. لودویگ مینلی، وکیل سوئیسی حقوق بشر و بنیانگذار بنیادی است به نام دیگنیتاس، که درمیان این شمار اندک است و شاید شناخته شده ترین ِ آنها باشد.

آقای مینلی در بنیاد خود به نهصد داوطلب مرگ کمک کرده تا بمیرند. اغلب آنها بیمارانی بوده اند که گرفتار دردهای درمان ناپذیرند، اما از آنجا که تعدادی از این عده، بیماران روانی مبتلا به اسکیزوفرنی یا اختلال خلقی بوده اند، ازمینلی انتقاد می شود. گروهی هم عقاید وی را«گروتسک» می خوانند.

بیل مار- برنامه ساز و سیاسی نویس شوخ طبع آمریکایی- می گوید:«خودکشی، استعفا از زندگی است پیش از آنکه خدا اخراجت کند.»

ملحدان خدایی را باور ندارند که مهارزندگی شان را درکف داشته باشد و شماری از آنان، برخورداری از حق خودکشی را حسی رهایی بخش می خوانند.


گفت و گو با دو پژوهشگر ارشد آمریکایی

دکتر جین پیرسون- روانپزشک و پژوهشگر ارشد انستیتوی ملی سلامت روان آمریکا- در پاسخ به پرسشم در خصوص لزوم اعطای حق مدنی شهروندان به آنها، برای گرفتن جان خود، گفت:«دراغلب موارد، کسانی که به شدت افسرده هستند، اقدام به انتحار می کنند. باورما آن است که این عده، در شرایط عادی روحی، خواهان پایان دادن به زندگی شان نیستند، کمااینکه وقتی تحت درمان قرار می گیرند، شوق زیستن هم می یابند. با این همه، نمی توان حق مدنی انسانها را برای انتخاب زندگی یا مرگ، انکار کرد.»

طی گفت و گویم با دکتر کارلوس زاراته- پژوهشگر ارشد گروه اختلالات خلقی انستیتوی ملی سلامت روان آمریکا- دکتر زاراته به تغییرات شگرف خلقی در بیماران تحت درمان و تحقیق گروهش اشاره کرد و گفت:«بسیاری از این دست بیماران، درپی تغییر جایگاهشان در طیف سلامت روان، درخصوص ساده ترین تصمیمات زندگی شان، تغییر عقیده می دهند. انتخاب زندگی یا مرگ، تصمیم عمده ای است که به دنبال تغییر شرایط خلقی، احتمال تغییر آن بسیار است.»


کی جیمیسون: روانپزشکِ اسیر روان پریشی

دکتر کی جیمیسون، روانپزشک، استاد دانشگاه جانز هاپکینز، نویسندۀ چندین کتاب شاخص، در زندگی شخصی اش، بانویی شکننده است که طی تمامی عمر، از اختلال شدید خلقی رنج برده و اقدام به خودکشی کرده است.

در گفت و گویم با او، دکتر جیمیسن می گوید که درمان با شوک الکتریکی و مصرف دائم لیتیم، جان او را نجات داده. از آنجا که طی یکی از موارد بستری شدنش در بیمارستان روانی، او به پزشکان معالجش اجازه نداده که به او شوک بدهند، نامه ای نوشته که آن را ازنظر حقوقی هم معتبر کرده. این نامه، به همسر و نزدیکان دیگر خانم جیمیسن اجازه می دهد که در موارد لازم، او را تحت شوک درمانی قرار دهند.

دکتر کی جیمیسن می گوید در پی مرگ همسر اولش، دچار بحرانی شد که او را مدتی اسیر بیمارستان کرد. روان درمانی، دارو، شوک درمانی، حمایت عاطفی همسر دومش (که او نیز روانپزشک و استاد دانشگاه است) اما، وی را از این بحران رهاند و به شاگردان و خوانندگان آثارش، مجال داد تا همچنان از فعالیتها و تواناییهایش بهره برند.


کامو و همینگوی

آلبر کامو می نویسد:«دو راه پیشِ رو دارم: خودکشی، یا نوشیدن فنجانی قهوه. از میان این دو، قهوه را انتخاب می کنم..آخرالامر، به نظرم، انتخاب زندگی، شهامت بیشتری می طلبد.»

کامو، زندگی را برگزید و فنجان قهوه اش را. سانحه ای اما، به ناگاه و ناروا، زندگی اش را در چهل و شش سالگی، کوتاه کرد. کامو، شجاعت را دربرگزیدن زندگی می دید.

عده ای برآنند که ادامۀ زندگی و رویارویی با چالشهایش، نشان شهامت است. گروه اندکی هم باوردارند که انتخاب آگاهانۀ مرگ، یعنی شجاعت بیشتر.

دهم سپتامبر، روز جهانی پیشگیری از خودکشی است. کوشش دانش روانپزشکی، آن است که آدمیان را از اندیشۀ انتحار و اقدام به آن دور کند.

ارنست همینگوی می نویسد:«تنها دلیل اجتناب از خودکشی، آن است که وقتی جهنم
زندگی می گذرد، بهشت آن را درمی یابی.»

همینگوی خالق آثار فاخر و بی بدیلی بود که جاودان شدند و نوبل ادبیات را هم از آن او کردند. جهنم درونش اما، لابد چنان سیاه بود که بهشتِ پس از آن را از یاد برد و در اوان دهۀ شصت عمر، مصمم شد خرقه تهی کند، و دوستداران قلمش را در سوگ خود بنشاند و محروم ازآثاردرخشانش.
XS
SM
MD
LG