گلنار کریمووا، دختر۴۰ ساله اسلام کریموف، رییس جمهوری ازبکستان است. نشریه نیویورکر طی گزارشی در خصوص فعالیت های اخیر وی، از دغدغه های هنری دختر این دیکتاتور ازبک نوشته که نام هنری خود را «گوگوشا» گذارده است.
نفوذ و قدرت پدرش دست او را برای فعالیت های هنری باز می گذارد و برای این نوع فعالیت ها، به وی مجال و امکان بیشتری از دیگر هنرمندان می دهد.
اسلام کریموف که پس از فروپاشی کمونیسم تاکنون بر ازبکستان حکومت داشته، به ارتشا و اعمال شکنجه علیه دگراندیشان و مخالفانش متهم است. نیروهای امنیتی وی در سال ۲۰۰۵ صدها مخالف غیرمسلح را به رگبار بستند و کشتند.
گزارش ها از تاشکند حاکی از آن که است که گوگوشا جدا از فعالیت در عرصه طراحی لباس و موسیقی، در بسیاری از فعالیت های عمده تجاری و معاملات مهم و کلان دست دارد و هرچه بخواهد به دست می آورد، عمدتاً از راه تهدید و ارعاب رقبایش و مجبور کردن آنها به کارها یا انجام معامله هایی که راضی به انجام آنها نیستند،به دست می آورد.
به رغم فعالیت هنری اش، گفته می شود که به سبب کارهای غیرقانونی و غیرمدنی و منافی معیارهای انسانی، وی در میان منفورترین چهره های ازبک است.
گوگوشا علاوه بر انجام فعالیت هایی چون شرکت در نمایشگاه مد و طراحی لباس مسکو، می کوشد تا خارج از کشورش و به طور خاص در ایالات متحده، شهرت و محبوبیت به دست آورد. وی با خرید آگهی های گران در نشریاتی از قبیل مجله بیل بورد، و توییت کردن روی توییتر، برای خود تبلیغ می کند و از مردم دعوت می کند که کارهای هنری و موزیک ویدئوهای او را تماشا کنند.
لابلای متن ترانه هایی که گوگوشا می خواند، جاه طلبی او و تمایلش به نشستن بر مسند قدرت پس از پدرش، مشهود و روشن است. در یکی از تصنیف هایی که می خواند، گوگوشا از توانایی خود می خواند و از این که می تواند جای پدر ۷۳ ساله اش را بگیرد.
این ترانه که از مشهورترین ترانه های اوست، حاوی شعری است خطاب به پدرش اسلام کریموف، که گوگوشا طی آن می خواند:«…اگر بخواهی برایت مثل هزار پسر می شوم…» که اشاره اوست به این که دختر بودن او معادل دوری او از قدرت و قدرت طلبی نیست.
اما یکی از گام های مؤثری که گوگوشا برای شناخته شدن و کسب محبوبیت در غرب برداشته، همکاری با ژرار دوپاردیو در ترانه تازه ای بوده است موسوم به «آسمان خاموش است». گوگوشا مدعی است که این همکاری، به پیشنهاد دوپاردیو انجام شده است. گفتنی است که دوپاردیو اخیراً به نشان اعتراض به افزایش مالیات در فرانسه، به شهروندی روسیه در آمده است.
گوگوشا مشغول نوشتن فیلمنامه ای با موضوع جاده ابریشم است و می گوید که ژرار دوپاردیو پذیرفته که در این فیلم بازی کند. تصمیم ها و همکاری های اخیر دوپاردیو، ناظران را به این نتیجه رسانده که دوپاردیو مشتاق نزدیک شدن به مردان متنفذ بلوک شرق سابق است.
کارشناسان هنری می گویند روشن نیست که اجراهای گوگوشا معنایی ورای ظاهر پرطمطراقشان در تصاویر پرزرق و برق آرایش چهره و لباس های گران قیمت او دارند یا نه. آنچه روشن است، آن است که کریمووا با فعالیت های هنری خود و ظاهری که در کلیپ هایش از خود به نمایش می گذارد، راه را برای حمله منتقدان و مخالفان خود و پدرش باز می گذارد و زمینه انتقاد تند و مخالفت آنها را مساعدتر می کند.
نفوذ و قدرت پدرش دست او را برای فعالیت های هنری باز می گذارد و برای این نوع فعالیت ها، به وی مجال و امکان بیشتری از دیگر هنرمندان می دهد.
اسلام کریموف که پس از فروپاشی کمونیسم تاکنون بر ازبکستان حکومت داشته، به ارتشا و اعمال شکنجه علیه دگراندیشان و مخالفانش متهم است. نیروهای امنیتی وی در سال ۲۰۰۵ صدها مخالف غیرمسلح را به رگبار بستند و کشتند.
گزارش ها از تاشکند حاکی از آن که است که گوگوشا جدا از فعالیت در عرصه طراحی لباس و موسیقی، در بسیاری از فعالیت های عمده تجاری و معاملات مهم و کلان دست دارد و هرچه بخواهد به دست می آورد، عمدتاً از راه تهدید و ارعاب رقبایش و مجبور کردن آنها به کارها یا انجام معامله هایی که راضی به انجام آنها نیستند،به دست می آورد.
به رغم فعالیت هنری اش، گفته می شود که به سبب کارهای غیرقانونی و غیرمدنی و منافی معیارهای انسانی، وی در میان منفورترین چهره های ازبک است.
گوگوشا علاوه بر انجام فعالیت هایی چون شرکت در نمایشگاه مد و طراحی لباس مسکو، می کوشد تا خارج از کشورش و به طور خاص در ایالات متحده، شهرت و محبوبیت به دست آورد. وی با خرید آگهی های گران در نشریاتی از قبیل مجله بیل بورد، و توییت کردن روی توییتر، برای خود تبلیغ می کند و از مردم دعوت می کند که کارهای هنری و موزیک ویدئوهای او را تماشا کنند.
لابلای متن ترانه هایی که گوگوشا می خواند، جاه طلبی او و تمایلش به نشستن بر مسند قدرت پس از پدرش، مشهود و روشن است. در یکی از تصنیف هایی که می خواند، گوگوشا از توانایی خود می خواند و از این که می تواند جای پدر ۷۳ ساله اش را بگیرد.
این ترانه که از مشهورترین ترانه های اوست، حاوی شعری است خطاب به پدرش اسلام کریموف، که گوگوشا طی آن می خواند:«…اگر بخواهی برایت مثل هزار پسر می شوم…» که اشاره اوست به این که دختر بودن او معادل دوری او از قدرت و قدرت طلبی نیست.
اما یکی از گام های مؤثری که گوگوشا برای شناخته شدن و کسب محبوبیت در غرب برداشته، همکاری با ژرار دوپاردیو در ترانه تازه ای بوده است موسوم به «آسمان خاموش است». گوگوشا مدعی است که این همکاری، به پیشنهاد دوپاردیو انجام شده است. گفتنی است که دوپاردیو اخیراً به نشان اعتراض به افزایش مالیات در فرانسه، به شهروندی روسیه در آمده است.
گوگوشا مشغول نوشتن فیلمنامه ای با موضوع جاده ابریشم است و می گوید که ژرار دوپاردیو پذیرفته که در این فیلم بازی کند. تصمیم ها و همکاری های اخیر دوپاردیو، ناظران را به این نتیجه رسانده که دوپاردیو مشتاق نزدیک شدن به مردان متنفذ بلوک شرق سابق است.
کارشناسان هنری می گویند روشن نیست که اجراهای گوگوشا معنایی ورای ظاهر پرطمطراقشان در تصاویر پرزرق و برق آرایش چهره و لباس های گران قیمت او دارند یا نه. آنچه روشن است، آن است که کریمووا با فعالیت های هنری خود و ظاهری که در کلیپ هایش از خود به نمایش می گذارد، راه را برای حمله منتقدان و مخالفان خود و پدرش باز می گذارد و زمینه انتقاد تند و مخالفت آنها را مساعدتر می کند.