یادداشتی در نیویورک تایمز از کاوه افراسیابی، مشاور پیشین تیم مذاکرات هسته ای ایران، و نادر انتصار، استاد علوم سیاسی در دانشگاه جنوب آلاباما
با افزایش فشارهای دولت ترامپ بر ایران، دیپلماسی بین تهران و واشنگتن بیش از پیش ضرورت پیدا کرده است. خاورمیانه نمی تواند یک جنگ ویرانگر دیگر را تحمل کند و اگر دو کشور از مسیر کنونی خارج نشوند چنین احتمال تاسف آوری رخ خواهد داد.
گردهمایی سالانه رهبران جهان در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در اواخر سپتامبر، فرصتی منحصر به فرد برای دیدار پرزیدنت ترامپ و حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، است. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، که روابطی صمیمانه با دو رهبر دارد می تواند و باید میانجیگری کند.
روحانی اخیرا گفته بود ایران در صورت صمیمیت از دیالوگ استقبال می کند.
توافق هسته ای تنها مساله در روابط ایران و آمریکا نیست. دو کشور در افغانستان و جنگ با داعش منافعی دارند. ایران و آمریکا باید نگران بازسازی سوریه پس از هفت سال جنگ داخلی باشند. جنگ داخلی یمن هم برای هر دو کشور مهم است.
این موارد می تواند دستور کار دیدار ترامپ و روحانی را تشکیل دهد.
موضع آیت الله خامنه ای ممکن است تغییر ناپذیر باشد، اما با توجه به فشار سنگینی که ایران زیر تحریم های فزاینده احساس می کند، اگر اطمینان پیدا کند که ترامپ در مورد گزینه های جایگزین با ایران جدی است، به دادن چراغ سبز به این ایده رضایت خواهد داد.
ملاقات میان ترامپ و روحانی احتمالا به تحولی چشمگیر در روابط دو کشور نمی انجامد. اما ایران و آمریکا برای کاستن از تنش های خطرناک لازم نیست تمام اختلافاتشان را حل کنند. یک توافق دوجانبه برای توقف حملات لفظی و ایجاد مبنایی برای دیپلماسی بیشتر مانند دیدار وزیران خارجه دو کشور کافی است. چنین ملاقاتی به ترامپ این حس را می دهد که مانند کره شمالی موفق به اعمال نفوذ بر رفتار غیرقابل مهار ایران شده است و جامعه بین المللی به یقین از تلاش های دو رهبر در چارچوب منشور سازمان ملل متحد تقدیر خواهند کرد.