در بخش نظریات روزنامه اورنج کانتی ریجستر در گزارشی می خوانیم بارک اوباما از آغاز ریاست جمهوری اش در رابطه با ایران سیاست اجتناب از جنگ را برگزید، صرفنظر از هدف، چنین رویکردی تقریبأ موفقیت محدودی داشت.
اکنون، زحمات و تلاشهای رئیس جمهوری کمرنگ میشود. در خطر بهدر رفتن است.
چنین خطری از آخرین تلاشهای آمریکا بهمراه ۵ قدرت دیگر جهانی برای مذاکره با ایران برای نیل به توافق جامع بر می خیزد که مذاکرات طولانی نتوانست به هدف تعیین شده در مهلت زمانی ۲۹ تیر ماه دست یابد.
کاخ سفید و رئیس جمهوری در تلاش برای توافق از سوی نیروهای چپ و هم راست مورد انتقاد و فشار بوده است.
مذاکرات چند جانبه معقول بنظر میرسید زیرا که جمهوریخواهان مخالف گفتگوهای دوجانبه بین آمریکا و ایران هستند، دمکراتها نمیخواهند آمریکا به تنهائی با ایران به معامله بنشیند، و دیگر قدرتهای بزرگ جهانی هم میخواهند در مذاکرات و ارائه نظر و تصمیم گیری مشارکت داشته باشند.
اما همیشه این نگرانی وجود داشته که آیا چین و روسیه واقعأ می خواستند که در کنار غرب قرار گیرند و ایران را متقاعد به پذیرش شرایط جهانی کنند.
البته، این علت تقریبأ شکست مذاکرات نبود، و در لحظات نهائی پیش از موعد ۲۹ تیر ۶ قدرت و ایران توافق کردند که برای ۴ ماه دیگر مذاکرات را تمدید کنند و از سپتامبر از سر گیرند.
همه ۶ قدرت از جمله چین و روسیه موافقند که خواسته های ایران برای غنی سازی غیرقابل پذیرش است. آنها می گویند ایران به بیش از ۱۰۰۰۰ سانتریفیوژ نیاز ندارد، در حالیکه رهبر جمهوری اسلامی از تعداد ۱۹۰۰۰۰ سخن می گوید.
این فقط آخرین تاکتیک ملایان است که مذاکرات را طولانی کنند، کاری که برای یک دهه ادامه داده اند.
رئیس جمهوری آمریکا با هدف ادامه مذاکرات در سال گذشته تخفیفی در تحریمهای اعمال شده بر ایران داد. اخیرأ بر اساس یک پژوهش، چنین اقدامی ۸ در صد بر تولید ناخالص داخلی ایران افزود.
برای بخش اعظم دوره ریاست جمهوری اوباما منافع یک صلح شکننده با ایران بر هزینه هایش چربید. شمار محدودی احتمالأ از درگیری نظامی با ایران در دوره اول دولت اوباما حمایت می کردند در حالیکه هنوز تعهدات آمریکا در افغانستان و عراق قابل توجه بود. امروز، رأی دهندگان آمریکائی منزوی نیستند، بلکه کاملأ آرام و ساکت هستند، و تمایلی و شتابی برای درگیری های تازه ندارند.
معهذا، آمریکا و شرکای مذاکره کننده اش در موضعی قرار دارند که کل مذاکرات، تحریمها و دیگر رویکردها هیچ حاصلی نداد. سیاست اوباما ما را بجائی کشاند که نیاز به یک استراتژی تازه در خاورمیانه است. داعش «خلافت اسلامی» که بخشهائی از عراق و سوریه را در کنترل دارد توانست قواعد بازی را بر هم زند.
ایران آگاه است که تحرکات ژئوپلتیک بنفع او تمام می شود. پرسش اساسی اینستکه اگر پس از چهار ماه مذاکرات به بن بست رسد، آیا آمریکا آمادگی آن را دارد که با رهبری شرکایش با نتایج چنین بن بستی بر خورد کند. مسئله ای است که آقای اوباما باید خود را آماده کند.
روزنامه واشنگتن پست در مقاله ای بقلم دیوید ایگنتیوس می پردازد به این موضوع که چرا جان کری ، وزیر امور خارجه آمریکا، به ایران وافغانستان امید دارد.
جهان بقدری اخیرأ پر هرج و مرج بود که بآسانی نسبت به دو تلاش دیپلماتیک آمریکا در رابطه با کشورهای متلاطم و آشفته و سرکش افغانستان و ایران کمتر محسوس بود که اگر این تلاشها نبود میتوانست به گسیختگی خطرناکی منجر شود.
معمار اصلی این تلاشها جان کری بود که توانست در افغانستان فرمول تقسیم قدرت را پیشنهاد کند و مورد پذیرش دو رقیب انتخاباتی قرار گیرد و در رابطه با ایران برای چهار ماه دیگر مذاکرات را تمدید کند.
با تحولات فاجعه بار در غزه و اوکراین، این دو موفقیت دیپلماتیک چندان بنظر نیامد.
کری برای تلاش برای برقراری آتش بس به خاورمیانه سفر کرد و به مذاکرات بیحاصلش با همتای روسی اش درباره اوکراین ادامه داد. اما او باید نشان دهد که در این مذاکرات می تواند به چیزی بیشتر از راه حل موقت سیاسی و یا تمدید توافق موقت دست یابد. اما، شدت تلاشهایش تقدیرآمیز است.
توافقها با ایران و افغانستان باید دقیقتر مورد بررسی قرار گیرد. در هر دو مورد فشارهای دیپلماتیک آمریکا کارآ بود . تا یک سال پیش آنچه در این دو کشور می گذشت به عنوان یک تهدید امنیتی برای آمریکا پیش بینی می کردند.
امر شگفت آور در مورد دور دوم انتخابات ماه ژوئن افغانستان اینستکه دو رقیب احراز مقام ریاست جمهوری کشور بر سر تقسیم قدرت بتوافق رسیدند. اعلام زود هنگام پیروزی اشرف غنی، به اعتراض عبدالله عبدالله منجر شد و افغانستان را در معرض جنگ داخلی تازه ای قرار داد مخصوصأ که دولت اوباما نیز خود را آماده می کند که نیروهای آمریکائی را از افغانستان تا آخر سال جاری مسیحی از این کشور آسیای میانه خارج کند.
نه تنها افغانستان به جنگ داخلی دیگری کشیده نشد بلکه هر دو نامزد انتخاباتی موافقت کردند که توافق دوجانبه امنیتی بین آمریکا و افغانستان را امضا کنند، حامد کرزی از امضای چنین موافقتنامه ای خودداری ورزیده بود. این توافق حضور نظامی آمریکا در افغانستان را تا پایان سال ۲۰۱۶ ممکن می سازد.
توافق تقسیم قدرت پیشنهادی کری وقتی تحقق یافت که هر دو کاندیدا پذیرفتند که آراء باز شماری شود و هر یک پس از اعلام نتایج نهائی و پیروزی دیگری را به عنوان یک مقام اجرائی قدرتمند در حد یک نخست وزیر بپذیرد.
ارزیابی توافق کری برای تمدید مذاکرات با ایران بر سر برنامه هسته ای این کشور به مدت چهار ماه دیگر سخت تر است. پیش از مهلت ۲۹ تیر، مقامات آمریکائی مردد بودند که ایرانیان امتیازاتی دهند که انگیزه ای برای آمریکائیها نسبت به تمدید مدت مذاکرات شود. اما، ایرانیها در روزها نهائی، انعطاف و خلاقیت بیشتری در مورد موضوعات کلیدی از خود نشان دادند.
اکنون، شکاف عمده بین ایران و گروه موسوم به ۵+۱ بر سر تعداد سانتریفیوژهائی است که ایران ادعا می کند برای برنامه هسته ای مسالمت آمیزش نیاز دارد. در این زمینه، بنظر می رسد که کری در دیدارهایش با همتای ایرانیش، محمد جواد ظریف، توفیق چندانی نداشت. بنظر می رسد توافق بر سر میزان سانتریفیوژها میتواند به بن بست پایان دهد.
روزنامه های آمریکا در پیگیری پوشش بحران عراق می پردازند به انتخاب رئیس جمهوری جدید کشور، احتمال جایگزینی پارلمان بجای نخست وزیر مالکی و درخواست کردهای عراقی از آمریکا برای کمکهای نظامی.
حال که رئیس پارلمان و رئیس جمهوری انتخاب شده اند باید درباره نخست وزیر آینده عراق هر چه زودتر تصمیم گرفته شود.
نیویورک تایمز در مقاله ای بقلم تیم ارانگو و سواداد ال-صالحی می نویسد در تلاش برای تشکیل یک دولت جدید که بتواند با شورشیان سنی و مشکلات داخلی مقابله کند، روز پنجشنبه رهبران عراق یک سیاستمدار کرد مورد احترام را به عنوان رئیس جمهوری تازه کشور برگزیدند.
در سیستم سیاسی عراق رئیس جمهوری یک مقام تشریفاتی است. اما در شرایط کنونی عراق، این انتخاب از اهمیت ویژه ای برخوردارست. مقامات عراقی می گویند این به مثابه یک گام حیاتی در تلاش برای کاهش بی اعتمادی بین جمعیت کردنشین شمال عراق و دولت شیعه در بغداد است که بیشتر یک جبهه واحد علیه پیکارجویان داعش «خلافت اسلامی» را منعکس می کند.
در عین حال، علیرغم چنین تلاشی، شورشیان سنی سعی می کنند که قدرت شان را بر بخشهای بیشتری از کشور گسترش داده و تحکیم بخشند. روز پنجشنبه پیکارجویان یک معبد مقدس در موصل که گفته میشود آرامگاه پیغمبر یوحناست را تخریب کردند، گزارشهای اعدام جمعی از سوی داعش شنیده می شود ، و فتوای ختنه زنان و دختران در منطقه تحت محاصره داعش داده شده است.
این همه نشانه های کشوری است که در هرج و مرج فرو رفته است. رئیس جمهوری آمریکا هم در حال سنجش توصیه های وزارت دفاع این کشور است که آیا دستور اقدام نظامی احتمالی را صادر کند.
۶ هفته پس از یورش داعش و تصرف بخشهائی از عراق از جمله موصل توسط این گروه افراطی سنی بنظر می رسد ، حتی اگر عراق به سه قسمت تقسیم نشود، برای مدتها بخشهای عمده ای از کشور خارج از کنترل بغداد باقی بماند.
در چنین اوضاع و احوالی نوری المالکی نیز چندی است که از آمریکا و دیگر کشورها درخواست می کند که بر کمکهای نظامی شان به عراق بیفزایند.
روزنامه واشنگتن پست نیز در ارتباط با انتخاب رئیس جمهوری جدید، فؤاد معصوم، یاد آور میشود که حالا بر اساس قانون اساسی عراق فقط ۱۵ روز فرصت برای انتخاب نخست وزیر باقی است. فشار بر مالکی برای کناره گیری از نخست وزیری افزایش می یابد.
آمریکا و دیگر کشورها پس از پیشرویهای داعش «خلافت اسلامی» مصرأ از عراقیها میخواهند که هر چه زودتر دولت جدید تشکیل دهند.
رئیس جمهوری منتخب عراق در سال ۱۹۹۲ به عنوان نخستین نخست وزیر اقلیم کردستان عراق خدمت کرده است. آقای معصوم جانشین جلال طالبانی میشود که از سال ۲۰۰۵ رئیس جمهوری عراق بوده است ولی عملأ از یکسال و نیم پیش بعلت سکته مغزی نقشی در امور کشور نداشت. طالبانی و معصوم هر دو از اعضای هیئت مؤسس اتحادیه میهنی کردستان عراق هستند.
روزنامه واشنگتن تایمز در نوشته ای به قلم روآن اسکاربرو تحت عنوان« پارلمان ممکنست جای مالکی را بگیرد» می نویسد وزارت خارجه آمریکا روز پنجشنبه گفت که با مالکی سخت است که کار کرد. برت مک گروک، معاون مدیر کل وزارت خارجه آمریکا می گوید« ما شدیدأ از دولت عراق مخصوصأ در یک سال گذشته ناخشنود بودیم.»
بنظر می رسد که این دیپلمات آمریکا می گوید دوره مالکی بسر رسیده است. «عراقیها پارلمان تازه را تشکیل دادند و از آنجا رهبران تازه ظهور خواهند کرد. چند تن رهبران بسیار توانا در پارلمان حضور دارند که می توانند نخست وزیر آینده عراق باشند. ما در روزهای آینده خیلی سریع این مسئله را خواهیم دید.»
روزنامه واشنگتن پست هم نگاهی دارد به در خواست کمکهای نظامی کردهای عراق از آمریکا بقلم لاودی موریس.
کردها می گویند که به پول و سلاح برای جنگ علیه پیکارجویان خلافت اسلامی نیاز دارند. یک مقام ارشد کردها می گوید تاکنون توانستیم در برابر این پیکارجویان مقاومت کنیم، ولی بدون کمکهای تازه نظامی و مالی امکان ادامه آن نیست.