یادداشتی در روزنامه هیل از جاشوآ بلاک، مدیراجرایی و رئیس «پروژه اسرائیل» و از اعضای پیشین دولت بیل کلینتون
انتخابات ۱۲ ماه مه عراق، نخستین انتخابات از زمان شکست داعش و گامی حیاتی در مسیر شکل دادن به آینده آن کشور بود. این رای گیری همچنین آزمونی برای نفوذ منطقه ای ایران بود که در پی خروج دولت ترامپ از برجام زیر فشارهای آمریکا قرار می گیرد.
پیروزی جناح سیاسی مقتدی صدر احتمالا مطلوب جمهوری اسلامی نبود. اما هر گونه صحبت از پایان قدرت ایران در عراق در بهترین حالت گمانه زنی و زودهنگام است.
هر چند پیروزی صدر وضعیت را برای تهران پیچیده کرد، اما نتیجه انتخابات سیاست آمریکا در عراق را دگرگون کرد و منافع ایالات متحده در آن کشور را در خطری جدی قرار داده است.
ایران همچنان در پی ایجاد کریدور خود از عراق و سوریه به لبنان و دریای مدیترانه است.
رژیم ملاها موقعیت خود را با پیروزی حزب الله در انتخابات پارلمانی اخیر لبنان محکم کرده است. در سوریه، ایران زیرساخت های نظامی گسترده ای بنا کرده است که اسرائیل را در مرز شمالی اش تهدید می کند.
از دست رفتن نفوذ ایران در عراق برای رژیم جمهوری اسلامی امری غیرقابل تصور است. قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، به همین منظور روز انتخابات وارد عراق شد.
عملکرد ضعیف ائتلاف حیدر عبادی، کاندیدای مورد حمایت واشنگتن، عراق را در برابر نفوذ ایران آسیب پذیرتر کرده است.
مقتدی صدر و هادی عامری دوستان واقعی نیستند. اما در مخالفت با آمریکا ریشه های مشترک دارند.
آیا ما شاهد آغاز پایان نفوذ آمریکا در عراق هستیم یا هنوز راهی برای تغییر این وضع وجود دارد؟ البته راهی هست که مستلزم یک استراتژی جدی، فراگیر و بلند مدت است.
خواسته ی مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، از ایران برای خارج کردن تمام نیروهایش از سوریه، گامی در جهت درست است. خروج آمریکا از عراق و سوریه مساوی رها کردن این کشورها در دست مزدوران ایران است.
آمریکا باید چتر حمایتی خود را از حیدر عبادی به بلوک های قدرتمند چند قومی هم صف آمریکا که مخالف مداخله ایران در عراق هستند، گسترش بدهد. کردها و سنی ها بی اعتمادی عمیقی به کاندیداهایی مانند هادی عامری و نوری مالکی دارند.
آمریکا باید حمایت خود را به تقسیم عادلانه قدرت در میان گروه های قومی و مذهبی عراقی منوط کند.