نخستین سفر خارجی رییس جمهوری آمریکا به عربستان سعودی و اسراییل، دو دشمن بزرگ ایران در خاورمیانه، بود. هدف دوگانه از این سفرها متحد کردن این دو کشور علیه جمهوری اسلامی و زمینه سازی برای حمایت از توافق عالی صلح میان اعراب و اسراییل بود. اگر اسراییل از کرانه باختری و شرق اورشلیم خارج نشود توافق صلح میان اسراییل و فلسطینیان بسیار سخت یا شاید غیرممکن باشد.
دیوید گاردنر در فاینشنال تایمز نوشت: نگرش پرزیدنت ترامپ به مبارزه با افراط گرایی با واقعیات مغایرت دارد.
عربستان سعودی سال ها مروج اسلام وهابی بوده است. تفسیر تمامت خواه آن ها از اسلام هسته اصلی تفکر داعش، القاعده و گروه های مشابه را تشکیل می دهد. ملک سلمان، پادشاه عربستان سعودی، نه تنها از آمریکا اسلحه می خرد بلکه میلیاردها دلار مشخصا صرف صدور وهابی گری به آسیا می کند.
در تقابل با نگرش ترامپ، نیروهای آمریکا در جبهه نبرد با داعش خود را همسنگر با ایران و شبه نظامیان تحت حمایت ایران می بینند. در نبردی که رییس جمهوری آمریکا نبرد «میان نیکی و شر» می خواند جبهه نبرد چندان روشن نیست. روشن کردن این مساله شدنی تر از مجاب کردن عربستان سعودی و اسراییل به رسیدن به توافق بر سر مساله فلسطینیان است.
البته اسراییل و عربستان در مخالفت با توافق هسته ای همصدا بودند و هر چند اسراییل به توافق صلح خاورمیانه پیشنهادی سعودی ها در سال ۲۰۰۲ بی اعتنایی کرد ولی حالا هر دو ایران را تهدید واقعی می بینند.
با این وجود مساله اورشلیم برای سعودی ها مانند بمب ساعتی است و به مشروعیت آل سعود به عنوان متولی مکه و مدینه در جهان اسلام آسیب جدی می زند.
قطعا ایران نباید به راحتی به حمایت از رژیم خونخوار بشار اسد در سوریه ادامه دهد، اما آن طور که رییس جمهوری ایران به رییس جمهوری آمریکا یادآوری کرد، این هواپیماربایان سعودی بودند که در یازدهم سپتامبر دو هزار و یک به آمریکا حمله کردند نه ایرانی ها.