مقالهای از جفری بیدر برای اندیشکده بروکینگز
شی جین پینگ رییس جمهوری چین، هفته آینده برای نخستین بار از ایالات متحده دیدار میکند. این سفر رسمی در میانه تلاطمی قابل توجه در روابط دو کشور رخ میدهد. اصطکاک بر سر مسائل متعددی چون فعالیت های پکن در دریای جنوب چین، اتهامات مرتبط با جاسوسی سایبری، و نگرانی های حقوق بشری، روابط دو کشور را به باور بعضی تحلیلگران به نقطه ای حساس میان رابطه ای مبتنی بر همکاری غالب به رابطه ای بر مبنای رقابت آشکار رسانده است. حامیان عمده روابط پکن و واشنگتن در ایالات متحده شامل جامعه بازرگانان که ستون خیمه روابط دو کشور بوده اند، سازمان های غیرانتفاعی، دانشگاهیان، و دانشجویان بیش از این نمی توانند در برابر منتقدان بایستند.
هیچ بازدیدی ساده نیست
اما آنهایی که بازدید رئیس جمهوری چین را به طور منحصر به فرد، یک واقعه پرمخاطره در تاریخ روابط دو کشور در زمانی پر مخاطره می بینند، به پیشینه بازدیدهای قبلی رؤسای جمهوری چین طی چند دهه گذشته بیاعتنا بوده اند.
دیدار رسمی جیانگ زمین در سال ۱۹۹۷ میلادی از واشنگتن، نخستین سفر یکی از رؤسای جمهوری دو کشور از دو پایتخت از سال ۱۹۸۹ تا آن زمان بود. رسانه ها و سرمقاله های روزنامه ها بیل کلینتون رییس جمهوری وقت آمریکا، را برای پذیرش جیانگ زمین به شدت مورد انتقاد قرار داده و خواستار لغو این سفر در صورت عدم آزادی رهبران مخالفان از زندان شده بودند.
همکاری هسته ای چین با ایران، رزمایش های چین در تنگه تایوان که استقرار ناوهای هواپیمابر آمریکا به منطقه را در پی داشت، و اتهاماتی حاکی از این که کلینتون کمک های مالی پنهانی از دولت چین دریافت کرده بود، باعث ایجاد چالش هایی در روابط دو کشور شد. تظاهرکنندگان مدافع حقوق بشر در پارک لافایت با سر و صدای فراوان خود نگذاشتند جیانگ تمام شب های سفرش به آمریکا را راحت بخوابد.
هو جین تائو رییس جمهوری وقت چین، انتظار داشت سفر سال ۲۰۰۶ او به آمریکا از سوی واشنگتن چون گذشته سفری رسمی تلقی شود. دولت جرج بوش با پکن بر سر این مساله و برداشت آنها از این سفر، ماهها جر و بحث به دنبال داشت. دولت بوش به انتقادات محافظه کاران از آزار و اذیت مسیحیان در چین، تحت فشار گذاشتن تایوان برای تغییر سیاستش نسبت به پکن، و قدرت فزاینده چین واکنش نشان می داد.
نتیجه امر سفری دو منظوره بود که پکن آن را دیداری رسمی و دولت بوش خلاف آن توصیف کرد و به همین منظور اگر چه ۲۱ گلوله توپ در مراسم استقبال در محوطه چمن کاخ سفید شلیک شد، اما مراسم رسمی شام در کار نبود. مجموعه ای از گافها، چنان چهره مراسم استقبال را مخدوش کرد که پرزیدنت بوش مجبور به عذرخواهی شد. این سفر احساس ناخوشایندی در پکن ایجاد کرد.
به سال ۲۰۱۱ میلادی، یعنی زمانی برویم که هو جین تائو به نخستین سفر رسمی خود به ایالات متحده در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما دست زد. تنش در سال ۲۰۱۰ بر سر کره شمالی، دریای جنوب چین، روابط با ژاپن، پایین نگاه داشتن مصنوعی ارزش واحد پول چین، و نقض حقوق بشر بالا گرفته بود و تنها پنج هفته پیش از این دیدار چینی ها سفر هو را تایید کردند.
باور عمومی تحلیلگران پیش از این سفر این بود که زمان سفر نامناسب و دستاورد آن اندک خواهد بود. اما دیدار به خوبی پیش رفت. شاید به خاطر این که انتظارات به نسبت پایین بود.
ماهیت روابط آمریکا و چین به گونه ای است که دیدار از واشنگتن همیشه در زمانی دشوار انجام می گیرد. وجه مشترک دیگر این است که چینی ها با امید به دیداری بی مساله با پروتکل های عالی، محتوایی حداقلی، و بدون اختلاف به آمریکا می آیند. طرف آمریکایی در عین حال معتقد است که بدون برداشتن گام هایی برای رسیدگی به شکایات ما روابط به پیش نخواهد رفت و دیدار به شکست می انجامد. این مهم پس زمینه این دیدار شی هم است.
چینی ها به برجسته کردن بعضی اقداماتشان بسیار علاقمند هستند، در حالی که آمریکایی ها خواهان روابطی با ثبات هستند و از این می ترسند که برجسته شدن اختلافات در این سفر دستمایه ای برای کارزار انتخاباتی ۲۰۱۶ ریاست جمهوری آمریکا شود و بیش از این مدیریت این روابط مهم و حیاتی را پیچیده کند.
مدیریت انتظارات
این دیدار چه دستاوردهای معقولی می تواند داشته باشد؟
مهم ترین کاری که هر دو طرف می توانند انجام دهند، ارسال پیام های اطمینان بخش به جامعه جهانی و مشخصا بازار مالی است. در پی تلاطم های اخیر بازار سهام که با کاهش شدید شاخص بازار سهام شانگهای شروع شد، دو رهبر باید نشان دهند که از وابستگی متقابل اقتصادهایشان استقبال می کنند و آن را به رسمیت می شناسند و قصد ندارند روابط دو جانبه را به سطح رقابت محض تقلیل بدهند.
رهبران آمریکا و چین باید تاکید کنند که منافع متقابل دوجانبه در پرهیز از نوسانات بی حساب و کتاب بازار است و هر دو کشور منافع مشترکی در رشد اقتصاد و همچنین موفقیت برنامه اصلاحات اقتصادی چین و گشایش روز افزون نسبت به کالا و تجارت آمریکایی دارند.
دولت اوباما و طرف چینی به نظر می رسد قصد دارند یک دیالوگ احتمالی سطح عالی برای رسیدگی به حملات سایبری را اعلام کنند (دیدار از پیش اعلام نشده مقام اول پلیس چین از واشنگتن در آغاز سپتامبر و افشای این که شرکت های چینی پیش از ورود شی به دلیل سرقت های سایبری مورد تحریم قرار نمی گیرند نشانه هایی از این امر هستند). فارغ از این، جاسوسی سایبری مساله ای نیست که به این زودی ها حل و فصل شود، و احتمالا سال ها بر روابط دو کشور سایه خواهد انداخت.
دو طرف احتمالا یک موافقتنامه برای ایجاد ارتباطات بین هواپیماهای نظامی در محدوده مرز هوایی بین المللی با هدف جلوگیری از برخوردهای خصمانه تصادفی اعلام خواهند کرد. پیشرفت های قابل توجهی هم در ارتباط با توافق عمده دو رییس جمهوری بر سر تغییرات اقلیمی کره زمین حاصل شده است. البته انتظار چندانی برای کاهش تنش در دریای جنوب چین دیده نمی شود.
دو رییس جمهوری باید به طور خصوصی دیالوگ استراتژیک جدی درباره مهمترین موضوعات جهانی پیش رو داشته باشند: برنامه هسته ای ایران، مقابله با تروریسم در عراق و سوریه، افغانستان، روسیه، اوکراین، و روابط دو سوی تنگه تایوان. آنها باید به خوبی روشن کنند که هر یک در مورد این مسائل، احتمال همکاری، و خطر درگیری چه دیدگاهی دارند.
باراک اوباما با توجه به گرفتاری های واشنگتن در خاورمیانه پر آشوب و اروپای شرقی زیر تجاوز روس ها، نمی خواهد یک جبهه سوم تنش در روابط با چین باز کند. رویکرد مشترک، یا دست کم موازی، برای حفظ ثبات جهانی، می تواند به پرهیز از آن کمک کند.
* برگردان فارسی این مقاله تنها برای آگاهی رسانی منتشر شده و نظرات بیان شده در آن الزاماً بازتاب دیدگاه صدای آمریکا نیست.