گریه شام و سحر، شکر که ضایع نگشت
قطره باران ما، گوهر یک دانه شد
حافظ
پیش از آن که شیرین عبادی سر گفت و گو را درباره قطعنامه روز پنجشنبه شورای حقوق بشر سازمان ملل باز کند با خواندن این بیت حافظ حس و حالش را بیان می کند. در نخستین روزهای بهار و سال نوی ۱۳۹۰ ایرانی، فعالان حامی حقوق بشر در ایران قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل و الزام اعزام گزارشگر ویژه سازمان ملل به ایران را هدیه ای دل انگیز و نوید بخش یافته اند. وقتی به شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل که از دوسال پیش در راه حمایت از حقوق بشر در ایران در عرصه بین المللی دمی از پا ننشسته و از این راه زشت ترین دشنام ها و تلافی جویی های مقام های جمهوری اسلامی را برای خود خریده است، تلفن می زنم، مثل همیشه در حرکت است.
شیرین را نمی توان ساکن و بی حرکت یافت. حتی اگر به تلفن جواب دهد حتما در میانه راهی و در گذار سفری دردر غیر این صورت ، یعنی اگر به تلفن جواب ندهد ، یا دارد مصاحبه می کند، یا در جلسه ای شرکت دارد تا در باره نقض حقوق بشر در ایران سخنرانی کند و گزارش دهد. تقریبا همه مصاحبه هایی که با او داشته ام در راه فرودگاه، درقطار، در تاکسی و یا در سالن های انتظار فرودگاه ها و هتل های گوناگون و در حالی که منتظر نوبت پرواز یا رسیدن تاکسی بوده انجام شده. هر بار در یک شهر و یک کشور. بارها در حالی که آخرین کلمات را می گفته در حال دویدن به سوی هواپیمایی بوده که صدای بلندگویی که مسافران را دعوت به سوار شدن می کرد، از تلفن همراهش به گوش می رسید. اما این بار شیرین در خیابان بود. در کدام شهر یا کدام کشور؟ به کجا می رفت؟ نپرسیدم. اما می دانم که پیاده می رفت و بازهم عجله داشت. سروصدای مردم و اتومبیل ها زمینه گفت و گویمان بود و آژیر گوش خراشی که نمی دانم از پلیس بود یا آمبولانس یا آتش نشانی، چند ثانیه ای صدای او را پنهان کرد و اورا واداشت با فریاد صحبت کند. گفت و گو را با کلام حافظ آغاز کرد. کلامی که وقتی نمی توانیم احساس خود را بیان کنیم به مدد می آید و هر بیتش کار صد رساله می کند.
در صدای شیرین چیزی بود که پیشتر حس نکرده بودم. همان شور و حرکت و اراده و قاطعیت را داشت، اما باز چیزی بیش از آن داشت. همان شکرانه ضایع نشدن گریه شام وسحر بود. می دید که سرانجام یکی از مهم ترین خواست هایش برای بهبود وضع حقوق بشر در ایران برآورده شده است. اعزام فرستاده ویژه ای به ایران برای تحقیق و بررسی وضعیت حقوق بشر در گفت و گوها و ملاقات های متعدد با زندانیان و قربانیان و خانواده ها و مقام های مسئول. از او می پرسم: چرا اعزام گزارشگر ویژه حقوق بشر به ایران چنین اهمیتی دارد؟
شیرین عبادی: «دولت ایران بر اساس قراردادها و پیمان نامه هایی که امضا کرده مجبور به همکاری با سازمان ملل و جامعه بین المللی است. اما از سال ۲۰۰۵ اجازه ورود به گزارشگر ویژه سازمان ملل نداده است. حال با تصویب این قطعنامه یا باید درهای کشور را به روی گزارشگر سازمان ملل باز کند و امکان هرنوع تحقیق را به او بدهد، و یا اگر باز هم سرکشی کرد و حاضر به تمکین به مقررات حقوق بین الملل نشد ، گزارشگر تعیین شده شخصا با تحقیقاتی که از زندانیان و قربانیان و خانواده های آنها می کند گزارش خود را تنظیم می کند و عدم همکاری دولت ایران نقطه سیاه دیگری می شود در پرونده آن و می تواند کار را به جایی بکشاند که جامعه بین المللی از منظر حقوق بین الملل قانع شود که در ایران جنایت علیه بشریت انجام می شود و در نهایت کار به دادگاه بین المللی بکشد. به همین دلیل است که دولت نهایت سعی را در اختفای موضوع می کند و علت عدم همکاریش با گزارشگر ویژه هم همین است. این اولین گام و مهم ترین گام برای جلوگیری از نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر در ایران است».
پس از یورش به خانه و دفتر وکالت شیرین عبادی و سپس با تعطیل و پلمپ ساختمان و دفتر کانون مدافعان حقوق بشر که خود او مؤسس و رئیس آن بود، و با بازداشت اعضای کانون مانند نرگس محمدی، محمدعلی دادخواه، عبدالفتاح سلطانی، سیف زاده ، علیرضا تاجیک و حتی ژینوس سبحانی ، کارمند دفتری کانون و تضییقاتی که بر آنان رفت، شیرین عبادی که برای شرکت در چند کنفرانس در خارج از ایران به سر می برد ناگزیر وبه رغم میل خود از بازگشت به ایران خودداری کرد. حضور او در صحنه بین المللی برای افشای وضعیت حقوق بشر در ایران بسیار سودمند تر از بازگشت به ایران و احیاناً رفتن به زندان و بی عملی بود. این تصمیم شیرین و اقدام هایش بی تردید بر مقام های حکومتی خوش نیامد و سبب شد که برای مرعوب و منفعل کردن خانم عبادی در خارج از ایران خانواده او را به گروگان بگیرند. خواهرش بی دلیل راهی زندان شد و همسرش تحت فشارهای شدید روحی و جسمی وادار به اعترافات بی مایه علیه شیرین عبادی شد. اما برنده صلح نوبل و فعال خستگی ناپذیر حقوق بشر از سال ۲۰۰۹ که بناگزیر در خارج از این اقامت کرده و زندگی اش را در یک چمدان جای داده است، دمی از افشاگری و روشن کردن وضعیت حقوق بشر در ایران آرام ننشسته است. سراسر شهرهای اروپا و آمریکا را از زیر پا در کرده، در سالن های شهرها، شهرداری ها، دانشگاه ها، کتابخانه ها، و موزه های جهان به آشکارکردن وضعیت مردم ایران پرداخته ، با مقام های دولتی و غیردولتی بین المللی در سطوح عالی و تصمیم گیری گفت وگو و ملاقات کرده و ذهن و وجدان مردم و دولت های جهان را به مسئله حقوق بشر در ایران حساس و هشیار کرده است. شیرین عبادی و همکارانش چون عبدالکریم لاهیجی و هادی قائمی توانسته اند در پرونده هسته ای ایران، مسئله حقوق بشر را نیز جزو شرط های گفت و گوی غرب با ایران بگنجانند. در سایه تلاش ها و روشنگری های فردی و گروهی و سازمانی آنان بوده است که جامعه بین المللی توانسته است دید واقعی تری به امر حقوق بشر در ایران داشته باشد و آن را در تصمیم گیری ها و رأی گیری هایش دخالت دهد و پوچ بودن ادعاهای مقام های جمهوری اسلامی را در زمینه رعایت حقوق بشر در ایران به جهانیان ثابت کند. تا جایی که باراک اوباما در پیام نوروزی امسالش، به جای آن که روی سخنش به دولت مردان ایران باشد و دست دوستی اش را به سوی آنان دراز کند، به رغم تلاش ها و فعالیت های گسترده تبلیغاتی حکومتیان ایران، روی سخنش با مردم ایران بود و از خواست آنان برای آزادی و دمکراسی حمایت کرد.
محمود احمدی نژاد همواره در خارج از ایران و حتی در داخل ایران نیز ایران را آزاد ترین کشور جهان معرفی کرده است. در دانشگاه کلمبیا، در سازمان ملل ، در مصاحبه های تلویزیونی با تلویزیون های خارجی آمریکا و اروپا. در گفت و گو با خبرنگاران در ایران . و آخرین بار گفت و گوی روز سه شنبه ۱۵ مارس ، ۲۳ اسفند ماه، او با آنا پاستور خبرنگار تلویزیون ملی اسپانیا در تهران است. او گفت: حکومت ایران هرگز مخالفان را سرکوب نکرده و در ۳۰ سال گذشته همواره در ایران انتخابات آزاد برگزار شده است. علاوه براین نمایندگان حقوق بشری دولت ایران در جلسات مختلفی که در سازمان ملل داشته اند، هرگونه اختناق و سرکوب در ایران را رد کرده و وجود نابرابری های جنسیتی و قومیتی، حجاب اجباری، سنگسار و قطع اعضای بدن و قصاص و شلاق و اعدام کودکان را بخشی از فرهنگ اسلامی دانسته اند نه نقض حقوق بشر. آنان همواره وجود زندانی سیاسی و عقیدتی در ایران را انکار کرده و این زندانیان را متخلفان از قوانین و برانداز و غیره اعلام کرده اند.
پیش از روی کار آمدن آقای احمدی نژاد، دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی را می توان دوران رشد و شکوفایی سازمان های غیردولتی در ایران دانست. شمار این سازمان ها در این دوران را تا حدود هشت هزار نهاد تخمین زده اند. اما اکنون تقریبا همه این سازمان ها سرکوب یا تعطیل شده اند و کمتر اثری از سازمان های براستی غیردولتی در ایران باقی مانده است. در عوض دولت با ایجاد سازمان های دولت ساخته و آوردن آنها به مقر سازمان ملل کوشیده است نمایشی از حمایت ان جی او ها را بر صحنه جامعه بین الملل به اجرا درآورد.
حضور و تلاش کسانی چون شیرین عبادی و عبدالکریم لاهیجی و دیگر فعالان خستگی ناپذیر و سازمان های بین المللی حامی حقوق بشر ایران توانسته است پرده ها را از نادرستی این ادعا ها کنار بزند واعزام گزارشگر حقوق بشر به ایران را ضروری کند. پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ و فجایع پس از آن سازمان های بین المللی و ایرانی مدافع حقوق بشر با انتشار بیانیه مشترکی از مجمع عمومی سازمان ملل خواستار تهیه گزارش های منظم از وضعیت حقوق بشر در ایران شدند. سازمان عفو بین الملل، سازمان دیدبان حقوق بشر، پروژه ائتلاف دمکراسی، کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران ، فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران، در این بیانیه مشترک با تأکید بر نقض گسترده حقوق بشر در ایران بویژه پس از انتخابات ۱۳۸۸ اعزام گزارشگران ویژه سازمان ملل به ایران را شرط ضروری برای تهیه این گزارش ها دانستند. در این گزارش با اشاره به نقض سیستماتیک آزادی بیان و تجمع ها و شکنجه و تیراندازی به شرکت کنندگان در تظاهرات مسالمت آمیز، عدم استقلال وکلا و قوه قضائیه، عدم رعایت حقوق اقلیت ها و قوانین تبعیض آمیز جنسیتی و قومیتی و مذهبی، تعطیل روزنامه ها، ممنوع کردن احزاب، حمله به سازمانهای مدافع حقوق بشر و دستگیری فعالان حقوق مدنی و قومی ، روزنامه نگاران، فعالان کارگری، فعالان حقوق زنان، و صدور احکام سنگین زندان، عدم رسیدگی درمانی کافی به زندانیان، برگزاری دادگاه های نمایشی و اعدام زندانیان عقیدتی و سیاسی و اعترافات ساختگی از وجود بحران حقوق بشر در ایران خبر دادند و از سازمان ملل خواستند برای رفع این بحران تلاش کند.
عبدالکریم لاهیجی، نایب رئیس فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و رئیس جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران پس از تصویب قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل برای اعزام نماینده ویژه در مصاحبه با سایت جرس گفته است:« هرگز تعداد اعدامها در ایران به میزان کنونی نبوده، هرگز تعداد زندانیان سیاسی به وضعیت فعلی نبوده، هرگز وضعیت آزادی مطبوعات به شرایط کنونی نبوده و البته برای گرفتن این قطعنامه ماهها کار شده است؛ با تکتک هیاتهای نمایندگی [این کشورها]، یعنی چه ۲۲ کشوری که رای مثبت دادند و چه [ کشورهایی که رای منفی و ممتنع] دادند بارها و بارها ملاقات شده است. هر سه ماه یک بار گزارشهای جامعی به اتحادیه اروپا و کمیساریای حقوق بشر میدهیم؛ رسانههای خبری خوب کار میکنند. اما به هر حال ما تا دیشب تردید داشتیم که مثلا برزیل آیا واقعا رای موافق میدهد یا مخالف. بنابراین کوششی که در فاصله ماههای آبان سال گذشته تا همین روز گذشته شده در جهت اقناع این کشورها بوده است. کشورهایی که رای ممتنع دادند به هر حال روابط دیپلماتیک، روابط بازرگانی و اقتصادی به خصوص در دوران بحران کنونی در وضعیت اقتصادی موثر است. ایران به هر حال کشوری ثروتمند با حجم بازرگانی بالا است و برای بسیاری از کشورها این مساله بسیار مهم است».
آقای لاهیجی در این مصاحبه می افزاید: «اما جمهوری اسلامی از خودش کارنامه زشت و سیاه به ویژه در دو سال اخیر در زمینه حقوق بشر و آزادیها ارائه کرده است. آدمکشیها و حوادث پس از انتخابات در جلوی چشم تمام مردم دنیا صورت گرفته؛ وقتی میبینیم یک وکیل دادگستری مثل خانم ستوده به ۱۱ سال زندان محکوم میشود که رئیسجمهور آمریکا هم مجبور میشود در پیام نوروزیاش نام وی را ببرد، دیگر جامعه بینالمللی نمیتواند نسبت به این موضوع بی توجه باشد... من به عنوان یک وکیل دادگستری و به عنوان کسی که بیش از ۴۰ سال از عمرش را در کار حقوق بشر در دنیا گذاشته است، میتوانم بگویم وضعیت حقوق بشر طی دو سال گذشته در ایران قابل مقایسه با هیچ کشوری در دنیا نیست. بنابراین جامعه جهانی چطور میتواند سکوت کند به ویژه که جمهوری اسلامی در زمینه سیاست خارجی از گذشته بیآبروتر شده است. شمار کشورهایی که با جمهوری اسلامی قطع رابطه میکنند مثل سنگال یا سفرایشان را از ایران احضار میکنند مثل بحرین رو به افزایش است».
شیرین عبادی در آخرین نامه ای که روز جمعه ششم اسفند ، ۲۵ فوریه به بان کی مون دبیرکل سازمان ملل نوشت به ارائه خلاصه ای از آنچه در راه پیمایی های روز ۲۵ بهمن و اول اسفند روی داد پرداخت. او در این نامه از کشته شدن دست کم دونفر با شلیک گلوله در تهران: صانع ژاله و محمد مختاری، ودستگیری بیش از هزار نفر و مجروح شدن صدها نفر براثر ضربات باتوم ماموران حکومتی خبر می دهد. از کشته شدن حامد نورمحمدی در شیراز و دستگیری ها در تهران و رشت و مریوان و سنندج و در عین حال قطع تلفن و اینترنت در این روزها و نیز از بازداشت و ناپدید شدن زهرا رهنورد، میرحسین موسوی ، فاطمه و مهدی کروبی می گوید. شیرین عبادی در این نامه با برشمردن مواردی از این دست از دبیرکل سازمان ملل خواسته است در آخرین گزارش خود که موعد ارائه آن روز ۱۴ مارس بود، این موارد را نیز بیاورد. این تنها یک از بسیار گزارش های شیرین عبادی به بان کی مون دبیرکل و نیز به ناوی پیلای و کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل درباره وضعیت حقوق بشر در ایران است. او همچنین نامه های گوناگونی در حمایت از فعالان زندانی مدنی مانند نسرین ستوده، نرگس محمدی،عبدالرضا تاجیک، ابراهیم یزدی، منصور اسالو، عیسی سحرخیز و بسیاری دیگر نوشته است. یک بار نیز همراه با چند تن از فعالان جنبش زنان و موکلان نسرین ستوده ذر اعتراض به بازداشت او در برابر عمارت سازمان ملل در ژنو تحصن کرد.
مجمع عمومی سازمان ملل در دسامبر ۲۰۱۰ دبیرکل را موظف کرد که هر سه ماه یک بار گزارشی از وضع حقوق بشر در ایران تهیه کند و به شورای حقوق بشر سازمان ملل ارائه دهد. گزارش های دبیرکل چگونه تهیه می شد؟
خانم عبادی می گوید: «با توجه به این که از سال ۲۰۰۵ دولت جمهوری اسلامی به هیچ یک از گزارشگران ویژه حقوق بشر سازمان ملل اجازه ورود نداده و هیچ همکاری در زمینه اطلاع رسانی و شفاف سازی در زمینه حقوق بشر نکرده است، و با عنایت به آن که مدافعات دولت ایران در هیچ یک از موارد مستند و مورد قبول نبوده، گزارش دبیرکل بر مبنای اطلاعاتی ست که از سوی نهادهای بین المللی حقوق بشر و مدافعان حقوق بشر تهیه و منتشر شده است. من هم در این زمینه چندین گزارش به دفتر آقای بان کی مون فرستاده ام که به صورت گزارش علنی بوده و در نشریات هم درج شده است.دبیرکل سازمان ملل با عنایت به همه گزارش هایی که به دستش می رسید گزارش های خود را تهیه می کرد و گزارش آخری آقای بان کی مون که در آن بر نقض گسترده حقوق بشر و لزوم اعزام گزارشگر ویژه به ایران تأکید کرده بر همین اساس تهیه شده است».
شورای حقوق بشر سازمان ملل روز پنجشنبه با ۲۲ رأی موافق و 7 رأی مخالف ، قطعنامه اعزام گزارشگر ویژه حقوق بشر به ایران را به تصویب رساند. ۱۴ کشور عضو شورا به قطعنامه رای ممتنع دادند. تعداد اعضای شورای حقوق بشر سازمان ملل ۴۷ تن است. همه کشورها ی عضو سازمان آزادند که به عضویت این شورا درآیند. اما برای عضویت باید حمایت ۹۶ کشور عضو سازمان ملل را داشته باشند. اعضای شورا به صورت سهمیه ای برای گروه های منطقه ای آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین و کارائیب، اروپای غربی و آمریکای شمالی و دیگر کشورها وبه مدت سه سال انتخاب می شوند. سال گذشته جمهوری اسلامی با استفاده از سهمیه بندی منطقه ای قصد داشت به عضویت شورای حقوق بشر درآید. سازمان ها و فعالان حقوق بشری ایرانی و بین المللی به شدت با این عضویت مخالفت کردند . شیرین عبادی در نامه ای به دبیرکل سازمان ملل با بیان موارد گوناگون قانونی و اجرایی تخلفات جمهوری اسلامی در زمینه حقوق بشر و نیز با یادآوری قطعنامه های مختلفی که به خاطر نقض حقوق بشر در ایران صادر شده جمهوری اسلامی را دارای صلاحیت برای عضویت در شورای حقوق بشر سازمان ملل ندانست. دیگر فعالان حقوق بشر چون الهه امانی، شادی صدر، و دیگران همراه با سازمان های حقوق بشری یک صدا با شیرین عبادی ایران را فاقد صلاحیت برای ورود به شورای حقوق بشر و قضاوت درست برای اجرای حقوق بشر در دیگر کشورها دانستند.
آرژانتین ، برزیل، بلژیک، شیلی، فرانسه، گواتمالا، مجارستان، ژاپن، مالدیو، مکزیک، نروژ، لهستان، کره جنوبی، سنگال، اسلواکی، اسپانیا، سوییس ، اوکراین، انگلستان، آمریکا و زامبیا روز پنجشنبه به قطنامه شورای حقوق بشر رأی مثبت دادند. روسیه، چین، کوبا، بنگلادش، اکوادر، موریتانی و پاکستان به قطعنامه رأی منفی دادند. رأی ۱۴ کشور نیز ممتنع بود.
به گزارش کمپین بین المللی دفاع از حقوق بشر در ایران، محمود احمدی نژاد و برخی از مقام های بالای ایرانی تلاش کردند که رأی کشورهایی را که احتمال می دادند رای ممتنع بدهند به دست آورند. حتی علی اکبر جوانفکر در سفری به برزیل کوشید نظر رئیس جمهوری این کشور را برای رأی ممتنع یا منفی جلب کند اما به نوشته این گزارش سخنان نماینده برزیل یکی از مستدل ترین و قوی ترین سخنرانی های روز پنجشنبه در محل اجلاس بود . برزیل ضمن استقبال از قطعنامه، از ایران خواست با مکانیسم های نظارتی سازمان ملل همکاری کند.
شیرین عبادی در باره اقدام های جمهوری اسلامی برای کسب آرای موافق خود می گوید:«طبیعی است وقتی پرونده کشوری در مراجع بین المللی مطرح می شود، آن کشور با دیگر کشورهای رأی دهنده صحبت می کند و دلایل خود را عنوان می کند و تمایل سیاسی خود و این که چه رایی داده شود را با آنها در میان می گذارد. که به آن لابی گری می گویند. و دولت ایران هم این کار را انجام داد. اما نه لابی گری و نه مدافعات دولت ایران و ان جی او های دولتی مؤثر نیفتاد. زیرا به جای دفاع از موارد اتهامی به برشمردن نقض حقوق بشر در سایر کشورها می پرداختند و تذکرات مسئولان جلسه در مورد داخل موضوع بودن آنها به جایی نرسید و دولت ایران هیچ دفاعی برای نقض گسترده حقوق بشر نداشت . کشورهای عضو شورای حقوق بشر با اکثریت قاطع دولت ایران را محکوم کردند و تصویب کردند که گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل به ایران اعزام شود».
کمپین بین المللی دفاع از حقوق بشر در ایران از قول یک دیپلمات غربی نوشته است «دولت ایران تلاش می کرد وانمود کند که قطعنامه سیاسی است و آمریکا آن را سازمان دهی کرده است. اما حملات ممتد هیئت ایرانی به آمریکا و اتهام وابسته دانستن شورا به آمریکا که خود نوعی توهین به نمایندگان حاضر در جلسه بود به ضرر هیئت ایرانی تمام شد. به گفته یک دیپلمات دیگر، لحن و ادبیات بیانیه هیئت ایرانی که تنها دقایقی پیش از اعلام رأی گیری در مخالفت با قطعنامه خوانده شد، نشان از آن داشت که هیئت جمهوری اسلامی هیچ امیدی به موفقیت نداشت و می خواست با خواندن بیانیه ای سیاسی جو جلسه را تحت تاثیر قرار دهد».
به نظر می رسد که نگرانی برای نقض حقوق بشر درایران تنها به شورای حقوق بشر سازمان ملل منحصر نمی شود. اتحادیه اروپا روز اول فروردین پس از نشست شورای وزیران خارجه خود اعلام کرده است که افرادی را که درایران مسئول نقض شدید حقوق بشر هستند مورد تحریم و تحدید قرار خواهد داد. این شورا ضمن اعلام «نگرانی عمیق از افزایش حیرت انگیزاعدام و سرکوبی سیستماتیک شهروندان ایران و مداومت در استفاده از شکنجه و دیگر مجازات های اهانت بار و بی رحمانه» از ایران خواست به تعهدات بین المللی خود عمل کند و تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی خود را آزاد کند. این بیانیه می گوید نام این افراد و جزئیات تحریم ها علیه آنان بعدا اعلام خواهدشد.
آمریکا نیز هشت مقام ایرانی را، در شهریور ۱۳۸۹ ، مشمول محرومیت های مالی و مسافرتی قرار داد. در تاریخ ۵ اسفند ماه نیز عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، و محمدرضا نقدی فرمانده نیروی بسیج را به فهرست تحریم شدگان افزود.
پارلمان کانادا نیز طرح پیشنهادی اروین کاتلر، نماینده لیبرال خود را تصویب کرد. این طرح خواستار اقدام فوری دولت کانادا برای جلوگیری از ارتکاب جنایت علیه بشریت و فجایع غیرقابل جبران در ایران توسط دولت مردان جمهوری اسلامی شده است. این طرح بلند پروازی های اتمی ایران ، افزایش بی سابقه اعدام ها، بازداشت صدها معترض و ناپدید شدن معترضان و بسیاری دیگر ازموارد تبعیض های مذهبی و قومی و جنسیتی و عقیدتی را محکوم کرده واز دولت اتاوا خواسته است ناقضان حقوق بشر و مسئولان اصلی صدور احکام اعدام ها و نقض گسترده و برنامه ریزی شده حقوق بشر در ایران را تحریم کند و نیزبحران حقوق بشر در ایران را به اولویت سیاست خارجی کانادا تبدیل کند.
واکنش ها به تصویب قطعنامه: موج شادی در مدافعان حقوق بشر
همچنان که می توان انتظار داشت تصویب قطعنامه موجی از شادی در میان مدافعان و حامیان حقوق بشر و نیز قربانیان نقض حقوق بشر در ایران ایجاد کرد. از جمله فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران در بیانیه مشترک مطبوعاتی از این تصمیم استقبال کردند. در این بیانیه آمده است: «این اولین بار پس از تشکیل شورای حقوق بشر است که این شورا به طور مشخص تصمیم به نظارت بر وضعیت حقوق بشر در یک کشور می گیرد».
عبدالکریم لاهیجی، نایب رییس فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و رییس جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران گفت: «این یک لحظه تاریخی است که پیام بسیار قاطع حمایت از مردم ایران اعلام شده است. شورای حقوق بشر نشان داد که به قربانیانِ رژیم ایران توجه دارد و وضعیت نقض حقوق بشر در ایران از بدترین وضعیت ها در جهان است».
به نوشته این بیانیه «با این قطعنامه که با اکثریت مطلق ۲۲ رای تصویب شد، شورای حقوق بشر تایید کرد که وضعیت در ایران پس از انتخابات اخیر به شدت رو به وخامت رفته است. فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران به ویژه از تصمیم برزیل، گواتمالا، سنگال و کره جنوبی برای تغییر موضع قبلی خود در مجمع عمومی سازمان ملل و حمایت از برقراری سیستم نظارت بر حقوق بشر در ایران» استقبال کرده است.
کمپین بین المللی دفاع از حقوق بشر در ایران که هادی قائمی سخنگوی آن است نیز ضمن استقبال از این تصمیم نظرهای چند فعال حقوق بشری در خارج و داخل ایران را نیز منعکس کرده است. آسیه امینی، رضا معینی، مسئول بخش ایران و افغانستان سازمان گزارشگران بدون مرز، پریسا کاکایی ، صفورا الیاسی، نسیم سرابندی، حسن یوسفی اشکوری، علی اکبر موسوی خوئینی، پویان محمودیان و چند تن از فعالان داخل کشور با استقبال از این قطعنامه به بررسی تأثیر آن بر وضعیت حقوق بشر در ایران پرداخته اند.
تلخ کامی حکومت جمهوری اسلامی
با این حال صدور قطعنامه همان قدر که حامیان حقوق بشر در ایران را امیدوار کرد، کام حکومت ایران را تلخ کرد. مقام های رسمی ایران صدور قطع نامه را با واژه ها و جملات متفاوت و خاص خود محکوم کردند.
رامین مهمان پرست، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران گفت: «صدور قطعنامه ضد ایرانی در شورای حقوق بشر سازمان ملل غیرمنصفانه، ناموجه و کاملا سیاسی است و به رغم تمایل برخی کشورها، تحت فشار آمریکا به تصویب رسید». اوهدف از این قطعنامه را تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی ایران و منحرف کردن روند فعلی شورای حقوق بشردر بررسی دوره ای جهانی وضع حقوق بشر همه کشورها دانست.
سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی افزود: «آمریکا با این گونه اقدامات و برخورد گزینشی در صدد است با تغییر این مسیر ، توجهات را از نقض حقوق بشر در غرب به ویژه آمریکا منحرف و در روند اغراض سیاسی خود بر روی برخی کشورها تمرکز ایجاد کند».
برخی از نمایندگان مجلس نیز در واکنش های اعتراض آمیز این قطعنامه را محکوم کردند.
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، با اعلام این که قطعنامه اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل فاقد هرگونه ارزش حقوقی است، افزود: «جمهوری اسلامی ایران نباید گزارشگر پیشنهاد شده در این قطعنامه را برای تهیه گزارش از وضعیت حقوق بشر کشورمان بپذیرد».
علاء الدین بروجردی در گفت وگو با خبرنگار مهر قطعنامه اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل را «کاملاً مطرود» دانست و گفت: «بحمدالله هم اکنون وضعیت حقوق بشر در ایران با توجه به مجموعه ویژگیهای موجود در کشور ما و آزادیهایی که در ایران وجود دارد و همچنین امنیتی که در چنین شرایط آزادی وجود دارد کاملاً مطلوب است».
نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز در گفت و گو با خبرگزاری مهر از حاکم بودن قانون جنگل بر ساختار سازمان ملل متحد سخن گفت. به گفته او «غرب به سرکردگی آمریکا سالهاست که به اسم حقوق بشر همه جنایات خود را نسبت به کشورهای مختلف توجیه میکنند اما بزودی باید پاسخگوی اعمال جنایتکارانه خود باشند».
اسماعیل کوثری با تأکید بر موضع رئیس جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل در قبال سازمان ملل و دستگاههای مربوط به آن قطعنامه اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل را بی ارزش توصیف کرد. محمود احمدی نژاد پیش تر بارها قطعنامه های تحریمی سازمان ملل علیه ایران را ورق پاره توصیف کرده بود.
او در بخش دیگری از این گفت و گو تاکید کرد که:« در آینده نزدیک ملتها به قدرت واقعی خود خواهند رسید و حق خود را از حاکمان ظالم خواهند گرفت» و افزود: «این قدرتهای ظالم هم باید بدانند که همیشه وضعیت این گونه نیست که هر کاری دلشان خواست علیه مردم بیدفاع انجام دهند بلکه باید بزودی پاسخگوی اعمال جنایتکارانه خود باشند». البته روی سخن او با قدرت های غرب، و به زعم او، به سرکردگی آمریکا در سازمان ملل بود.
تا این زمان گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل برای اعزام به ایران تعیین نشده است. دولت جمهوری اسلامی نیز رسماً تصمیم خود را در قبال پذیرش یا عدم پذیرش گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد اعلام نکرده است.