نشست تخصصی بررسی موسیقی زیرزمینی ایران روز دوشنبه با شرکت جامعه شناسان و نمایندگان رسانه های تهران در دفتر مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزار شد.
در این نشست مسعود کوثری (جامعه شناس)،افشین داورپناه (مردم شناس) و محمدحسین ایمانی(پژوهشگر اجتماعی) به مباحثی همچون «پیشینه و ماهیت موسیقی زیرزمینی در ایران»، «تبیین عوامل و زمینه های گسترش موسیقی زیرزمینی در ایران و آسیب های ناشی از آن» و «شیوه مواجهه مناسب با موسیقی زیرزمینی؛ راهبردها و راهکارها» به سخنرانی پرداختند. در این نشست هیچکدام از اعضای گروه های موسیقی زیرزمینی یا دوستداران این نوع موسیقی شرکت نداشتند.
این نخستین بار نیست که موسیقی زیرزمینی محور سمیناری رسمی در ایران می شود، پیش از این در سال ۱۳۸۶ خبرگزاری مهر نشست دوروزه ای از کارشناسان موسیقی، استادان دانشگاه و گروهی از اعضای گروه های موسیقی زیرزمینی در آن نشست شرکت کرده بودند.
با این همه برای نخستین بار است که یک نهاد حکومتی که نقش مهمی در تصمیم گیریهای کلی نظام دارد، برگزارکننده چنین پدیده ای ست که فارغ از مشکلات سیاسی جامعه و غوغاهای ناشی از جدال بر سر «حق مسلم هسته ای» و یا «هدفمندکردن یارانه ها» یا «صحت انتخابات ریاست جمهوری» یا «تحریم ها و توطئه های غرب» تنها و تنها ارتباط مستقیمی با نیازهای فرهنگی نسل جوان ایران دارد. به گفته یکی از کارشناسان این نشست از کودک ۵ ساله تا جوان ۲۱ساله مخاطبان موسیقی رپ زیرزمینی هستند.
مسعود کوثری که محتوا و تاثیرات موسیقی زیرزمینی را بررسی می کرد در سنجش میان ترانه «مرغ سحر» و یک قطعه موسیقی زیرزمینی کنونی این نوع موسیقی را زاینده افسردگی در نوجوانان و جوانان ارزیابی کرده و گفت موسیقی زیرزمینی نشاط آور جامعه نیست بلکه با طرح موج رایجی از مشکلات روزمره به افسردگی مخاطبان دامن می زند؛ چرا که نت های آن فرورونده اند تا فرارونده.
کوثری به دوگانگی میان برگزاری کنسرتهای موسیقی پاپ ایرانی در ارمنستان، کردستان یا دبی اشاره کرد و گفت اگر چاره اندیشی نشود با خطرات بزرگتری روبرو خواهیم شد
وي ادامه داد: وضعيت موسيقی در چنين شرايطی در يك وضعيت انفجارآميز قرار دارد كه از يك طرف شاهد برگزاری بیرويه كنسرتها هستيم و از طرف ديگر شاهد بر هم خوردن يك كنسرت، پاره كردن بيلبورد و لغو مجوز در زمان برگزاری كنسرت.
مسعود کوثری سیاست بگیروببند برای حل این مشکل را نادرست ترین روش حل مشکل ارزیابی کرده و افزود: ما در فرهنگ ايران دچار يك بلاتكليفی شدهايم چرا كه بعد از سی سال هنوز با خودمان رودربايستی داريم و جامعه ما دچار به هم ريختگی است. همچنين استفاده ابزاری از موسيقی در اعياد مذهبی يا دهه انقلاب، باعث يك نوع سردرگمی شده است.
اين جامعهشناس با تاكيد بر اين موضوع كه ميانگين سن رپرهای ايرانی ۱۳ تا ۱۵ سال است خاطر نشان كرد: زمانی كه سياستمداران ما سياست توليد نسل را در پيش میگيرند و حتا برای اين موضوع پاداش نيز تعيين میكنند، در حالی كه فقط به دو دغدغه بيرونی يعنی مسكن و شغل توجه ميیكنند بايد منتظر آسيبهای بيشتر اجتماعی باشيم.
دولتمردان ما نبايد فراموش كنند كه نسلی كه قرار است متولد بشود نوجوان میشود، جوان میشود و نياز به موسيقی، كتاب و رمان دارد كه خلأ در اين نوع مصرف بسيار خطرناكتر از مشكل مسكن و شغل است. جوان بودن جمعيت (۶۰درصد جمعيت)، عدم توقف شهرنشينی، فضاهای باز اجتماعی، تشكيل استوديوهای خانگی با حداقل هزينه، امكان توليد موسيقی زيرزمينی را بسيار بالا برده است كه در اين شرايط دستگيری اين افراد مشكلی را حل نمیكند.
افشین داورپناه عضو هيات علمي جهاد دانشگاهی و مردمشناس نیز گفت: تاكنون ۸۷ گروه زيرزمينی شناسايی شده و همچنين سی و سه خواننده كه گفتمان حاكم بر جامعه مجالی برای انتشار آثار آنها باقی نگذاشتهاست. اين آمار در حالي است كه آمار موسيقی رسمی ما تا اين مقدار زياد نيست. چرا كه از سال ۸۴ به بعد توليد رسمي موسيقی در ايران بسيار كاهش يافته و از آن طرف توليد موسيقی زيرزمينی افزايش يافته است.
افشین داور پناه گسترش موانع و محدوديتها در ارائه موسيقی و بویژه برای مجوز نشر، تغيير در ساختار فرهنگی، سياسی و اجتماعی، ميل به تنوع، افزايش ضريب نفوذ اينرنت، افزايش تكنولوژیهای در دسترس را عامل رشد موسيقی زيرزمينی در ايران دانست.
افشین داورپناه ادبیات رسمی تلویزیون دولتی و سایر رسانه های دولت پرورده را در برخورد با موسیقی زیرزمینی نابهنجار و زننده ارزیابی کرده افزود: شاهديم كه در چند برنامه تلويزيونی از كسانی كه موسيقی زيرزمينی كار میكنند به عنوان شيطانپرست ياد شده كه اين تصور اشتباهی است.
این مردم شناس افزود: در شرایطی که حتا ارکستر ملی ایران تعطیل شده و بزرگان موسیقی ایران نمی توانند در شان خود فعالیت کنند، سخن گفتن از موسیقی زیرزمینی بیهوده است.