چند ماه پیش، تیم ویژهای در شرکت توئیتر آزمایش جدیدی را با عنوان "پروژه آذرخش" آغاز کردند که هدف آن درک آسانتر از این شبکه اجتماعی برای کسانی است که آشنایی قبلی کافی با آن ندارند.
به قول یکی از مدیران توئیتر، اگر به یکباره وارد توئیتر شوید، همه چیز در میانه ماجرا قرار دارد، چون مدتی را در توئیتر نبودهاید. برای همین وقتی وارد آن میشوید، این حس در شما که به محض ورود کار تازهای را آغاز میکنید، ضعیف است.
به گزارش وبسایت "وایرد"، برای همین است که گروهی در توئیتر مامور شدهاند تا به نحوی محتویات آن را اصلاح کنند تا حس بهتری را به کاربران تازه وارد القا کند. اما همین که یک مدل جدید را میخواستند آزمایش کنند، اتفاقی رخ داد؛ یک اتفاق گیجکننده.
ماجرا از این قرار بود که فردی در واکنش به ماندن یکی از بازیکنان تیم بسکتبال لس آنجلس کلیپرز در آن تیم، یک اموجی (emoji) به شکل هواپیما را توئیت کرد، که سیلی از توئیتها با اموجیهای مختلف را به دنبال داشت و در نهایت وقتی که کاربری وسط ماجرا وارد توئیتر میشد، تنها یک سری ایموجی میدید، بدون آن که بفهمد ماجرا از چه قرار است.
این ماجرا البته برای "مدحو ماتوکومار" یکی از مدیران توئیتر و بقیه اعضای تیم ویژه، معنای دیگری داشت. آنها "لحظهها" یا همان واژه انگلیسی moments را در نظر گرفتند؛ عنوان چیزی که از دل پروژه آذرخش بیرون آمد.
به گفته ماتوکومار، "لحظهها" در واقع یک ردیف پیام توئیتری است؛ منتخبی از توئیتها، تصاویر، ویدئوها، و هر آنچه که امروز در توئیتر میتوانید ببینید. "لحظهها" آغاز و پایان دارد و میتواند با گذشت زمان تغییر کند. از همه مهمتر این که میتواند توسط افرادی که از توئیتر استفاده نمیکنند هم مورد استفاده قرار گیرد.
گروه کوچکی در شرکت توئیتر در حال حاضر قادر به ساخت "لحظهها" هستند، اما هر کدام از جمعیت ۳۰۰ میلیونی کاربران توئیتر، در آیندهای بسیار نزدیک، میتوانند "لحظهها"ی خودشان را خلق کنند.
با لحظهها میتوان توئیتها و مکالمات توئیتری و اتفاقات روز را به مجموعهای قابل خواندن و قابل درک تبدیل کرد که به مردم کمک میکند خیلی زود خود را به ماجرایی که پیش از بازدید روزانه آنها در توئیتر آغاز شده – مثلا مراسم اسکار یا یک بازی مهم فوتبال – ربط دهند و خود را بخشی از مباحثات مربوط به آن حس کنند.
"لحظهها" در واقع آینده توئیتر است؛ شبکه اجتماعی که نیاز به رشد دارد، و برای بازیابی جایگاه خود در جهان و برای بقا، با توجه به وجود حریفان قدرتمندی مانند فیسبوک، نیاز به درآمد و پول بیشتر دارد. بنابراین استفاده از آن باید برای همه ساده باشد، به ویژه برای آنهایی که نمیخواهند تمام وقت خود را در روز برای آن صرف کنند.