این روزها شبکههای اجتماعی پر از فیلمهایی است از جوانان ایرانی که در خیابانها پشت سر روحانیون میدوند و عمامههایشان را از سرشان برمیدارند.
این اقدام باعث شده برخی آخوندها برای محکم نگه داشتن عمامه های خود آن را ببندند و البته عدهای نیز ترجیح دادهاند در ملاء عام عمامه به سر نگذارند.
عدهای از کاربران، عمامه را پوشش «تحریکآمیز» خواندهاند که کنایهای است به برخورد شدید حکومت با مردم به دلیل پوششی که آن را «تحریکآمیز» میخوانند.
در واکنش به عمامهپرانیها، مدیر حوزههای علمیه ایران آن را به «بدخواهان اسلام و نظام» نسبت داده است. علیرضا اعرافی گفته است که «عمامه روحانیت کفن آنها خواهد بود.»
پرواز عمامهها در هوا و انتشار ویدئوهایش در فضای مجازی، انتقاد دیگر عمامهدارها را نیز در پی داشت. نماینده خمینی شهر اصفهان این اقدام را «توطئه شیاطین» دانست.
نقدعلی گفت کسانی که «با دم شیر بازی میکنند» نتیجه عملشان را خواهند دید.
عمامهپرانی به رسانههای داخلی نیز راه پیدا کرده است. روزنامه آرمان ملی این عمل را «غیر قابل پذیرش» خواند و نوشت: « در تمام دنیا رهبران دینی لباسهای مخصوص خود را دارم. که احترام آن حفط میشود.»
این روزنامه همچنین نوشت که روحانیون «به خوبی» شنوای انتقادهای افرادی که عمامهپرانی میکنند هستند.
از سوی دیگر یک عضو کمیسیون امور داخلی و شوراهای مجلس شورای اسلامی از دولت و حاکمیت خواسته است تا چنین «مشکلات فرهنگی» را برچینند. محمد صفری ملکمیان گفته است «بخش اندکی» از جامعه جوان «گولخورده» هستند و این اقدام در حد «یک موج» بوده است.
عدهای نیز عمامهپرانی به نشانه اعتراض را مؤثر نمیدانند. احمد زیدآبادی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب در این رابطه نوشته است: «پدیدهای که به نام عمامهپرانی شهرت یافته و مورد خوشحالی برخی از مخالفان شده است، عمدتاً جانب روحانیونی را میگیرد که هیچ موقعیت حکومتی ندارند و چه بسا خود از منتقدان و حتی قربانیان سیاستهای جاری باشند.»
با این حال، عمامه در افکار عمومی نمادی از جمهوری اسلامی شده است و فارغ از اینکه چه کسی آن را بر سر گذاشته است انداختنش نشانهای از اعتراض به حاکمیت جمهوری اسلامی و سرکوبهای حکومتی شده است.