وال استریت ژورنال نوشته است ماه مارس (اسفندماه سال گذشته) باراک اوباما در یک گفتگوی خصوصی به دیمیتری مدودف، رئیس جمهوری وقت روسیه گفت: «این آخرین انتخابات من است. بعد از انتخابات انعطاف بیشتری خواهم داشت.» البته آقای اوباما فکر می کرد که صحبت ها خصوصی است؛ ولی در واقع میکروفون ها باز بود و صحبت های او شنیده شد. یادآوری این گفتگو ارزشش را دارد، مخصوصاً که در در دو روز گذشته گفته شد کاخ سفید «به طور اصولی» موافقت کرده است که – بعد از انتخابات – در نشستی دوجانبه با تهران بر سر برنامه تولید سلاح های هسته ای جمهوری اسلامی گفتگو کند.
یک سخنگوی کاخ سفید بلافاصله بعد از انتشار این خبر در نیویورک تایمز، که «ایالات متحده و ایران بر سر یک گفتگوی رو در رو، یا هر نوع گفتگویی، بعد از انتخابات آمریکا توافق کرده اند»، آن را تکذیب کرد. اما افزود «با دیگر کشورها، همچنان در مورد یک راه حل دیپلماتیک کار می کنیم، و از همان ابتدا گفته ایم که برای ملاقات دوجانبه آمادگی خواهیم داشت.»
ما این قضیه را با نیویورک تایمز دنبال می کنیم. یک مقام ارشد آشکارا راجع به گفتگوی رو در رو با تهران لاف می زد؛ احتمالاً برای این که منبع یا منابع این خبر فکر می کردند این کار به آقای اوباما کمک می کند. این نکته هم که خبر، درست اندکی پیش از آخرین مناظره انتخاباتی آقای اوباما با رقیب جمهوریخواهش در مورد سیاست خارجی منتشر شد، سوء ظن برانگیز است؛ به ویژه آن که کاخ سفید به خاطر ضعف امنیتی در بنغازی، در موضع دفاعی قرار گرفته است. نیویورک تایمز، این خبر را در قالب یک تحول دیپلماتیک مطرح کرد که می تواند آقای اوباما را صلح آفرین جلوه بدهد و رقیبش میت رامنی را در موقعیت دشواری قرار دهد. مطمئن ترین وضعیتی که می توان به آن فکر کرد این است که اتفاقاتی دارد رخ می دهد که رئیس جمهوری آمریکا امیدوار است بعد از انتخابات رسماً آن را اعلام کند.
در این مورد هم – مثل بسیاری از موارد دیگر در دستور کار پرزیدنت اوباما برای دور دوم ریاست جمهوری – مسأله این است که چرا وی این مورد را پیش از انتخابات ششم نوامبر به طور کامل تشریح نمی کند. آقای اوباما نمی خواهد در مورد مالیات ها و هزینه های دولتی حرفی بزند؛ چون می داند که ادامه سیاست های اقتصادی اش محبوبیتی نخواهد داشت.
اما در مورد سیاست خارجی، در حالی که قیام مردم سوریه دارد به یک جنگ منطقه ای تبدیل می شود، آقای اوباما از طرف بسیاری از کشورها تحت فشار بیشتری برای مداخله در سوریه قرار خواهد گرفت. یک مقام ارشد امنیتی لبنان که سنی و حامی مخالفان مسلح دولت سوریه بود، روز جمعه در بمبگذاری کشته شد. ترکیه پرواز هواپیماهای سوری بر فراز محدوده هوایی کشورش را متوقف کرده؛ و دو کشور همسایه مرزهای یکدیگر را بمباران می کنند. اما دست زدن به هر اقدامی در سوریه پیش از انتخابات، خلاف گفته آقای اوباما را ثابت خواهد کرد که «از شدت جنگ در سوریه دارد کاسته می شود»؛ اما وی بعد از روز انتخابات «انعطاف» بیشتری خواهد داشت.
در مورد جمهوری اسلامی، آقای اوباما چهارسال تمام به ایران پیشنهاد مذاکرات مستقیم داد، اما هیچ نتیجه ای نگرفت. مشکل بتوان باور کرد که آیت الله خامنه ای به طور ناگهانی نظرش عوض شده باشد. به احتمال زیاد، سر فرود آوردن جمهوری اسلامی در برابر دیپلماسی تلاش دیگری است تا با خریدن وقت باز هم به تولید بمب نزدیکتر شود. تهران در دوران ریاست جمهوری آقای اوباما، چهار سال وقت خریده؛ ولی حال که شواهد نشان می دهد ایران خواهد توانست تا سال آینده بمب اتمی درست کند، اسرائیل دیگر دارد شکیبایی اش را از دست می دهد. احتمالاً دولت ایران احساس می کند الآن وقت آن است که ورقِ «مذاکره مستقیم با آمریکا» را رو کند و آقای اوباما را آن طور که می خواهد بازی بدهد.
افشای خبر در نیویورک تایمز، این نکته را هم پررنگ تر می کند که چطور بعضی از مقامات دولت آمریکا می خواستند از مسأله امنیت ملی برای مقاصد سیاسی بهره برداری کنند. درز دادن خبر به رسانه ها بعضی اوقات اثر مخربی داشته است، مخصوصاً بعد از کشته شدن اسامه بن لادن.
دریاسالار مایک مک مولن، رئیس وقت ستاد مشترک ارتش آمریکا هم گفت: «نزدیک است دستاورد ارزشمندی را که داریم، به خطر بیندازیم؛ و نمی توانیم از عهده هزینه آن بربیاییم.» نه آقای گیتس و نه جانشینش لئون پنتا، هیچکدام در برنامه ویژه شبکه اِن بی سی به مناسبت سالگرد کشتن بن لادن شرکت نکردند؛ ولی کاخ سفید در تمام این برنامه حضور داشت.
اکنون، دو هفته مانده به انتخابات آمریکا، خبر دیگری درز می کند که هدفش بالا بردن وجهه رئیس جمهور است، اما ممکن است عواقب پیش بینی نشده ای در دنیای واقعی داشته باشد. وزیر خارجه ایران هم خبر گفتگوهای رو در رو را تکذیب کرد، اما معلوم نیست درز این خبر بر سیاست داخلی ایران و دیگر بازیگران بین المللی تأثیری داشته است یا نه. بنجامین نتانیانو روز یکشنبه گفت که از طرح آمریکا برای مذاکرات دوجانبه با ایران خبر نداشته است.
در مناظره هفته گذشته نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا، آقای اوباما با عصبانیت گفت میت رامنی تلویحاً می خواهد به مردم بقبولاند که دولت آمریکا با ارائه گزارش های نادرست در مورد وقایع بنغازی، امنیت ملی را بازیچه سیاست کرده؛ و این کار آقای رامنی او را رنجانده است. پرسش واقعی این است که آیا زمانی هم بوده که دولت فعلی امنیت ملی را بازیچه منافع سیاسی اش قرار نداده باشد؟
یک سخنگوی کاخ سفید بلافاصله بعد از انتشار این خبر در نیویورک تایمز، که «ایالات متحده و ایران بر سر یک گفتگوی رو در رو، یا هر نوع گفتگویی، بعد از انتخابات آمریکا توافق کرده اند»، آن را تکذیب کرد. اما افزود «با دیگر کشورها، همچنان در مورد یک راه حل دیپلماتیک کار می کنیم، و از همان ابتدا گفته ایم که برای ملاقات دوجانبه آمادگی خواهیم داشت.»
ما این قضیه را با نیویورک تایمز دنبال می کنیم. یک مقام ارشد آشکارا راجع به گفتگوی رو در رو با تهران لاف می زد؛ احتمالاً برای این که منبع یا منابع این خبر فکر می کردند این کار به آقای اوباما کمک می کند. این نکته هم که خبر، درست اندکی پیش از آخرین مناظره انتخاباتی آقای اوباما با رقیب جمهوریخواهش در مورد سیاست خارجی منتشر شد، سوء ظن برانگیز است؛ به ویژه آن که کاخ سفید به خاطر ضعف امنیتی در بنغازی، در موضع دفاعی قرار گرفته است. نیویورک تایمز، این خبر را در قالب یک تحول دیپلماتیک مطرح کرد که می تواند آقای اوباما را صلح آفرین جلوه بدهد و رقیبش میت رامنی را در موقعیت دشواری قرار دهد. مطمئن ترین وضعیتی که می توان به آن فکر کرد این است که اتفاقاتی دارد رخ می دهد که رئیس جمهوری آمریکا امیدوار است بعد از انتخابات رسماً آن را اعلام کند.
در این مورد هم – مثل بسیاری از موارد دیگر در دستور کار پرزیدنت اوباما برای دور دوم ریاست جمهوری – مسأله این است که چرا وی این مورد را پیش از انتخابات ششم نوامبر به طور کامل تشریح نمی کند. آقای اوباما نمی خواهد در مورد مالیات ها و هزینه های دولتی حرفی بزند؛ چون می داند که ادامه سیاست های اقتصادی اش محبوبیتی نخواهد داشت.
اما در مورد سیاست خارجی، در حالی که قیام مردم سوریه دارد به یک جنگ منطقه ای تبدیل می شود، آقای اوباما از طرف بسیاری از کشورها تحت فشار بیشتری برای مداخله در سوریه قرار خواهد گرفت. یک مقام ارشد امنیتی لبنان که سنی و حامی مخالفان مسلح دولت سوریه بود، روز جمعه در بمبگذاری کشته شد. ترکیه پرواز هواپیماهای سوری بر فراز محدوده هوایی کشورش را متوقف کرده؛ و دو کشور همسایه مرزهای یکدیگر را بمباران می کنند. اما دست زدن به هر اقدامی در سوریه پیش از انتخابات، خلاف گفته آقای اوباما را ثابت خواهد کرد که «از شدت جنگ در سوریه دارد کاسته می شود»؛ اما وی بعد از روز انتخابات «انعطاف» بیشتری خواهد داشت.
در مورد جمهوری اسلامی، آقای اوباما چهارسال تمام به ایران پیشنهاد مذاکرات مستقیم داد، اما هیچ نتیجه ای نگرفت. مشکل بتوان باور کرد که آیت الله خامنه ای به طور ناگهانی نظرش عوض شده باشد. به احتمال زیاد، سر فرود آوردن جمهوری اسلامی در برابر دیپلماسی تلاش دیگری است تا با خریدن وقت باز هم به تولید بمب نزدیکتر شود. تهران در دوران ریاست جمهوری آقای اوباما، چهار سال وقت خریده؛ ولی حال که شواهد نشان می دهد ایران خواهد توانست تا سال آینده بمب اتمی درست کند، اسرائیل دیگر دارد شکیبایی اش را از دست می دهد. احتمالاً دولت ایران احساس می کند الآن وقت آن است که ورقِ «مذاکره مستقیم با آمریکا» را رو کند و آقای اوباما را آن طور که می خواهد بازی بدهد.
افشای خبر در نیویورک تایمز، این نکته را هم پررنگ تر می کند که چطور بعضی از مقامات دولت آمریکا می خواستند از مسأله امنیت ملی برای مقاصد سیاسی بهره برداری کنند. درز دادن خبر به رسانه ها بعضی اوقات اثر مخربی داشته است، مخصوصاً بعد از کشته شدن اسامه بن لادن.
دریاسالار مایک مک مولن، رئیس وقت ستاد مشترک ارتش آمریکا هم گفت: «نزدیک است دستاورد ارزشمندی را که داریم، به خطر بیندازیم؛ و نمی توانیم از عهده هزینه آن بربیاییم.» نه آقای گیتس و نه جانشینش لئون پنتا، هیچکدام در برنامه ویژه شبکه اِن بی سی به مناسبت سالگرد کشتن بن لادن شرکت نکردند؛ ولی کاخ سفید در تمام این برنامه حضور داشت.
اکنون، دو هفته مانده به انتخابات آمریکا، خبر دیگری درز می کند که هدفش بالا بردن وجهه رئیس جمهور است، اما ممکن است عواقب پیش بینی نشده ای در دنیای واقعی داشته باشد. وزیر خارجه ایران هم خبر گفتگوهای رو در رو را تکذیب کرد، اما معلوم نیست درز این خبر بر سیاست داخلی ایران و دیگر بازیگران بین المللی تأثیری داشته است یا نه. بنجامین نتانیانو روز یکشنبه گفت که از طرح آمریکا برای مذاکرات دوجانبه با ایران خبر نداشته است.
در مناظره هفته گذشته نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا، آقای اوباما با عصبانیت گفت میت رامنی تلویحاً می خواهد به مردم بقبولاند که دولت آمریکا با ارائه گزارش های نادرست در مورد وقایع بنغازی، امنیت ملی را بازیچه سیاست کرده؛ و این کار آقای رامنی او را رنجانده است. پرسش واقعی این است که آیا زمانی هم بوده که دولت فعلی امنیت ملی را بازیچه منافع سیاسی اش قرار نداده باشد؟