یک عضو کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی با انتقاد از رویکرد دولت در مدیریت بازار و ارائه آمار و اطلاعات گفت که دولت در مورد مرغ آمار غلط می‌دهد و ما در حال حاضر بخشی از نیاز کشور به مرغ را از ترکیه تامین می‌کنیم.
محمد سبزی، گفته است که دولت از یک طرف مرغ وارد می‌کند و از طرف دیگر مرغدار ما نهاده ندارد.
سبزی خطاب به مدیران دولتی گفته است که بروید بازار داخل را درست کنید؛ چرا وارد می‌کنید؟ الان ترکیه در حال گرفتن بازار ایران است.
انتقادات از دولت در مورد مدیریت بازار مرغ در حالی به اوج رسیده است که دولت وعده مرغ ۷۸ هزار تومانی را داده بود و اصرار به جاری بودن این قیمت در بازار دارد اما عملا قیمت مرغ در بازار‌ها حتی در میادین میوه و تره بار هم بالاتر از این بوده و حتی تا بیش از ۱۲۰ هزار تومان نیز عرضه می‌شود.
محمد سبزی، تاکید کرده که ما از دولت توقع داریم که با صداقت، کارش را پیش ببرد. «سال گذشته همین موقع، آقایان در کمیسیون کشاورزی یک حرف‌هایی می‌زدند که دقیقاً امسال همان مشکلات دوباره در حال تکرار شدن است.»
سبزی مدعی شده است که بانک مرکزی برای واردات برنج که نیاز نیست ارز می‌دهد برای سویایی که نیاز مرغدار است ارز نمی‌دهد؟
بررسی «صدای آمریکا» نشان می‌دهد که سرانه مصرف اقلام خوراکی در یکسال گذشته با کاهش چشمگیری همراه بوده است. بر همین اساس گزارش مرکز آمار نشان می‌دهد سرانه مصرف گوشت در سال ۱۴۰۱ به زیر ۳ کیلوگرم رسیده است در حالی که رئیس اتحادیه گوشت گوسفندی ۱۱ خرداد ماه از کاهش ۳۰ درصدی فروش گوشت قرمز خبر داده است.
کاهش مصرف مواد غذایی در موارد دیگر هم رخ داده به طوری که ماکارونی ۳۰ درصد و تخم مرغ ۲۵ درصد کاهش را ثبت کرده‌اند. برنج و شیر و لبنیات نیز در یکسال منتهی به اسفند ۱۴۰۱ با کاهش ۲۰ درصدی مصرف مواجه شده‌اند.
مشاور عالی اتحادیه مرغداران گوشتی کشور نیز ۱۶ خرداد ماه گفته بود سرانه مصرف مرغ تا قبل از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی، ۳۲ کیلوگرم بوده اما در حال حاضر به ۲۶ کیلوگرم رسیده است.
روزنامه اعتماد نیز ۱۳ اردیبهشت ماه در گزارشی از بازار مرغ به نقل از یک شهروند نوشت «به خاطر گرانی اجزای کم‌ارزش‌تر و ارزان‌تر مرغ مورد استقبال قرار گرفته که این افتضاح را دولت به بار آورده است»
در چرایی بوجود آمدن شرایط فعلی سیامک شجاعی، اقتصاددان، به صدای آمریکا گفته که سه عامل «فساد، سوءمدیریت، و اراده جمهوری اسلامی برای دستیابی به سلاح اتمی، منجر شده که به نوبه خود «اقتصاد ایران یک اقتصاد معمولی و نرمال نباشد و در یک حرکت به سوی بحران و انهدام قدم بردارد.»
