از ۱۲ تا ۱۹ اردیبهشت در ایران هفته معلم است و به همین مناسبت برنامه «روی خط» این هفته صدای آمریکا، اختصاص به معلمان دارد.
از بخش های ویژه برنامه روی خط، معرفی برخی از چهره های سرشناس فرهنگی و آموزشی تاریخ معاصر ایران است که افرادی چون میرزا حسن رشدیه، دکتر پرویز ناتل خانلری، دکتر محمد علی مجتهدی، خانم فرخ رو پارسای، صمد بهرنگی، و حجت الاسلام مرتضی مطهری را در بر می گیرد.
برای ديدن کليپ های ويديويی گزارشات زير اينجا را کليک کنيد.
روز معلم از جمله معدود مناسبت هایی است که پیش از انقلاب و بعد از انقلاب، تغییری نداشت.
۱۲ اردیبهشت ۴۸ سال پیش یعنی سال ۱۳۴۰، معلمان برای اعتراض به لایحه میزان پرداخت حقوق، به دعوت باشگاه مهرگان، در میدان بهارستان تجمع کردند. اعتراضی که با حضور ماموران پلیس به خشونت کشیده شد و یکی از ماموران کلانتری بهارستان با تیراندازی به معترضان، موجب قتل دکتر ابوالحسن خانعلی، دبیر دبیرستان جامی تهران شد.
قتل این معلم باعث اعتصاب معلمان در تهران و شهرستانها به رهبری محمد درخشش شد و معلمان یازده روز اعتصاب کردند. این اعتراضات، تاثیر سیاسی داشت و کابینه شریف امامی سقوط کرد و دولت علی امینی بر روی کار آمد. پس از آن، محمد درخشش، رییس باشگاه مهرگان، به عنوان وزیر فرهنگ برگزیده و از آن پس ۱۲ اردیبهشت روز معلم شد.
اما بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷، جمهوری اسلامی از همان اولین روزهای تشکیل، روز ۱۲ اردیبهشت را به عنوان روز معلم اعلام کرد، اما این بار بهانه سالمرگ مرتضی مطهری، از نظریه پردازان جمهوری اسلامی، بود.
مرتضی مطهری از روحانیون نزدیک به آیت الله خمینی بود که شامگاه سه شنبه ۱۱ اردیبهشت، پس از خروج از جلسه ای در منزل یدالله سحابی، توسط یکی از اعضای گروه فرقان، ترور شد و در بیمارستان طرفه تهران جان سپرد.
پس از مرگ او، روز ۱۲ اردیبهشت و هفته دنبال آن، به عنوان روز و هفته معلم در جمهوری اسلامی شناخته شد.
یکی از معلمان زن ایران، که به مقام وزارت هم رسید، خانم فرخرو پارسای بود.
فرخرو پارسای اولین وزیر زن در تاریخ معاصر ایران
خانم پارسای سال ۱۳۰۱ در خانواده ای فرهنگی به دنیا آمد. او پس از تحصیل دانشسرا، با اینکه این توفیق را داشت که در رشته پزشکی فارغ التحصیل شود اما ترجیح داد معلم بماند. به همراه تعدادی از همکاران معلمش، «انجمن بانوان فرهنگی» را برای دبیرستانهای دخترانه آن دوران تأسیس نمود و در سال ۱۳۳۵، به عنوان یکی از اعضای هیات رئیسه «شورای همکاری جمعیتهای بانوان ایرانی» انتخاب شد.
فعالیت های خانم پارسای موجب شد در سال ۱۳۴۷، امیرعباس هویدا، او را به عنوان وزیر فرهنگ برگزیند. این اولین بار بود که یک زن به وزارت می رسید اما بسیاری او را شایسته این پست می دانستند چرا که او پله های ترقی را یک به یک طی کرده بود.
با اینکه انقلابیونی چون محمد بهشتی و محمد جواد باهنر از مشاوران خانم پارسای در امر تهیه کتب درسی بودند، اما پس از انقلاب، او قربانی خشونت انقلابیون شد. دادگاه انقلاب به ریاست صادق خلخالی به اتهام «فساد بر روی زمین،» او را به اعدام محکوم کرد. این حکم در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ در تهران اجرا شد.
یکی از چهره های برجسته فرهنگ و آموزش در ایران، بی تردید، محمدعلی مجتهدی ست.
محمد علی مجتهدی
محمد علی مجتهدی، در ۱۲۸۷، در لاهیجان، استان گيلان، متولد شد. او پس از تحصیل در دارالمعلمین مرکزی تهران، در سال ۱۳۱۰، جزو محصلان برگزیده برای ادامه تحصیل در فرانسه برگزیده شد. پس از تحصیل به ایران بازگشت و هرچند مدرس دانشکده علوم و دانشسرای عالی شد اما نام او به واسطه ریاست بر مدرسه البرز جاودان شد.
ساموئل جردن آمریکایی و همسر وی کالج البرز را بنا نهاده بودند، اما از ابتدای دهه بیست شمسی تا روزهای انقلاب، محمد علی مجتهدی با نظم خاص خودش، ریاست این مدرسه را بر عهده داشت.
آقای مجتهدی در مقطعی رییس دانشگاه پلی تکنیک و بعدها موسس دانشگاه صنعتی شریف شد.
بعد از انقلاب، او را از همه مسولیت ها خلع کردند. با این حال فارغ التحصیلان دبیرستان البرز که قریب چهاردهه تحت مدیریت او بودند، همواره در داخل و خارج از ایران، از او به نیکی یاد کردند و چندین مراسم یادبود برایش گرفتند.
دکتر مجتهدی، در سال ۱۳۷۶ در نیس فرانسه درگذشت. پس از مرگ او، برخی از مقام های حکومت ایران از جمله غلامعلی حداد عادل، پیام تسلیت صادر کردند.
مرتضی مطهری
مرتضی مطهری متولد ۱۲۹۸ در فریمان مشهد. درس را در مکتبخانه شروع کرد، به حوزه ای در مشهد رفت و بعدها به قم رفتو نزد اساتید معروف حوزه علمیه درس خواند اما از میان آنها، آیت الله خمینی را بیشتر پسندید و در مقابل آیت الله خمینی، او را پاره تن خویش خواند.
مطهری بعد از حضور در حوزه به تهران آمد و در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران تدریس را آغاز کرد.
برخی او را عامل اصلی اعتراض پانزده خرداد سال ۴۲ می دانند و به همین دلیل مدتی زندانی شد. مطهری بعد ها به تشکل تازه تاسیس جمعیت موتلفه اسلامی نزدیک شد و با اینکه اکثر این تشکل بعد از ترور حسنعلی منصور، نخست وزیر وقت، در دادگاه محکوم شدند اما قاضی پرونده، که مدتی شاگرد مطهری بود، به گفته خود، حق استادی را به جای آورد تا مطهری محکوم نشود.
او چند سال در حسینيه ارشاد سخنرانی کرد. به عقیده برخی، مرتضی مطهری و علی شریعتی برجسته ترین سخنرانان حسینيه ارشاد در سالهای قبل از انقلاب بوده اند و برخی پا را فراتر می گذارند و معتقدند که ادبیات این دو بر تهییج جوانان انقلابی در سالهای بعد تاثیر گذار بوده است.
آقای مطهری در تمام سالهای تبعید آیت الله خمینی با او در ارتباط بود و زمانی که مصطفی خمینی درگذشت، بیش از پیش به خمینی نزدیک شد. همین مساله موجب شد تا اولین حکم آیت الله خمینی به نام او صادر شود و مرتضی مطهری او را مسوول تشکیل شورای انقلاب کند.
۷۸ روز پس از پیروزی انقلاب، او توسط گروه مسلح فرقان ترور شد و پس از پیام آیت الله خمینی، روز ۱۲ اردیبهشت، روز معلم نامیده شد.
پرویز ناتل خانلری
از جمله معلمان سرشناس ایران، پرویز ناتل خانلری است، معلمی که علاوه بر تدریس، ادیبی پژوهشگر و نویسنده و شاعری سرشناس بود.
آقای خانلری ۱۲۹۲ در تهران به دنيا آمد و پس از تحصیل در دارالفنون و دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، به تدریس در دبیرستانهای تهران پرداخت. در سال ۱۳۲۲، او از جمله اولین دریافت کنندگان دکتری زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران بود.
بعد از سفری به فرانسه، او در سالهای ۴۱ و ۴۲، وزیر فرهنگ شد و بعد ها به ریاست فرهنگستان ادب و هنر و مدیرکلی سازمان پیکار با بیسوادی نیز رسيد. آقای خانلری، همچنین پژوهشکده فرهنگستان را بنیاد نهاد که روش تحقیق نوین را به دانشجویان می آموخت.
ماندگاری نام خانلری به واسطه فعالیت فرهنگی او بود. در سال ۱۳۴۴، او بنیاد فرهنگ ایران را تاسیس کرد که بیش از سیصد کتاب از مفاخر فرهنگی ایران را منتشر ساخت.
خانلری همچنین سی و پنج سال مجله سخن را نشر داد که برای نویسندگان ایرانی، دریچه ای به ادبیات جهان می گشود.
دکتر خانلری را بنیانگذار دستور زبان نوین فارسی می شناسند.
بعد از انقلاب، دکتر خانلری بازداشت شد و پژوهشکده هایی که تحت ریاست او بود، منحل و مصادره شد. او مدتها زندانی بود و آزار جسمی بسیاری را تحمل کرد تا اینکه در شهریور ۱۳۶۹، در ۷۷ سالگی درگذشت.
شعر عقاب یکی از ماندگار ترین آثار دکتر خانلری است.
حسن رشدیه، بنیانگذار مدارس مدرن در ایران
میرزا حسن تبریزی مشهور به رشدیه متولد ۱۲۳۰ در تبریز، موسس نخستین مدارس جدید در تبریز و تهران بود و به همین دلیل، برخی او را پدر فرهنگ جدید ایران نامیدهاند.
حسن رشدیه پس از تحصیل در خارج از ایران، با موافقت ناصرالدین شاه در ۱۲۶۸، اولین مدرسه به سبک امروزی را در مسجدی در تبریز بنا نهاد. اما روحانیون که موقعیت مکتب خانه های خود را در خطر می دیدند به هر طریق و حتی با تخریب مدرسه، مانع ادامه کار رشدیه شدند.
با این حال رشدیه چند بار دیگر تلاش کرد و در نهایت به تهران آمد و مدارس زنجیره ای رشدیه در تهران را بنا نهاد. شیخ فضل الله نوری، یکی از مخالفان مدارس رشدیه بود و حتی یکبار به ناظم الاسلام کرمانی، قاضی عصر مشروطه نوشت: «ناظم الاسلام، ترا به حقیقت اسلام قسم میدهم. آیا این مدارس جدیده، خلاف شرع نیست؟ و آیا ورود به این مدارس مصادف با اضمحلال دین اسلام نیست؟ آیا درس زبان خارجه و تحصیل شیمی و فیزیک عقائد شاگردان را سخیف و ضعیف نمیکند؟»
با این همه، مدارس رشدیه و سبک نوین او برای ایجاد مدارس نوین، تا امروز پابرجا ماند. حسن رشدیه، در آذر ۱۳۲۳ در سن ۹۷ سالگی درگذشت.
صمد بهرنگی
صمد بهرنگی معلمی از خطه آذربایجان ایران است که هرچند پیش از سی سالگی درگذشت، اما نام او برای خیلی ها ماندگار شده است.
در سال ۱۳۱۸ در تبریز متولد شد و پس از پایان تحصیلات در این شهر، از سال ۱۳۳۶ به تدریس در شهرهای مختلف آذربایجان شرقی پرداخت. صمد بهرنگی داستان می نوشت و شعر نیز می گفت. او بیش از ده قصه نوشته است، که از اين ميان کتاب «ماهی سیاه کوچولو» برجسته ترین داستان وی شناخته شد.
صمد بهرنگی در طيف سياسی آن روزهای ایران به چپ گرایش داشت، و همین مساله باعث شد زمانیکه در شهریور ۱۳۴۷ در رودخانه ارس غرق شد، مرگ او محل مناقشه قرار بگیرد. منتقدین حکومت، بارها عنوان کردند که سازمان امنیت وقت کشور (ساواک)، او را به قتل رسانده اما حمزه فراهتی که در روز حادثه همراه صمد بود، هرگز این مساله را تایید نکرد و گفت، او شنا بلد نبود و غرق شد. اسد بهرنگی، برادر صمد هم، شنا بلد نبودن او را، تایید کرد.
جلال آلاحمد نویسنده ایرانی، شش ماه بعد از مرگ صمد در نامهای به منصور اوجی، شاعر شیرازی نوشت: «...اما در باب صمد. درین تردیدی نیست که غرق شده. اما چون همه دلمان میخواست قصه بسازیم، ساختیم...خب ساختیم دیگر.»
چهار دهه بعد از مرگ، صمد بهرنگی برای بسياری یک نماد است و هنوز داستانهایش خوانندگان زیادی دارد.