کتاب Tablet & Pen (لوحه و قلم) که گردآوری است از گزینه هایی از ادبیات خاورمیانه در یک صد سال اخیر توسط «رضا اصلان» استاد دانشگاه های کالیفرنیا، نگاهی است ازدیدگاهی تازه به این آثار به همراه تصویری تاریخی و سیاسی از درون به بیرون از سه دوره مختلف از ادبیات منطقه که به زبان انگلیسی منتشر شده است.
سرآغاز این کتاب به یکی از اشعار حمید مصدق، شاعر معاصر ایرانی اختصاص یافته است:«من اگر برخیزم، تو اگر برخیزی، همه برمی خیزند»
محدوده تاریخی مورد نظر کتاب، صد سال اخیر، از ۱۹۱۰ تا ۲۰۱۰ است که آن را به سه دوره از ۱۹۱۰ تا ۱۹۵۰، ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰ و از ۱۹۸۰ تا امروز تقسیم میکند و در هر دوره، ادبیات هر یک از کشورها را به طور جداگانه مورد بحث قرار میدهد.
در این کتاب، «رضا اصلان» به عنوان گردآورنده، بخش آغازین هر بخش را با مقدمه ای آغاز می کند و سپس گزیده نوشته ها، داستان ها و یا شعرها را نقل می کند.
کار «رضا اصلان» برای خواننده ایرانی و فارسی زبان از این جهت می تواند جذابیت داشته باشد که در کتاب تنها به ادبیات فارسی توجه نشده بلکه این خواننده می تواند با ادبیات عرب، ترک و اردو و نام شعرا و نویسندگان این آثار نیز آشنا شود.
برخلاف دوران گذشته که روشنفکران ایرانی با کشورهای منطقه در ارتباط بودند و آثار خود را در استانبول، قاهره و کلکته منتشر می ساختند و با ادبیات و فرهنگ منطقه انس و الفت و آشنایی داشتند، امروز این تماس و نزدیکی از میان رفته و هرچند ایرانیان برخی از مهجورترین نویسندگان غرب به ویژه آمریکا و اروپا را می شناسند اما با معروف ترین نویسندگان و شعرای منطقه کوچکترین آشنایی ندارند.
کتاب «لوحه و قلم» رضا اصلان شاید نخستین کوشش ادبی از سوی یک ایرانی باشد که از یک نگاه منطقه ای به کل خاورمیانه برخوردار است. هرچند «اصلان» یک ایرانی /آمریکایی است که به زبان فارسی سخن نمی گوید و شاید همین مسئله دلیل اصلی پیدایش دیدگاه های خاص او درکتاب «لوحه و قلم» است. نگاهی که در خود ایران و یا کشورهای منطقه وجود ندارد.
بنا برنوشته رضا اصلان:« ادبیات نخستین دورۀ صد سال اخیر، یعنی ۱۹۱۰ تا ۱۹۵۰ دورۀ پرماجرایی را در بر میگیرد. زیرا در این دوره دو جنگ جهانی رخ داده و مرزهای جدیدی در خاور میانه شکل گرفتهاست. او سعی دارد به ادبیات به عنوان ابزاری برای شکلگیری این هویت جدید نگاه کند. به نظر او نویسندگان این دوره با تحولات تاریخی عمیقی دست به گریبان بوده اند. تحولاتی که سیاست و فرهنگ دوران آن ها را شکل میداده است. درعین حال در این دوره ما شاهد تلاش شدیدی برای دستیابی به استقلال به ویژه در کشورهای عرب بوده ایم. همانگونه که شاهد سقوط امپراتوری عثمانی و تولد جمهوری سکولار ترکیه و گذر از یک حکومت قرون وسطایی به حکومت مدرن در ایران و تقسیم هند به دو کشور و ظهور پاکستان هستیم.»
دورۀ بعدی که سالهای ۵۰ تا ۸۰ میلادی را دربر دارد، دورۀ جنگهای منطقهای مثل جنگ اعراب و اسراییل و هند و پاکستان است و درگیریهای درونی میان بینشهای رقیب از سنت تا مدرنیته در ایران و ترکیه. در همین دوران جمعیت منطقه رو به افزایش است، شهرنشینی رشد میکند، همدلی و همبستگیهایی بین کشورهای منطقه ایجاد میشود و ادبیات، تبدیل به یکی از قدرتمند ترین صداهای اعتراضی علیه رژیمهای استبدادی درمنطقه میشود.
دورۀ بعدی که از سال ۱۹۸۰ شروع می شود، با انقلاب ایران و ورود اسلام سیاسی به صحنه جهانی آغاز می گردد و تا امروز که نبرد علیه تروریسم شکل گرفته، ادامه یافتهاست. این دوره شاهد پیدایی نسل جدیدی از نویسندگانی است که دلمشغولیهای سیاسی و مذهبی نسل پیشین را ندارد، بلکه جهانی فکر میکند. آنها امروزه به جای مسائل دیروزی با مسائلی از قبیل «هویت» و «نابرابریهای اجتماعی» دست به گریبانند.
دو دهه پایانی قرن بیستم با حوادث سیاسی مهمی چون وقوع انقلاب در ایران، انتفاضه فلسطینی ها و اتمی شدن شبه قاره هند و ظهور احزاب اسلامی در ترکیه روبه رو بوده که جنگ علیه تروریسم در نتیجه حملات تروریستی یازدهم سپتامبر در خاک آمریکا به این مسائل افزوده شد.
از نظر«رضا اصلان» در کتاب «لوح و قلم»، این مسائل و مواردی است که خاور میانه را در حال گذار قرار داده است تا جایی که حتی از زمان پایان استعمار نیز چنین تحولاتی در منطقه دیده نشده است.
از تمام نیروهایی که صحنۀ ادبی منطقه را تحت تأثیر قرار دادهاند، هیچ یک به اندازۀ جهانی شدن تأثیر نداشتهاند. بالا رفتن سطح سواد و فرهنگ در سراسر دنیا، مهاجرت گسترده، روابط متداخل و تعامل با کشورهای مختلف، پیدایش تکنولوژی ارتباطی مانند اینترنت که بیش از صنعت چاپ مایۀ انتقال دانش و اطلاعات شده، تأثیر عمیقتری بر نویسندگان خاور میانه گذاشتهاست.
در حالی که فاصلۀ ملتها در حال کاهش است، ادبیات در منطقۀ وسیع تبدیل به امری بدون مرز میشود. اعراب «اورهان پاموک» را به زبان عربی میخوانند، ترکان «نجیب محفوظ» را به زبان ترکی میخوانند. زبان ادبی فارسی در پاکستان بعد از اردو دومین زبان است و غزلهای اردو به فارسی ترجمه شده و در اختیار فارسیزبانان قرار گرفته است.
اما تبادل به این ها منتهی نمیشود. در آغاز قرن بیست و یکم ادبیات خاور میانه زنده و پویاست؛ همان گونه که در آغاز قرن بیستم بود؛ زمانی که «جبران خلیل جبران» از دیگر نویسندگان منطقه خواست که از سبکهای ادبی غرب پیروی نکنند، بلکه بکوشند تا سبک و روایت محلی خودشان را پیدا کنند و روی پای خود بایستند. این وظیفهای است که بر عهدۀ نسلهای بعدی نویسندگانی قرار دارد که میکوشند بر ذخیرۀ ادبی گذشتگان بیفزایند. رضا اصلان می نویسد:«بر خلاف گذشتگان، آنها گرفتار این مسئله نیستند که ادبیات را به عنوان سلاحی علیه امپریالیسم غرب به کار ببرند. در میان این تغییرات که نماد دنیای جهانی شدهاست، نویسندگانی که من در این بخش معرفی میکنم، بیشتر مشغول انعکاس احساسات و ابزاری هستند برای نگاه مجدد به تاریخ فرهنگی خاور میانه.»
همان طور که دنیا در حال بیمرز شدن است، فصل نهایی کتاب مجموعهای است که مرز چندانی ندارد و نویسندگانی که این آثار را تولید کردهاند، میراثی باقی میگذارند که از اختلافات قومی و ملی بری است، ولی در عین حال دارای حس تجربۀ وجدان تاریخی است. اگر هدف ادبیات این است که پنجرهای به سوی جهانهای دیگر بگشاید، قطعاتی که در این گزیده جمع شده، بارقهای از یک منظر وسیع در خاور میانۀ مدرن در مقابل چشمان ما میگشاید.