دکتر اسپنسر جانسون، نویسنده کتاب پرفروش «چه کسی پنیر من را جابه‌جا کرد» پس از مبارزه ای طولانی با سرطان لوزالمعده از دنیا رفت.
کتاب «چه کسی پنیر من را جابه‌جا کرد» بیش از بیست و پنج میلیون نسخه در جهان فروخت و تبدیل به پدیده ای در عرصه روانشناسی و خودیاری شد.
«چه کسی پنیر من را جابه‌جا کرد» نود و چهار صفحه است و به اهمیت انعطاف پذیری انسان در برابر تغییر می پردازد.
این کتاب در سال ۱۹۹۸ منتشر شد. شخصیت های اصلی آن دو موش به نامهای اسنیف و اسکری و دو آدم کوچولو به نامهای هم و هاو هستند.داستان در یک هزارتو اتفاق می افتد.
عنوان کتاب برگرفته از نقل قول یکی از آدم کوچولوهاست که هیچ گونه حاضر نیست بپذیرد زندگی اش تغییر کرده و باید به شیوه ای متفاوت و در مکانی متفاوت دنبال غذا بگردد.
او بارها و بارها به همان مکان اول بازمی گردد و در این هزارتو گرفتار می شود. سرانجام می آموزد که باید برای پیدا کردن پنیر که در این قصه نمادی از «هدفهای زندگی» است چالشهای جدید را بپذیرد و ماجراجویی کند.
جانسون در این کتاب می نویسد «زمانی که ترس را کنار بگذاری، احساس خوبی خواهی داشت»
کتاب «چه کسی پنیر من را جابه‌جا کرد» در دهه نود میلادی تبدیل به پدیده ای در عرصه فرهنگ شد و در ویترین هر کتابفروشی دیده می شد.
بسیاری این کتاب را به هم هدیه می دادند و در سخنرانی های مراسم فارغ التحصیلی و سمینارهای خودیاری از این کتاب نقل قول می کردند.
اسپنسر جانسون، پزشک بود اما پزشکی را رها کرد و نویسنده کتاب کودک شد.
نخستین کتابش به نام «مدیر یک دقیقه ای» در سال ۱۹۸۲ چاپ شد. این کتاب راه کارهای مدیریت مفید را در قالب «هدفهای یک دقیقه ای» ، «تشویق های یک دقیقه ای» و «اخطارهای یک دقیقه ای» در اختیار خواننده می گذارد.
این کتاب را ابتدا خود جانسون چاپ کرد اما به قدری با استقبال روبرو شد که یک ناشر بزرگ آن را بازنشر کرد و پانزده میلیون نسخه از آن فروخت.
