روایت هنرمندانه انقلاب ۵۷
در سورة الغراب
در سی و دو سال گذشته سهم حوزه ادبیات (رمان و قصه کوتاه) در کتابهای فارسی چاپ خارج از ایران بسیار بیش از سهم حوزه های دیگر بوده است؛ بیش از ۴۵ درصد. اما از انبوه کتابهای رمان و قصه انتشار یافته در این سه دهه، تنها نام کتابهای انگشت شمار است که به یاد می آید. مهمترینشان شاید سوره الغراب باشد که بسیاری از اهالی کتاب، نخستین رمان مهم فارسی اش می دانند که در پی انقلاب ۵۷ منتشر شده است. نویسنده اش به کار معلمی اشتغال دارد و در تمام این سی و دو سال، از او تنها دو کتاب منتشر شده که یکیش سوره الغراب است. در وبلاگش نوشته است «محمود مسعودی یک نویسنده و مترجم فارسی زبان ساکن فرانسه است». این جمله ظاهرا بی طرف و ساده، طرز روایت سوره الغراب را نشان می دهد. محمود مسعودی، با همین ظاهر بی تفاوت، و نیشخندی گذشت ناپذیر، سوره الغراب را نوشته است. در نخستین برگ، این عبارت است: «سوره البقره: اگر از آنچه بر بنده خویش نازل کردیم به شک اندرید، سوره ای مانند آن بیارید». و زیر این عبارت، با حروف درشت تر نام کتاب نوشته شده است: سورة الغراب.
این نگاه رندانه که فرم رمان را هم تحت تأثیر گرفته، در مجموع، برجسته ترین چیزی ست که نویسندگان چند نقدی که بر این کتاب نوشته شده، دیده اند. آنچه تقریبا دیده نشده، کلید و گوهر نقد تفصیلی علی سجادی بر این کتاب است: روایت هنرمندانه انقلاب ۵۷. بررسی جامعه شناسانه بر بستر شناخت علی سجادی از افسانه ها و زمینه های باور نهفته در ادیان ابراهیمی، نقدی کاملا متفاوت از سورة الغراب به دست می دهد. نقدی که موشکاف، لایه یی دیگر، شاید مهمترین لایه رمان سورة الغراب، را فاش می کند.
برای خواندن اين نوشته بر روی لينکهای زير که با فورمت PDF می باشند، کليک کنيد:
مقدمه
بخش نخست
بخش دوم
بخش سوم
بخش چهارم
بخش پنجم
بخش ششم
بخش هفتم
کامل