کودکانی که به سرت، زادگاه معمر قذافی و آخرين پناهگاه او، باز می گردند نه تنها روانشان در مصيبت جنگ پريشان شده بلکه در بازگشت به خانه و کاشانه خود جسمشان نيز با مواد منفجره باقيمانده از جنگ در آن شهر، مجروح می شود.
خرابی سرت نشان از بيرحمی جنگ تلخی دارد که چندين هفته ميان نيروهای موافق و مخالف معمر قذافی ادامه يافت و خطر برای کسانی که به شهر و خانه خود باز می گردند، همچنان پا بر جا است.
اتاق اورژانس بيمارستان شهر آخرين قربانيان اين جنگ را می پذيرد.
يک پسربچه و خواهرش يک خمپاره را در منزلشان يافتند، ولی آنها کودکان خوش شانس سرت هستند، چون زنده خواهند ماند.
دختر می گويد: من آن خمپاره را در اتاق نشيمن ديدم. من و برادرم داشتيم آن را به بيرون می برديم، ولی افتاد و منفجر شد.
خاله اين دو کودک می گويد: ما تازه آمده بوديم خانه که کمی لباس برداريم. نمی دانم مواد منفجره از کجا آمده بود. خانه مان خراب شده است. نمی توانم بگويم چه حسی دارم.
پزشکان معدودی که هنوز در اين بيمارستان کار می کنند نگرانند که با بازگشت مردم به شهر چنين حادثه هايی، تکرار شود.
دکتر آرش طاهر شفا می گويد: مردم به سرت باز می گردند و ما بيش از اين مجروح خواهيم داشت. خانواده ها به منازل خود باز می گردند و چيزی پيدا می کنند و انفجار روی ميدهد.
مردمی که برای بردن لباس يا وسائل ضروريشان به شهر سرت باز می گردند احتمالا نه تنها با خرابی بلکه با مواد منفجره خطرناک روبرو خواهند شد. آن هم در خانه هايشان جايی که کودکان بايد احساس امنيت کنند و بتوانند بازی کنند.